امروز: شنبه, ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ ربيع الأول ۱۴۴۶ قمری و ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۴ میلادی
شنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۹ ۱۲:۰۷
۱
PNAZAR
نسخه چاپی

عوامل موثر اجتماعی بر ازدواج دختران

عوامل موثر اجتماعی بر ازدواج دختران
به گزارشتمیم نیوز

در طول چند دهه اخیر، ایران تحولات اجتماعی شگرفی به خود دیده که اثار چشمگیری در عرصه های مختلف زندگی از جمله خانواده و ازدواج گذاشته است. با وجود تغییر و تحولاتی که در الگوهای ازدواج صورت گرفته، همچنان ازدواج مهمترین عامل کسب هویت و منزلت اجتماعی زنان است و فشار برای ازدواج در جامعه ما همچنان باقی است. روندهای موجود نیز مؤید آن است که علی رغم تغییرات فرهنگی جامعه ایران، در سطح کلان، نگرش مثبتی به خانواده و ازدواج وجود دارد.

با این حال شواهدی مبتنی بر افزایش امتناع و انصراف از ازدواج در بین دختران مجرد دیده می شود تا آنجا که روند افزایشی تجرد قطعی زنان از ½ درصد در سال 1375 به 8 درصد در سال 1390 رسیده است. عده ای نیز ازدواج خود را به تاخیر می اندازند به طوری که میانگین سن ازدواج دختران در سال 1375، 4/22 سال بوده که این رقم در سال 1390 به 4/23 سال رسیده است.

کمرنگ شدن ازدواج به ویژه در میان دختران مجرد مشکلات زیادی برای آنها و جامعه به همراه دارد به ویژه در جامعه ما، که تجرد و طلاق، در عین حال که وجود دارد، ناپسند است و اغلب مجردان تحت فشار هستنند.

از بعد روان شناختی، زنانی که در سن بالا هستند و ازدواج نکرده اند، دچار استرس زیادی می شوند. زنان مجرد به مراتب بیشتر از زنان متاهل درگیر اختلالات عصبی هستند.

از بعد جمعیت شناختی با توجه به اینکه یکی از کارکردهای ازدواج، فرزندآوری است، اختلال در ازدواج باعث عدم تعادل در ساختار جمعیتی می شود و می تواند یکی از عوامل اثرگذار بر کاهش باروری باشد، چرا که با بالا رفتن سن ازدواج، تعداد زیادی از زنان مستعد باروری، باروری کمتری خواهند داشت یا از دایره باروری خارج می شوند.

از منظر جامعه شناختی نیز نگرش منفی به ازدواج باعث می شود که جوانان به جای ای بندی به ارزش های ازداج، به روابط جنسی خارج از چارچوب ازدواج دامن بزنند که می تواند برای شخص و برای جامعه پرمخاطره باشد.

از طرف دیگر، در ایران روابط جنسی فقط در محدوده ازدواج مجاز است و روابط خارج از آن با مجازات سنگین روبرو می شود. نکته درخور توجه اینکه معیارهای دوگانه ای در این زمینه وجود دارد، یعنی برای اینگونه روابط، زنان نسبت به مردان تاوان بیشتری ، هم از جانب خانواده و هم از سوی اجتماع خواهند پرداخت.

در ایران اینگونه روابط به شکل های مختلفی ظهور کرده و افراطی ترین شکل آن پدیده ای به نام هم خانگی است که طی آن دو جنس مخالف بدون ازدواج زیر یک سقف زندگی می کنند. هر چند ممکن است در برخی جوامع غربی این الگو پذیرفته شده باشد و حتی گاهی آن را فرصتی برای آشنایی قبل از ازدواج می دانند، در ایران این پدید خلاف عرف جامعه و جزء انحرافات اخلاقی و اجتماعی محسوب می شود. در محیط هایی که هم خانگی رواج گسترده ای دارد، این پدیده دیگر مرحله آمادگی برای ازدواج نیست، بلکه جانشین آن است.

در جامعه ما مفهوم جدیدی از ازدواج در حال پیدایش است که از فرهنگ غرب نشأت گرفته است. این مفهوم ازدواج را قراردادی می داند که با گزینش کاملاً آزادانه صورت می گیرد و بر مبنای عشق رمانتیک استوار شده که با توجه به ناپایدار بودن احساسات عاشقانه، افراد به همان سرعتی که درگیر روابط عاشقانه می شوند ممکن است از آن خارج شوند.

