امروز: دوشنبه, ۱۰ مهر ۱۴۰۲ برابر با ۱۷ ربيع الأول ۱۴۴۵ قمری و ۰۲ اکتبر ۲۰۲۳ میلادی
یکشنبه, ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۱:۲۹
۳
PNAZAR
نسخه چاپی

پیش بینی رفتارهای کلی راتر

پیش بینی رفتارهای کلی راتر
به گزارشتمیم نیوز

برای پیش بینی رفتارهای کلی، دیوید را در نظر می گیریم که به مدت 18 سال در فروشگاه ابزارآلات هافمن کار کرده است. دیوید مطلع شده است که به خاطر کسادی، آقای هافمن قصد دارد تعداد نیروی کار خود را کاهش دهد و امکان دارد که او کار خود را از دست بدهد. چگونه می توانیم رفتار بعدی دیوید را پیش بینی کنیم؟

آیا او از آقای هافمن خواهش خواهد کرد به او اجازه دهد در فروشگاه بماند؟ آیا اوعلیه فروشگاه آقای هافمن دست به اقدامی خشونت بار خواهد زد؟آیا او خشم خود را به سمت همسر و فرزندانش جابجا و با آنها پرخاشگرانه رفتار خواهد کرد؟ آیا او مشروب خواری را شروع خواهد کرد و نسبت به جستجوی کار جدید بی تفاوت خواهد شد؟ آیا او بلافاصله و به صورت ثمربخش جستجو برای شغل دیگری را آغاز خواهد کرد؟

انتظارات کلی

از آنجایی که همه این رفتارهای احتمالی برای دیوید تازگی دارد، چگونه می توانیم پیش بینی کنیم که او چه کاری انجام خواهد داد؟ در این مرحله مفاهیم تعمیم و انتظار کلی وارد نظریه شخصیت راتر می شوند.

اگر در گذشته دیوید به طور کلی برای رفتارهایی تقویت شده باشد که مقام اجتماعی او را بالا برده اند، در این صوررت احتمال کمی وجود دارد که او به آقای هافمن برای کار التماس کند زیرا این گونه اعمال با افزایش مقام اجتماعی مغایر هستند. از سوی دیگر اگر تلاش های قبلی او در رابطه با رفتارهای مسئولانه و مستقل به طور کلی تقویت شده باشند و اگر او آزادی حرکت داشته باشد یعنی فرصت درخواست کردن شغلی دیگر، در این صورت با توجه به اینکه او به کار نیاز دارد به احتمال زیاد برایی کار دیگری اقدام خواهد کرد یا اینکه مستقلاً رفتار خواهد کرد.

این پیش بینی با اینکه به اندازه پیش بینی احتمال خوابیدن دانشجو سرکلاس کسالت آور دقیق نیست، اما در موقعیت هایی که امکان کنترل کردن دقیق متغیرهای مناسب وجود ندارد، مفیدتر است. برای پیش بینی واکنش دیوید به از دست دادن احتمالی کار باید بدانیم او چگونه گزینه های موجود را در نظر می گیرد و نیازهای موجود او چه وضعیتی دارند.

نیازها

راتر برخلاف اسکینر تمایل دارد وجود حالت های درونی نظیر نیازهاف اهداف و انتظارات را فرض کند. او معتقد است که افراد هدف گرا هستند و نیازها را می توان به صورت هر رفتار یا مجموعه رفتارهایی تعریف کرد که افراد تصور می کنند آنها را به سمت هدف شان سوق می دهند.

راتر نیازها را به صورت حالت های محرومیت یا انگیختگی در نظر نمی گیرد، بلکه از نظر او نیازها جهت رفتار را نشان میدهند. نیازها و اهداف فقط از نظر معنی تفاوت دارند. زمانی که تاکید روی محیط است، از اهداف سخن می گوید، هنگامی که تاکید روی فرد است، او از نیازها صحبت می کند.

مفهوم نیازها بیشتر از چهار متغیری که فرمول پیش بینی اساسی را تشکیل میدهند به پیش بینی های کلی کمک می کند. معمولاً نظریه شخصیت به پیش بینی های کلی رفتار انسان می پردازد. برای مثال کسی که نیاز نیرومندی برای تسلط دارد معمولاً سعی می کند در اغلب روابط میان فردی و سایر موقعیت ها، موضع قدرتمندی کسب کند.

