صحنه هایی که نمایش های بومی-مذهبی قرون وسطی در آنها اجرا می شد، دو نوع بودند: صحنه های ثابت و صحنه های متحرک.
صحنه های ثابت در سراسر اروپا رواج بیشتری داشتند، اما در انگلستان و اسپانیا صحنه های متحرک نیز به کار برده می شدند. از آنجا که اغلب نمایشنامه های به دست آمده از انگلستان قرون وسطی مربوط به مراسم کورپوس کریستی هستند و در این مراسم از واگن های سیار نمایشی استفاده می شد، از این رو صحنه های تئاتری انگلستان در قرون وسطی را متحرک می شناسند.
نظر سنتی بر آن است که هر نمایشی از یک مجموعه بر روی یک واگن و در روزهای نمایش به ترتیب در چند نقطه شهر اجرا می شد.
اما نظریه فوق از جانب محققان مورد تردید قرار گرفت. آنان معتقدند نمایشنامه ها در نقاط مختلف شهر اجرا نمی گردید بلکه در مراسم کرپوس کریستی، که با راهپیمایی همراه بود، واگن نمایشی نیز همراه راهپیمایی به حرکت در می آمد، مثل ارابه کاناوال های امروزی و در حالی که واگن در شهر حرکت می کرد، در ایستگاه های مختلف، بازیگران چکیده نمایش را عرضه می کردند.
این محققان همچنین معتقدند که کل نمایش تنها در یک نقطه اجرا می شد و در مکان نهایی، خود واگن به جای عمارت به کار برده می شد. اگر این نظر صحیح باشد در این صورت نمایش های شمال انگلستان می باید شبیه نمایش های بقیه قاره اروپا بوده باشند.
تردیدی نیست که در بعضی از شهرهای انگلیسی واگن های نمایشی در مراسم کورپوس کریستی نقش داشته اند، اما از این واگن ها شرح دقیقی به دست ما نرسیده است. غالب مباحثی که در زمان ما در این باره وجود دارد مبتنی بر گزارشی است که دیوید راجرز در کتاب خود به نام کتاب دعای روزانه یا خاطرات چندی از شهر چستر، شرح داده هاست.
راجرز می نویسد، واگن های نمایشی داربست های چوبی بزرگی بودند با دو اتاق در دو طبقه که بر روی یک گاری چهارچرخه سوار می شدند. طبقه پایین محل لباس کنی و پشت صحنه محسوب می شد و طبقه بالا محل بازی بود.
شرح راجرز که از مدت ها پیش پذیرفته شده بود، امروز به دو دلیل اصلی مورد تردید قرار گرفته است: نخست آنکه مسلم نیست راجرز خود اجرای نمایش در این واگن ها را دیده باشد، دوم اینکه واگنی که او شرح می دهد بسار سنگین و کند می نماید. واگن مورد نظر او می بایست حداقل 5 متر با احتساب ارتفاع چرخ ها، فضای لباس کنی و صحنه نمایش، ارتفاع داشته باشد و چنین واگنی برای اینکه بتواند از خیابان ها و کوچهها عبور کند، می بایست باریک باشد.
اگر ارتفاع واگن به دو قسمت عمارت و محل بازی تقسیم می شد، بازیگران ناچار بودند در اتاقکی باریک که حدود 3 متر ارتفاع داشت بازی کنند. حال اگر نمایشنامه روز محشر را که متعلق به مجموعه نمایشی چستر است در نظر بگیریم که صحنه های بهشت، زمین و دوزخ آن بیش از بیست شخصیت دارد، اجرای چنین نمایشی در آن واگن ها غیرعملی می نماید.
به این دلیل و دلایل دیگر، گلین ویهام در کتاب تاترهای اولیه انگلیسی پیشنهاد می کند که واگن های نمایشی اتاق هایی یک طبقه بودند که عمارت و خارج صحنه هر دو در آن قرار داشتند. به نظر ویکهام واگن تنها وظیفه داشت که پس زمینه صحنه و لباس کنی را فراهم کند و بازی در روی سکویی که واگن را به آن وصل می کردند، اجرا می شد.
