اگرچه تراژدی و کمدی در سده اول میلادی محبوبیت خود را در اجراهای صحنه های از دست داده اند، اما شکل های فرعی تر نمایشی، در مجموعه های نمایشی جشنواره های روم پس از سده اول پیش از میلاد فراوان نوشته و اجرا می شدند و فارس های آتلان و میم در میان آنها اهمیت بیشتری دارند.
هر دوی این شکل های نمایشی از سده سوم ق.م در جشنواره ها ارائه می گردیدند و ما از تاریخ آغاز آنها بسیار کم می دانیم چرا که تا سده اول ق.م این گونه نمایش ها متن نداشتند و بدیهه سازی بودند تا زمانی که تراژدی و کمدی افول نکرده بودند، شکل های جدید یعنی فابیولا آتلانتا و میم نوشته نمی شدند.
پومپونیوس و نوویوس را به عنوان اولین کسانی می شناسند که فارس آتلان نوشتند. در آن زمان فابیولا آتلانتا ظاهراً نمایش هایی کوتاه، احتمالاً بین 300 تا 400 سطر، بود و به عنوان اکسودیا یا قطعه اختتامیه در پایان نمایش های جدی اجرا می شد.
صحنه ها، شخصیت ها و نوع سخن گفتن در آتلانا روستایی و موضوع آن اغلب درباره حقه بازی، شکم چرانی، زد و خورد و بهره برداری از اعمال جنسی بود. فضای روستایی و اجرای آنها در اختتامیه، در نظر بسیاری از رومی ها تداعی کننده نمایش های ساتیر بود و احتمالاً هنگامی که در سال های بعد، رومی ها از ساتیر نام می بردند، فارس های آتلان را در نظر داشتند.
در فابیولا آتلانا هموار چهار تیپ شخصیت وجود دارد: باکو، لافزنی سرزنده و پرحرارت؛ پاپوس، پیرمردی مضحک؛ ماکوس، ابلهی شکم پرست؛ دوسنوس، گوژپشتی ترسناک.
احتمال دارد که لباس این شخصیت ها استانده بوده باشد. بسیاری از مورخان خاستگاه قراردادهای کمدیا دل آرته، نمایش رایج در سده شانزدهم ایتالیا را در فارس های آتلان یافته اند. اوج محبوبیت فابیولاآتلانا در سده اول ق.م بود و پس از آن میم جای آن را گرفت.
اولین اشاره روشنی که به میم یا فابیولا شده در 211 ق.م در روم است اما احتمال دارد بسی پیش از این تاریخ در آنجا میم وجود داشته باشد. در دوران جمهوری روم، این شکل نمایشی، به ویژه یاداورد فلورال بوده است که در جشنواره ای در بزرگداشت یکی از رب النوع های باروری بود و بخاطر آزادی عمل در هرزه نگاریش شهرت داشت و به ویژه مورد توجه فراوان مردم عادی بود.
میم نیز مانند آتلانا از سده اول ق.م به صورت متن نوشته می شد. دسیموسا لابریوس و معاصرش پوبلیوس سیروس را معمولاً اولین نویسندگان متن برای میم می شناسند. در دوران امپراتوری میم دوباره به نمایش های بدیهه سازی و بدون متن تبدیل شد اما محبوبیت آن روز افزون بود به حدی که عملاً شکل های دیگر نمایشی را از صحنه به زیر کشید.
اصطلاح میم نیز ظاهراً در این دوران به کار رفته و به مفهوم همه انواع نمایش های سرگرمی است که در صحنه اجرا می شوند. میم اساساً یک شکل دراماتیک تئاتر، گاه کوتاه و گاه بلند و مفصل بود که بازیگران زیادی در آن ایفای نقش می کردند.
احتمالاً میم به هر نوع موضوع جدی یا شوخی می پرداخت، اما عموماً سروکارش با جنبه های روزمره زندگی بود که با دیدی کمیک با ساتیر نگریسته شده باشند. محققان امروزی تمایل دارند که این نمایش را تماماً به شکل صحنه های قبیح یا خشونت آمیز تصور کنند اما این امر قطعی نیست که میم منحصر به این نوع نمایش ها بوده باشد.
