در روم باستان تئاتر ناچار بود با انواع سرگرمی ها رقابت کند. قدیمی ترین و محبوب ترین این سرگرمی ها ارابه رانی بود که ظاهراً توسط تارکوینیوس پدر شاه اترورسکی متداول شد. این گونه مسابقات در دوران جمهوری و امپراتوری در لابلای مراسم دیگر مذهبی جشنواره ها گنجانیده می شدند.
محبوبیت این نوع مسابقات در دوران امپراتوری، به ویژه هنگامی که چهار فرقه اصلی یا گروه حامیان مسابقات، قدرت گرفته و رقابت تلخی را بین خود ایجاد کرده بودند، بیشتر شد. رومی ها این گونه وقت کشی ها و سرگرمی ها را بسیار دوست می داشتند و حداقل تا 549 میلادی آن را حفظ کردند.
در محل سیرک هایی که جهت ارابه رانی ساخته شده بود، سرگرمی های متعدد دیگری نیز اجرا می شدند از جمله، اسب دوانی که گاه با شعبده بازی و مسخرگی همراه بود، جنگ ساختگی بین شوالیه ها، مسابقه دو، آکروبات، مسابقات شمشیر بازی، کشتی، نمایش با حیوانات درنده دست آموز، جنگ بین حیوانات و گاه بین انسان و حیوان.
پیدایش مسابقات گلادیاتوری سرگرمی دیگری فراهم آورد. این مسابقات مرگ آوری بودند که به طور خصوصی و در خفا انجام می شدند وتا سال 105 ق.م جزء جشنواره های رسمی درنیامدند.
گفته می شود هنگامی که رومیان فرهنگ یونانی را خیلی کهنه و از رسم افتاده یافتند، مسابقات گلادیاتوری را در مقابل تراژدی علم کردند. قبل از پایان سده اول میلادی، این نوع مسابقات در سراسر امپراتوری روم تثبیت شده بود.
تعداد گلادیاتورها روز به روز افزایش می یافت و در 109 میلادی 500 زوج گلادیاتور ر یک جشنواره که پس از یک پیروزی نظامی برپا گردید به رقابت پرداختند. برای اجرای همین مسابقات گلادیاتوری بود که اولین آمفی تئاتر در 46 ق.م بنا گردید و بقیه به تدریج سراسر امپراتوری ساخته شدند.
با گذشت زمان مسابقات گلادیاتوری روز به روز مفصل تر گردیدند و غالباً یک موسیقی زمینه با افکت های صوتی، مسابقه را که گاه لباس مخصوص و دکور نیز داشت، همراهی می کرد.
مدرسه ویژه ای نیز برای تربیت گلادیاتورها تاسیس شده بود که شاگردانش اکثراً برده ها بودند. همچون میم، تماشاگران از این نمایش ها نیز هر روز چیز تازه ای می خواستنند و در آنها اسرای بیگانه ای را از اهالی بریتانیا با اسرای آفریقا و آسیا به جان هم می انداختند.
در این ماسبقات سلاح های گوناگونی با شیوه های مختلف جنگی به کار برده می شد. چنین به نظر می رسد که رومیان از تماشای بازی مرگ و زندگی لذت ویژه ای می بردند، بازی ای که در آن حداقل یکی از طرفین جنگنده نابود می شد مگر اینکه مورد توجه مردم قرار می گرفت و از مرگ نجات می یافت.
وناسیون، یا جنگ حیوانات، رابطه نزدیکی با مسابقات گلادیاتوری داشت و همچون مسابقات گلادیاتوری، در آمفی تئاتر اجرا می شد. نمایش جنگ حیوانات وحشی احتمالاً نخستین بار در 186 ق.م در سیرکوس اجرا شد و بزودی جزء نمایش ها درآمد. این نمایش گاه به صورت جنگ بین انسان و حیوان وحشی نیز اجرا می شد.
در اواسط سده 1 ق.م اجرای وناسیون بسیار مفصل شده بود اما هنوز کامل رواج نیافته بود، تا آنکه در سال 80 میلادی کولوسئوم افتتاح شد. درمراسم افتتاحیه کولوسئوم که صد روز به طول انجامید، حدود 9000 حیوان کشته شدند.