اصطلاح همسرگزینی آزاد یعنی انتخاب همسر بدون دخالت مستقیم خانواده که در جوامع صنعتی با تاکید بر اهمیت عشق و در کشورهای دیگر مانند ایران با تاکید بر علاقه دو نفر همراه است. گرایش دختران به تک زیستی پدیده ای دیگر در جامعه ماست که اخیراً رواج یافته است. چون ازدواح تحت تاثیر عوامل فرهنگی هر جامعه است، از نوعی ابزار تحلیلی-فرهنگی به منزله عامل تاثیرگذار بر نگرش ازدواج به نام سبک زندگی استفاده شده است.

سبک زندگی مجموعه ای از طرز تلقی ها، ارزش ها، شیوه های رفتار و سلیقه های افراد در زندگی روزمره است که با مطالعه آن می توان به دریافتی از این ارزش ها و رفتارها رسید. به کمک سبک زندگی است که می توان آنچه مردم انجام می دهند، چرایی آن و معنایی را که برای آنها و دیگران دارد، درک کرد.

به این دلیل است که در دنیای امروز برای برنامه ریزی و مدیریت در عرصه های مختلف زندگی مردم جامعه، پیش از هر اقدامی لازم است سبک زندگی و مولفه های آن برای برنامه ریزان و مدیران حوزه های مختلف مشخص شود تا آنها بر مبنای آن بتوانند برنامه های علمی و مبتنی بر واقعیت در حوزه های تحت مدیریت خود ترسیم کنند.

به خصوص در جامعه ما که نوعی گذار از جامعه سنتی به جامعه مدرن رخ داده و سبک جدید از زندگی به وجود آمده که با ابعاد وسیعی در همه پدیده های اجتماعی از جمله ازدواج روبرو است. در جامعه های در حال تجدد گرایی همه چیز در حال تحول است و به دلیل وابستگی های بخش های مختلف جامعه به یکدیگر، شروع تحول در یک بخش به سرعت بخش های دیگر را متاثر می کند.

در کشور ما تجدد گرایی از حدود نیم قرن پیش، بخش هایی از جامعه را متحول کرده و این تحولات موجب تحول در خانواده وازدواج نیز شده است. با تجدد گرایی و تمایز اجتماعی و ایجاد سبک های جدید زندگی، افراد جامعه مانند گذشته افکار و عقاید و الگوهای مشابهی ندارند بلکه هر گروه، حتی هر فرد، از الگوهای رفتاری و سبک زندگی متفاوتی پیروی می کنند و این موضوع خود در همسرگزینی به وضوح نمایان است.

بررسی دیدگاه دانشجویان مجرد پیرامون عوامل موثر در ازدواج نشان میدهد که بین سه مولفه موفقیت یا شکست یکی از اعضای خانواده در ازدواج، میزان پای بندی به اعتقادات مذهبی خانواده، جنسیت و نگرش به ازدواج رابطه معناداری وجود دارد اما بین سه مولفه میزان تبعیت فرزندان از والدین، پایگاه اقتصادی-اجتماعی، محل سکونت و نگرش به ازدواج رابطه معناداری وجود ندارد.

سنجش نگرش جوانان نسبت به ازدواج و شناخت آثار و پیامدهای آن با تاکید بر ازدواج های دانشجویی، نشان میدهد ازدواج ها در بین دانشجویان به سمت غیررسمی شدن پیش می رود. از سوی دیگر در جامعه ایران نهاد خانواده و تعاملات درون اعضای آن به میزان توسعه صنعتی شدن و شهر نشینی در کشور رشد نکرده است.

در این بین طلاق میان افراد با پایگاه اجتماعی پایین تر بیش از بقیه بوده است. در نهایت بر اساس نظریه مبادله، بسیاری از جوانان برای انتخاب همسر بیشتر به انتخاب عقلانی توجه دارند و نگرش به ازدواج در بین جوانان به امری عقلانی تبدیل شده است.