با این حال یک فرد مسلط و مقتدر در موقعیت های خاص ممکن است به صورت غیر مسلط و حتی سلطه جویانه رفتار کند. فرمول پیش بینی اساسی، پیش بینی های دقیق را میسر می سازد البته با این فرض که تمام اطلاعات مربوط در اختیار باشند. این فرمول برای آزمایش های کنترل شده مناسب است در حالی که برای پیش بینی رفتارهای روزمره مناسب نیست. به همین دلیل راتر مفهوم نیازها و فرمول پیش بینی کلی همراه با آن را معرفی کرد.

طبقات نیازها

راتر و هوچریچ شش طبقه نیازهای کلی را معرفی کردند که هر طبقه بیانگر گروهی از رفتارهای مرتبط است، یعنی رفتارهایی که به تقویت های مشابه منجر می شوند. برای مثال افراد می توانند نیازهای شهرت خود را در موقعیت های مختلف و به وسیله افراد مختلف ارضا کنند. بنابراین آنها می توانند برای مجموعه ای از رفتارهای مرتبط تقویت کننده دریافت کنند که همه این رفتارها نیاز آنها را به شهرت ارضا می کنند.

برخی از نیازهای مهم انسان عبارتند از:

تایید-مقام: نیاز به تایید شدن توسط دیگران و رسیدن به جاه و مقام، نیاز قدرتمندی در اغلب افراد است. تایید-مقام نیاز به ممتاز شدن در کارهایی که مهم محسوب می شوند، برای مثال دردانشگاه، ورزش ها، مشاغل، سرگرمی ها و ظاهر جسمانی را در بر میگیرد. این شامل نیاز به مقام اجتماعی-اقتصادی و اعتبار شخصی نیز می شود. بریج بازی کردن خوب نمونه ای از نیاز به تایید-مقام است.

تسلط: تسلط یا نیاز به کنترل کردن رفتار دیگران، مجموعه رفتارهایی را شامل می شود که به سمت کسب تسلط بر زندگی دوستان، خانواده، همکاران، افراد بالادست و زیر دست گرایش دارد. واداشتن همکاران به پذیرفتن عقاید شما نمونه ای از تسلط است.

استقلال:  استقلال نیاز به رها بودن از سلطه دیگران است. این نیاز رفتارهایی را شامل می شود که به سمت کسب آزادی برای تصمیم گیری ها، متکی بودن به خود و رسیدن به هدف ها بدون کمک دیگران گرایش دارد. کمک نخواستن برای تعمیر کردن دوچرخه می تواند نیاز به استقلال را نشان دهد.

محافظت-وابستگی: یک رشته نیازهای تقریباً مغایر با استقلال، نیازهای محافظت و وابستگی هستند. این طبقه نیاز به دیگران برای مراقبت کردن از شما، محفوظ نگه داشتن شما از تجربه کردن ناکانی و آسیب و کمک به شما برای ارضا کردن سایر نیازها را شامل می شود. نمونه ای از نیاز محافظت –وابستگی این است که از همسرتان بخواهید وقتی از سر کار برمیگردد، در خانه بماند و وقتی بیمار هستید از شما پرستاری کند.

عشق و محبت: اغلب افراد نیاز عمیقی به عشق و محبت دارند، یعنی نیاز دارند دیگران آنها را در حدی بپذیرند که از شهرت و مقام فراتر رود و نشان دهد که دیگران احساسات مثبتی نسبت به آنها دارند. نیازهای عشق و محبت رفتارهایی را شامل می شوند که به سمت محفوظ نگهداشتن احترام، علاقه و دلبستگی صمیمانه از جانب دیگران گرایش دارند. در حق کسی لطف کردن به امید اینکه او با تشکر و توجه مثبت پاسخ دهد می تواند مثالی از این نیاز باشد.

آسایش جسمانی: آسایش جسمانی احتمالاً اساسی ترین نیازها است، زیرا سایر نیازها در ارتباط با آن آموخته می شوند. این نیاز رفتارهایی را شامل می شود که هدف آنها تامین غذا، سلامتی و امنیت جسمانی است. سایر نیازها به عنوان پیامد نیازهای شما به لذ، تماس جسمانی و سلامتی آموخته می شوند. روشن کردن تهویه مطبوع یا بغل کردن فردی دیگر می توانند نمونه هایی از نیاز به آسایش جسمانی باشند.