البته بسیاری از حیواناتی که به میدان مسابقه آورده می شدند، حیوانات وحشی تربیت شده ای بودند که فقط نمایش می دادند و واقعاً نمی جنگیدند. اکثر این حیوانات به یکی از این دو طریق مورد بهره برداری قرار می گرفتند:
در نمایش شکار جانوران وحشی، گروه هایی مسلح به میدان می آمدند و حیوانات موجود در میدان را می کشتند؛ یا انسان هایی که به میدان فرستاده شده بودند، طعمه حیوانات قرار می گرفتند.
بهرین نمونه این مراسم طبق منابع موجود مسیحیان محکوم به مرگی بودند که به عنوان مجازات به میدان فرستاده می شدند تا طعمه شیران گردند.
سرگرمی های دیگر دوران امپراتوری که خود معلول تنوع طلبی رومی ها بود شامل نمایش حیوانات گوناگون از نقاط مختلف دنیا بود. این میدان های نمایش یا قتلگاه ها، با درختان گوناگون تزئین می شدند و در آن ها تپه ماهورها و عوامل دیگر دکوری ساخته می شد تا محیط طبیعی و منظره ای دیدنی ایجاد کنند و قربانیان اغلب لباس مخصوص و مناسب نمایش می پوشیدند.
در اواخر امپراتوری روم علاوه بر نمایش های تفریحی این گونه مسابقات گلادیاتوری و وناسیون ها به خاطر قتل عامی که در آنها انجام می گرفت مورد توجه بسیار بودند.
شاید تماشایی ترین این نمایش های تفریحی ناماکیا یا جنگ دریایی باشد. این نمایش اولین بار در سال 46 ق.م توسط ژولیوس سزار در دریاچه ای که بدین منظور فراهم آمده بود برپا گردید. در این نمایش جنگی بینی 2000 ملوان و 6000 پاروزن در گرفت.
بعدها آمفی تئاترهایی ساخته شد که پر از آب می شدند و اختصاص به این نوع نمایش ها داشتند. شاید عظیم ترین نمایش ناماکیا مربوط به سال 52 میلادی باشد، که در دریاچه فوسین در شرق روم به مناسبت تکمیل کانال آبی رم برپا شد. در این مراسم 19000 اجرا کننده به جنگ پرداختنند و بسیاری نیز کشته شدند.
گاهی تقلید کمرنگی از این سرگرمی ها در تئاتر نیز به عمل می آمد. در این مواقع ارکسترا پر از آب می شدند و یک جنگ دریایی کوچک یا یک باله آبی، در آن برپا می گردید یا چند گلادیاتور در ارکسترا یا در صحنه تا پای جان با هم می جنگیدند.
اما امکانات تئاتر برای رقابت با میدان های وسیعی که در بسیاری از شهرها برای این گونه نمایش ها ساخته شده بود، بسیار ناچیز بود. از طرف دیگر نمایش های تئاتری نیز ظاهراً به شکل روز افزونی به آمفی تئاترها کشیده شدند و ابزارهای ماشینی برای بالا و پایین بردن وسایل سنگین صحنه در این میدان ها پیشرفت بسیاری کرد.
دیگر آنکه مسابقات گلادیاتوری و وناسیون امکان نوآوری های بیشتری فراهم می کردند و گاه با ارائه سرگرمی های دیگر یا اجرای باله هایی با گروه عظیم رقص گران و صحنه های باشکوه برنامه های خود را رونق بیشتری می دادند.
هرچند فعالیت هایی از این دست جزء تئاتر محسوب نمی شوند اما در مطالعه تئاتر رومن نمی توان این نمایش ها را نادیده گرفت. این نمایش ها هر از گاهی در کنار اجرای نمایش های دراماتیک جشنواره ها عرضه می شدند و بازیگران تئاتر ناچار بودند با آنها به رقابت بپردازند.
به این ترتیب ضرورت خشن شدن تئاتر در دوران امپراتوری را به خاطر اجبار در جذب تماشاگر و رقابت درمقابل نمایش های آنچنانی می توان دریافت. اما برای درک اهمیت مقام تئاتر در این رقابت همین نکته بس که تا اواسط سده چهارم میلادی سالانه 100 روز به تئاتر و 75 روز به سرگرمی های دیگر اختصاص داده شده بود.
البته همه تئاتر های روم بر روی هم به اندازه یک نمایش در سیرکوس ماکسیموس تماشاگر نداشتند!
بیشتر بخوانیم: