در چند دهه اخیر الگوی روابط جنسی در جهان تغییرات فراوانی داشته و اکنون نیز جامعه ایران با تحولات چشم گیری در حوزه ارزش ها و باورهای جوانان روبروست. تحقیقات نشان می دهند که رابطه جنسی پیش از ازدواج در ایران در حال افزایش است. یکی از گونه های جدید روابط پیش از ازدواج، روابط مبتنی بر هم خانگی است که در کلان شهرهایی چون تهران رو به افزایش است. هم خانگی زندگی مشترک دو شریک جنسی بدون ازدواج با یکدیگر است. این ارتباط گرچه نام زیبایی دارد اما دلالت بر یک رابطه نامشروع، غیرقانونی و دور از شأن یک مسلمان و ایرانی با فرهنگ و آداب و رسوم دیرینه دارد، رابطه ای که ازدواج نیست و خارج از تعهدات یک ازدواج است.
ازدواج سفید چیست؟
هم باشی (cohabitation) نوعی زندگی زناشویی و برقراری رابطه جنسی بدون ثبت رسمی پیوند ازدواج است که برخی آن را ازدواج سفید نامیده اند. این پدیده گرچه در دنیا پدیده جدید نیست اما در ایران به عنوان یک شوک فرهنگی مطرح شده است. در این نوع ازدواج که در نهادهای دولتی مربوطه یا سازمان های دینی ثبت نمی شود، زن و مرد با هم زندگی می کنند و کارهای مربوط به خانواده بر دوش هر دو است، هر چند از نظر قانونی زن و شوهر رسمی محسوب نمی شوند.
در زبان فرانسوی به این ازدواج، ازدواج قانونی و بدون روابط جنسی اطلاق می شود. بنابراین ازدواج سفید نوعی هم خانگی است، بدون اینکه هیچ رابطه جنسی میان طرفین باشد. این اسم قانونی محملی برای دور زدن قانون مهاجرت یا مسائل دیگر به کار می رود اما در فرهنگ لغت آکسفورد به ارتباط جنسی بدون ازدواج قانونی، هم باشی (cohabitation) گفته می شود.
بنابراین ازدواج سفید دو معنا می تواند داشته باشد، معنای اول عبارت است از هم خانگی که ازدواج قانونی بدون ارتباط جنسی است و معنای دیگر عبارت است از هم باشی که ارتباط جنسی میان دو غیر هم جنس بدون ازدواج رسمی است. معنای دوم شباهت زیادی به نکاح معطاتی دارد. نکاح معاطایی ازدواجی است که به منظور تشکیل خانواده و حق تمتع و رابطه جنسی میان دو جنس مخالف برقرار می شود، اما فاقد ایجاب و قبول لفظی است. در این ازدواج ممکن است طرفین بر مهریه، نفقه و سایر حقوق بین زوین توافق کنند. صحت این نوع ازدواج به معنای دوم از نظر شرعی و قانونی وابسته به صحت عقد نکاخ معاطایی است. بر اساس ماده 193 قانون مدنی، معاطات جز در مواردی که قانون استثناء کرده صحیح است. از جمله موارد استثناء شده، عقد نکاح است. در ماده 1062 این قانون آمده است: نکاح واقع می شود به ایجاب و قبول به الفاظی که صریحاً دلالت بر قصد ازدواج نماید. یعنی صیغه عقد ازدواج به لحاظ حقوقی حتماً باید صیغه عقد ازدواج بیان شود و ایجاب و قبول باید لفظی باشد مگر در حالت عجز از تلفظ. به نظر بیشتر فقهای شیعه، مانند محقق بحرانی، شیخ انصاری و امام خمینی، بطان نکاح معاطاتی مورد اجماع علمای شیعه و اهل سنت است.
تاریخچه و فراگیری
این نوع از زندگی که به زندگی زناشویی بدون ازدواج معروف است یک شیوه جایگزین در غرب است که در بیشتر کشورهای اروپایی و آمریکایی رواج دارد. در این نوع رابطه زن و مرد بدون هیچ توافق رسمی و مشخصی رابطه را شروع می کنند.
آمارها در دیگر کشورها حاکی از آن است که روابط هم خانگی امروزه در سراسر اروپا و آمریکا به خصوص در میان نسل های جوان تر، به طور چشم گیری در حال پذیرش و افزایش است. آمارها نشان می دهد بیش از نیمی از زنان که در آمریکا ازدواج کرده اند پیش از آن رابطه هم خانگی را با همسر فعلی خود تجربه کرده بودند. با گسترش هم خانگی، تعداد ازدواج ها، کاهش چشمگیری یافته، چرا که هم خانگی به شکل رقیبی جدی در مقابل ازدواج قد علم کرده است.