بین تجدد گرایی و همسرگزینی رابطه معناداری وجود دارد به عبارتی هر چقدر متغیر مستقل افزایش یابد، نقش واسطه های انسانی در انتخاب همسر و برپایی مراسم ازدواج کمرنگ می شود ولی نگرش به مهریه و انتخاب فردی کمترین رابطه را با تجددگرایی داشته است.

در مطالعه ای که مک دونالد و همکاران انجام داده اند، آنها علل افزایش سن ازدواج، تحصیلات عالی زنان بیان شده است که با تاخیر ازدواج همبستگی نشان می دهد. دومین عامل اشتغال زنان است.

از عوامل دیگر دشواری دسترسی به زوج مناسب است که در اثر پدیده ای به نام عدم تعادل جنسی در هنگام ازدواج ناشی می شود.

عامل دیگر میزان  آزادی در انتخاب همسر است. ازدواج های کاملاً سنتی امری عمومی و عادی است. وقوع ازدواج های کاملاً سنتی در خانواده های هسته ای احتمالاً کمتر از خانواده های گسترده است. ازدواج های سنتی مسئولیت بزرگی برای خانواده محسوب می شود و به واسطه والدین یا خویشان یا دایه ها صورت می گیرد.

در مطالعه لیزا سرویتی و وبر، با عنوان رابطه بین جنس و نگرش به ازدواج، نگرش دختران به ازدواج مثبت تر از پسران به دست آمده است. همچنین دختران اعتقاد بیشتری به این موضوع دارند که عشق اساس ازدواج است. اما این فرضیه که دختران در کانون ازدواج احساس حمایت بیشتری می کنند، رد شده و تفاوت معناداری بین دو جنس به دست نیامده است. با وجود اینکه تغییرات نگرشی در زمینه ازدواج رخ داده است، همچنان ازدواج در بین جوانان از اهمیت برخوردار است.

نظریه نوسازی

رویکرد نوسازی، با الهام از نسخه غربی توسعه، بر مشخصه ها و عناصری نظیر صنعتی شدن، شهرنشینی، آموزش مدرن، بهداشت مدرن، فناوری، رسانه های ارتباطی، حمل و نقل و ارتباطات تاکید دارد و معتقد است با ورود آنها به هر جامعه سنتی، تغییرات و دگرگونی های ساختاری ایجاد می شود.

نظریه نوسازی تغییرات خانواده را انطباق سازمان یافته با تغییر در نظام اجتماعی پیرامونی در نظر می گیرد. بر پایه این دیدگاه، نهاد خانواده، تحت تاثیر عناصر نوسازی، هم به لحاظ ساختی و هم به لحاظ کارکردی دچار تغییر و دگرگونی می شود.

ویلیام گود با مطرح کردن نظریه انقلاب جهانی در الگوهای خانواده، به گستره تاثیرات فرآیند نوسازی بر خانواده و الگوهای ازدواج اشاره می کند و معتقد است این فرآیند در سطوح مختلف فردی و اجتماعی، ازدواج و الگوهای آن را تحت تاثیر قرر می دهد.

گود، بر اساس این نظریه، دگرگونی های به وجود آمده در خانواه را نتیجه اجتناب ناپذیر دگرگونی های ساختاری جامعه و دگرگونی های ایدئولوژیک می داند. به عقیده گود زمانی که دگرگونی های ساختاری در سطح کلان مانند صنعتی شدن، شهرنشینی و ... و دگرگونی های ایدئولوژیک نیز در سطح کلان رخ می دهد، سازمان های سطوح خرد یعنی خانواده نیز اجباراً باید خود را با دگرگونی های سطح کلان انطباق دهد.

طبق نظریه هم گرایی، مدرنیزاسیون در سطح فردی و اجتماعی با تاثیر گذاری بر زمان ازدواج صورت می گیرد. از بین مهم ترین شاخص های مدرنیزاسیون می توان به گسترش فرصت های تحصیلی، تغییرات وسیع در نیروی کار و فعالیت های شغلی، اشتغال زنان و شهرنشینی اشاره کرد.

افرادی که در مناطق شهری زندگی می کنند به دلیل شیوه های زندگی متفاوت و نیز کنترل اجتماعی ضعیف تر نسبت به مناطق روستایی، ازدواج شان با تاخیر صورت میگیرد.