از طرفی در شرح صحنه هایی که به دست آمده می دانیم که بازیگران گاه در سطح زمین و در خیابان بازی می کردند. به هر حال با آنکه نظریه ویکهام نیز قابل اثبات نیست، اما پذیرفتنی تر از گزارش هایی است که پیش از او وجود دشته است. اگر نمایشنامه ها تنها یک بار آن هم در صحنه ثابت اجرا می شدند، چنانکه برخی از محققان اظهار می دارند، بازیگران قادر می بودند از یک سکوی وسیع استفاده کنند و صحنه را در واگنی متحرک به پشت سکوی اصلی ضمیمه کنند.
واگن های نمایشی لزوماً یک شکل و یک اندازه نبودند. از آنجا که هر صنفی همیشه یک نوع نمایش را اجرا می کردند لذا واگن های هر گروه مطابق نیازهای آن گروه ساخته می شد. در موارد نادری که یک واگن برای استفاده پیش از یک صنف به کار می رفت، در آن صورت صحنه های آن چند نمایش، احتمالاً به یکدیگر شبیه می شدند.
نمایش های همراه یا راهپیمایی منحصر به انگلستان نبود، در بلژیک، هلند و به ویژه اسپانیا نیز احتمالاً این مراسم مرسوم بوده است. ما نمی دانیم که واگن های نمایشی نخستین بار در چه سالی در اسپانیا معمول شدند اما می دانیم که در سال 1555 این گونه نمایش ها در اسپانیا رواج داشته است. واگنها در اسپانیا بیشتر به طریقی که ویکهام ذکر کرده ساخته می شدند.
در هر مکان نمایش در شهر یک سکو وجود داشت و واگن یا کاروس در کنار آن سکو قرار داده می شد و نمایش بر روی آن اجرا می گردید. دکور این نمایش ها پیچیده بود، در نتیجه حدود سه تا چهار واگن برای هر نمایش به کار می رفت.
به طور کلی صحنه های ثابت در اروپا از واگن های نمایشی معمول تر و اندازه آنها متنوع تر بودند. در بورگز و رم، آمفی تئاترهای رومن به کار می رفت. در کورنوال ترکیب نمایشی صحنه های مدور کورنوالی به روم شباهت داشت. این صحنه های مدور به قطر تقریبی 42 متر بودند که البته منحصراً برای نمایش ساخته نمی شدند.
گاه در گورستان های مربوط به کلیسا نیز صحنه ای بر پا می گردید.. حیاط خانه های شخصی نیز یا دیرها گاه به عنوان مکان نمایش به کار می رفت.
رایج ترین مکان برای صحنه میدان های وسیع عمومی بود، چنانکه در فرانکفورت و در مون و در لوسرن معمول بوده است.
فاصله بین بازیگران و تماشاگران متفاوت بود. در آمفی تئاتر و تئاتر های مدور کورنوالی تماشاگران امکان دیدن صحنه را از چهار طرف داشتند. در لوسرن تماشاگران در سه طرف صحنه جمع می شدند و در مون تماشاگران تنها قادر بودند صحنه را از روبرو و از یک طرف مشاهده کنند.
معمول ترین صحنه سکوی مستطیل شکل درازی بود که در مقابل یک ساختمان یا ردیف خانه ها ساخته می شد و گاه تا اواسط میدان ادامه می یافت. گاه نیز صحنه روی سکو نبود و عمارت ها مستقیماً روی زمین قرار داده می شدند، اندازه صحنه ها نیز تنوع زیادی داشت.
در سال 1516 در اوتون سکویی به درازای 60 متر ساخته شده بود و در رومنز در 1509 صحنه حدود 36 متر درازا و 18 متر پهنا داشت.در لوسرن مکان بازی شکل مشخصی نداشت و حدود 38 متر درازا و بین 24 تا 18 متر پهنا داشت.
علاوه بر صحنه های خارجی گاه سکوهایی درداخل ساختمان ها نیز به کار گرفته می شد. مثلا در کنفره ری دولاپاسیون در پاریس بیش از صد سال در بیمارستان ترینیتی نمایش اجرا کرد و صحنه آن تنها حدود 13 متر درازا داشت.
یبشتر بخوانیم:
بازیگری در روم باستان چگونه بود؟
گروه های بازیگری در تئاتر انگلیس چگونه کار می کردند؟
رقابت هنر نمایش با گلادیاتورها در روم باستان/ ساخت کولوسئوم