در بسیاری از کشورها ازدواج در حال تضعیف و هم خانگی در حال تقویت است. هم خانگی در اروپا پدیده جدیدی نیست و قبل از انقلاب جنسی دهه 1960 نیز به علل گوناگون در برخی جوامع اروپایی یافت می شد. البته در آن زمان عملی غیر قانونی، مشمول مجازات ونادر بود.
مراحل ازدواج سفید
این پدیده نوظهور اجتماعی پنج مرحله دارد که عبارت است از :
الف- مرحله آشنایی
در این مرحله دختر و پسر با یکدیگر آشنا شده و سپس به افشای وضعیت خود می پردازند. در بیشتر موارد طرفین خود را غوطه ور در مشکلات و بدبختی ها معرفی می کنند تا حس ترحم و دلسوزی دیگران را تحریک کنند.
ب- مرحله عاشق شدن
پس از افشاگری دو طرف بهم نزدی شده و این نزدیکی منجر به ایجاد علقه و ارتباط محبت آمیز می شود، البته نه عشقی که موجب تعالی و رشد باشد بلکه عشقی که به جهت جبران محرومیت های گذشته است.
ج- مرحله بهم پیوستن
وقتی طرفین احساس کردند یکدیگر را می فهمند تصمیم به با هم زیستن می گیرند، لیکن چون به صورت کامل اجتماعی نشده اند و وجدا ناخلاقی یا سوپر ایگوی قوی ندارند برای با هم زیسن راه ناهنجار را در پیش می گیرند.
د- مرحله بروز تعارض و تنش
به وضوح می توان پیش بینی کرد افرادی که تن به این رابطه می دهند دنیایی سرشار از تعارض، درگیری و مسائل حل نشده دارند به همین جهت دیری نمی پاید که عشق و عاطفه اولیه رنگ می بازد و جای خود را به نفرت و خود سرزنش گری میدهد.
هـ- مرحله خاتمه زیست مشترک و احساس شرمساری
زیست سیاه مشترک دیری نمی پاید، چرا که به گونه ای ناهنجار شکل گرفته است. با پیدا شدن تعارض ها دو طرف قادر به بهره گیری از ساز و کارهای منطقی و عقلانی برای از میان راندن تعارض های پدید آمده و اختلافات ظاهر شده نیستند. در نتیجه به این رابطه خاتمه می دهند و چیزی جز احساس شرم و شکست برای طرفین مخصوصاً زن باقی نمی ماند.
حکم قانونی
در جمهوری اسلامی ایران فقط ازدواج هایی به رسمیت شناخته می شوند که در دفاتر ازدواج ثبت شوند. در این نوع ازدواج ها تکالیف دو طرف مشخص است و هر اتفاقی که پس از ازدواج بیوفتد قانون مسئولیت دو طرف را مشخص کرده است. همچنین در صورت بروز اختلاف یا موارد جرم با مراجعه به قانون می توان مساله را پیگیری و حل کرد. در قانون جمهوری اسلامی به تبعیت از دین اسلام، ازدواح سفید به رسمیت شناخته نشده است و جرم محسوب می شود. طبیعتاً وقتی قانون اصل این ازدواج را جرم می داندهیچ گاه مسئولیت پیگیری تبعات آن را بر عهده نمی گیرد و با تبعات آن نیز همانند جرم برخورد می کند. بر اساس قانون ازدواج های دائمی که طرفین پس از جاری شدن صیغه عقد برای ثبت آن در دفاتر ثبت اسناد رسمی اقدام نکنند، گرچه به لحاظ شرعی معتبر هستند اما قانونی نیستند و برای زوجین مجازات در پی دارد.
عوامل گرایش به ازدواج سفید
اندیشمندان اجتماعی برای این نوع زندگی، که در ایران عمدتاً در بین دانشجویان رواج دارد دلایل مختلفی را برشمرده اند، مانند : مشکلات مالی، محک زدن رابطه، آشنایی بیشتر، عدم اعتقاد به ازدواج، سست شدن اعتقادات مذهبی، افزایش مردان تنها و زنان بیوه ناشی از طلاق، الگوبرداری از ماهواره و رسانه های بیگانه که قبح این روابط را از بین می برند، توقعات بالای دختران، قطع وام ازدواج و هر گونه کمک مالی به پسران از سوی نهادهای مالی، تعهد مالی کمتر در این رابطه و رهایی از هفت خوان ازدواج رسمی.