وجود روابط جنسی قبل از ازدواج، یا زنا، در روم امری دور از ذهن نیست اما برخی از مورخان بر این عقیده اند که یکی از فاسد ترین امپراتوران روم به نام هلیوگابالوس علناً دستور داد نمایش های جنسی به صورت واقعگرایانه اجرا شوند و میم از این دوره به بعد به چنین نمایش هایی روی آورد.
به هر حال باید گفت که میم منعکس کننده سلیقه عمومی بوده است چنانکه صحنه های بیشمار کتک کاری، جنگ، کشتار و خشونت های دیگر نیز در این نمایش ها مشاهده می شد اما بسیاری از نمونه هایی که فساد تئاتر روم را نشان می دهند به نمایش های آمفی تئاترها نظر دارند که همواره خونریزتر از تئاترهای رومن بوده اند.
میم را به ویژه مسیحیان دوست نمی داشتند زیرا رسوم مذهبی و عقاید آنان، عموماً در صحنه های میم مورد استهزا قرار می گرفت. روی هم رفته شواهد کافی وجود دارد که میم نوع پستی از شکل های هنری شناخته می شد و باید به خاطر داشت که گزارش های مبنی بر فساد در میم از جانب نویسندگان مسیخی است که اصولاً نظر موافقی نسبت به تئاتر رومن نداشتند.
گروه های میم علاوه بر نمایش های دراماتیک، برنامه های متنوع سرگرمی بی شماری نیز داشتند. از جمله عملیات خارق العاده ای که توسط بندبازان، آتش پاشان، شمشیرخوران، تردستان، خنجر بازان و غیره انجام می شد. راه رفتن با دیرک های بلند، بازی با حیوانات دست آموز که در اجرای دراماتیک نیز گاه به کار گرفته می شد، رقص و برنامه های دیگر نیز جزء نمایش گروه های میم بوده است. از منابع چنین بر می آید که تماشاگران آن روزگار مدام برنامه های نو و غیرعادی طلب می کردند لذا برنامه های گروه های میم بسیار وسیع بود.
در دوران امپراتوری، پانتومیم یا فابیولا سالتیکا، نیز مورد توجه زیادی بود. پانتومیم به عنوان یک شکل نمایشی، از سده پنجم پیش از میلاد در یونان وجود داشته است. این نمایش در روم، ابتدا به صورت رقص یک نفره بود و به عنوان برنامه ای کمکی به کار گرفته می شد و همواره تابع برنامه های دیگر بود.
داستان پانتومیم معمولاً از اساطیری گرفته می شد و بازی توسط گروه همسرایان که داستان را با آواز توضیح می داد و یک ارکستر متشکل از فلوت، نی و سنج همراه می شد. این شکل پانتومیم ظاهراً در 22 ق.م در روم توسط پیلادس و پاتیلوس معرفی شد. پانتومیم نمایش جدی بود که گاه جنبه کمدی هم پیدا می کرد و پاتیلوس بود که این نوع را ارتقا داد. جنبه کمدی در پانتومیم به زودی از محبوبیت افتاد و جنبه جدی آن به تدریج جای تراژدی را گرفت.
این نوع پانتومیم بیشتر مورد توجه و تحسین تماشاگران با فرهنگ بود. امپراتور و نجبا اغلب یک گروه اختصاصی پانتومیم در اختیار داشتند و در این دوره بود که رقابت شدیدی بین گروه های پانتومیم و گروه های رقص گران پدید آمد. پانتومیم مورد علاقه مردم عادی نیز بوده است و در سده دوم میلادی به تدریج در حد میم تنزل کرد.
بیشتر بخوانیم:
نمایش بالماسکه در دربار استوارت
لباس و صحنه در عصر طلایی اسپانیا