به باور گود فرآیند نوسازی در سطوح مختلف فردی و اجتماعی، نهاد خانواده و ابعاد فردی و اجتماعی آن را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. نظام های خانواده گسترده و دیگر گروه های خویشاوندی از هم می پاشند و حرکتی جهانی در جهت برتری خانواده هسته ای ایجاد می کنند.

در جریان نوسازی و نفوذ اندیشه های غربی، تعهد به گروه خانوادگی در برقراری پیوند ازدواج اهمیت خود را از دست می دهد. کاهش کارکردهای شبکه قدرتمند خویشاوندی و خانواده گسترده به کاهش اقتدار والدین و افزایش استقلال فرزندان در امور فردی، از جمله شیوه همسرگزینی منجر شده است.

زنان از حق انتخاب بیشتری در ازدواج و تصمیم گیری در خانواه برخوردار شده اند. انتخاب آزادانه همسر، توافق اولیه بین زن و شوهر و ضرورت علاقه دو جانبه بین آنها، از نتایج سازگاری خانواده با زندگی مدرن است، در نتیجه از رواج ازدواج های کاملاً سنتی و خویشاوندی، مشخصه فرهنگ های سنتی بود، کاسته شده است.

به اعتقاد گیدنز، مهم ترین و خاص ترین گسست ها با دوران مدرن ملازم اند. شیوه های زندگی یا زیستی ملازم با مدرنیته سبب جدایی و دور شدن افراد از تمام انواع نظم اجتماعی سنتی شده است. گیدنز یکی از مهم ترین آفت های اجتماعی را، که مخل نظم هر جامعه ای است و آن را با مشکل جدی مواجه می سازد، فقدان اعتماد میان اعضای جامعه یا به اصطلاح، بی اعتمادی می داند.

گسترش بی اعتمادی در روابط اجتماعی در روابط اجتماعی و گسترش انواع انحرافات اخلاقی در سطح جامعه به نهاد خانواده و مناسبات انسانی نیز تسری یافته و اساساً کیفیت ارتباط با دیگران را دچار تزلزل کرده است. بنابراین وقتی افراد جامعه به یکدیگر اعتماد ندارند با احتیاط بیشتری ازدواج می کنند و حتی گاهی ممکن است از این کار انصراف دهند.

نوگرایی سبب می شود افراد هرچه بیشتر از قید انتخاب هایی که سنت به طور معمول در اختیار آنان قرار می دهد رها شوند و بدین ترتیب فرد را رودروی تنوع غامضی از انتخاب های ممکن قرار می دهد و به دلیل آنکه دارای کیفیت غیرشالوده ای است، چندان کمکی به فرد ارائه نمی دهد تا وی را در گزینش هایی که باید به عمل آورد یاری دهد.

در این میان امنیت هستی شناختی فرد آسیب می بیند. فرد برای اعاده امنیت هستی شناختی خود از میان انتخاب های موجود برخی را برمیگزیند. این مجموعه الگومند، راهنمایی برای کنش می شود و فرد را از این معضل که در هر لحظه مجبور به تصمیم گیری آگاهانه باشد، می رهاند.

یکی از ویژگی های نظام اجتماعی مدرن این است که ارتباط های دوستانه و خصوصی با افراد را می توان از میان گزینه های گوناگون انتخاب کرد. در دنیای جدید، هرگاه شخصی مایل باشد خارج از آداب و اصول سنتی انتخاب هایی برای برقراری ارتباط های دوستانه و شخصی با دیگران به عمل بیاورد، گزینه های گوناگون در پیش خواهد یافت. تنها هنگامی که پیوندهای دوستی و صمیمیت به طرزی کم و بیش آزادانه انتخاب شده باشد، می توانیم از مفهوم رابطه یاد کنیم.

ازدواج ها، روابط دوستانه و صمیمیت های پایدار امروزه بیش از پیش به صورت نوعی رابطه ناب در می آیند. در واقع ازدواج ها، از شکل نهادی به الگوی رابطه تغییر شکل داده است.

 

بیشتر بخوانیم:

خانواده در سال 2050 چگونه خواهد بود؟ از رحم های مصنوعی تا مراقبان ربات

جنسیت در تراجنسی ها چگونه است؟

 واقعیت و فراواقعیت در فرهنگ پست مدرن از دیدگاه بودریلار



+ 1
مخالفم - 0

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به تمیم خبر می باشد.
هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.