تغییر فرهنگ و نگاه نسل جوان به زندگی و روابط اجتماعی بستری مهیا برای رشد و گسترش این گونه روابط را فراهم کرده است. تحصیل و اشتغال زنان و استقلال مالی آنان باعث شده دیگر قوانین مرد سالارانه را بی چون و چرا نپذیرند. مردان نیز به واسطه تنوع طلبی، که از جمله ویژگی های جوامع مدرن است، به دنبال بهره مندی از روابط بی حد با جنس مخالف هستند. به همین دلیل زن و مرد جوان در دوره کنونی به جای ازدواج قانونی به دنبال ارتباط غیر رسمی و هم خانگی هستند.
پیامدها و آسیب ها
آثار و نتایج این نوع رابطه از دو بعد جامعه شناختی و روانی قابل تحلیل و بررسی است :
الف- از نظر جامعه شناختی
پیامدهای نامطلوب این رابطه عبارت اند از :
1-هم خانگی به فقدان یک عنصر سازنده در فرایند بلوغ اشاره می کند، میل به متعهد شدن و پای بندی به این تعهدات فردی که حاضر به پذیرش مسئولیت یک خانواده نباشد، چگونه می تواند در جامعه مسئولیت سنگین تر و مهم تری را قبول کند. پر واضح است که چنین جامعه ای هیچگاه نمی تواند هدفی که بدان باور دارد را دنبال کند.
2- باید نهادی متولی فرزندانی که از طریق این رابطه متولد می شوند باشد. این کار جامعه را متحمل هزینه اضافی فرهنگی و اجتماعی می کنند. در جوامعی که این نوع ازدواج را به رسمیت نمی شناسند، سرنوشت فرزندان پس از تولد مشخص نیست و بیشترین آسیب را آنها متحمل می شوند.
3- پس از آنکه دوره شیدایی به سر آمد، دخترانی که به این رابطه تن داده اند، بیشترین لطمه را می بینند، خصوصاً در جوامعی مثل جامعه ایران، در نتیجه این دختران غالباً به هم باشی های دیگر تن داده و کم کم تبدیل به زنان خیابانی می شوند.
4- آنهایی که هم خانه هستند، کمتر احتمال دارد که با هم ازدواج کنند.
5- آنهایی که قبل از ازدواج با هم زندگی می کنند، بعد از ازدواج بیشتر طلاق می گیرند.
6- آنهایی که رابطه جنسی قبل از ازدواج دارند احتمال بیشتری دارد که بعد از ازدواج خیانت کنند.
7- آنهایی که هم خانه هستند احتمالاً به جای رابطه پایدار یک ماجرای عاشقانه زودگذر دارند. یک ماجرای عشقی شبیه داشتن یک رابطه پایدار نیست؛ روابط درزمان شکل میگیرند و گسترش می یابند و حفظ می شوند؛ ولی ماجرای عاشقانه بدون رابطه پایدار در بهترین حالت یک مواجهه کوتاه است. در جامعه مصرفی امروز ماجرای عشقی به سرعت ایجاد میشود و به آسانی با اولین نشانه تعارض دور انداخه می شود. روابط خوب بر اساس شناخت و لذت بردن از بودن با یکدیگر در سطوح اجتماعی، سرگرمی، معنوی، عقلانی و ارتباطی ساخته می شود، نه فقط بر سطح جنسی.
ب- از نظر روانی
مهم ترین آسیب هایی که در این نوع رابطه ایجاد می شود عبارت است از:
1-آسیب های روانی دختران، مانند کاهش فرزندآوری، ایجاد خلاء روانی، دور ساختن طرفین از شروع زندگی جدی، مصرف مواد مخدر و ...
2- وجود مشکلات رفتاری و افسردگی اضطرابی بیشتر در این افراد از دیگر آثار مخرب این نوع رابطه هاست. آنهایی که هم خانه هستند بیشتر از افسردگی و اضطراب رنج می برند. زن ازدواج نکرده ای که با یک مرد هم خانه است تقریباً چهار بار بیشتر احتمال دارد که تحا مراقبت های روان پزشکی قرار گیرد. این زن تحریک پذیرتر، مضطرب تر، نگران تر وافسرده تر از زنی است که ازدواج کرده است.
3- آنهایی که قبل از ازدواج با هم زندگی می کنند بعد از ازدواج زندگی مشترک ناشادتری دارند.