عناصر نیاز

مجموعه نیازها سه عنصر دارد: پتانسیل نیاز، آزادی حرکت و ارزش نیاز. این  عناصر با مفاهیم اختصاصی تر پتانسیل رفتار، انتظار و ارزش تقویت قابل قیاس هستند.

پتانسسیل نیاز: پتانسیل نیاز (NP) به وقوع احتمالی یک رشته رفتارهای مرتبط اشاره دارد که به سمت ارضا کردن اهداف مشابهی گرایش دارند. پتانسیل نیاز شبیه مفهوم اختصاصی تر پتانسیل رفتار است. فرق بین آنها در این است که پتانسیل نیاز به یک مجموعه از رفتارهای مرتبط اشاره دارد در حالی که پتانسیل رفتار به  احتمال وقوع رفتاری خاص در موقعیتی خاص در ارتباط با تقویتی خاص اشاره دارد.

پتانسیل نیاز را نمی توان صرفاً از طریق مشاهده رفتار ارزیابی کرد. اگر ببینیم افراد مختلفی به شیوه ظاهراً متفاوتی رفتار می کنند، مثلا در یک رستوران شیک غذا می خورند، نباید نتیجه بگیریم که آنها همگی پتانسیل نیاز یکسانی را ارضا می کنند. یکی از این افراد ممکن است در حال ارضا کردن نیاز به آسایش جسمانی، یعنی غذا باشد، دیگری امکان دارد به عشق و محبت علاقه بیشتری داشته باشد و نفر سوم ممکن است سعی داشته باشد نیاز به تایید-مقام را ارضا کند.

احتمالاً هر یک از شش نیاز کلی را می توان با غذا خوردن در این رستوران ارضا کرد. با این حال تحقق یافتن پتانسیل نیاز فرد نه تنها به ارزشی که فرد برای آن تقویت قائل است بستگی دارد، بلکه آزادی حرکت فرد در دادن پاسخ هایی که به آن تقویت منجر می شوند نیز برای تحقق یافتن آن اهمیت دارد.

آزادی حرکت: رفتار تا اندازه ای توسط انتظارات تعیین می شود، یعنی حدس ما در این باره که پاسخ خاصی تقویت خاصی را در پی خواهد داشت. در فرمول پیش بینی اساسی، آزادی حرکت (FM) با انتظار قابل قیاس است. آزاید حرکت انتظار تقویت شدن فرد برای انجام دادن رفتارهایی است که به سمت ارضا کردن نیازهای کلی گرایش دارند.

به عنوان مثال فردی که نیاز نیرومندی برای تسلط دارد می تواند برای ارضا کردن این نیاز به شیوه های گوناگون رفتار کند. امکان دارد او لباس هایی را که همسرش می پوشد انتخاب کند، تصمیم بگیرد فرزندش چه رشته ای در دانشگاه دنبال کند، هنرپیشه ها را در نمایش هدایت کند، کنفرانسی حرفه ای را سازمان دهد که ده ها تن از همکارانش در آن شرکت دارند یا صدها رفتار دیگر انجام دهد با این هدف که برای نیاز به تسلط خودش تقویت تامین کند. میزان متوسط انتظار اینکه این رفتارها تا چه اندازه ای می توانند به خشنودی یا رضایت مطلوب برسند، به آزادی حرکت در زمینه تسلط بستگی دارد.

آزادی حرکت را می توان با ثابت نگه داشتن ارزش نیاز و بررسی کردن پتانسیل نیاز فرد تعیین کرد. برای مثال اگر کسی برای تسلط، استقلال، عشق و محبت و سایر نیازها ارزش برابری قائل باشد در این صورت رفتارهایی را انجام خواهد داد که تصور می رود بیشترین انتظار تقویت شدن را دارند.

برای مثال اگر این فرد رفتارهایی را انجام دهد که به آسایش جسمانی منجر شوند در این صورت در آن مجموعه نیاز، آزادی حرکت بیشتری از سایر مجموعه نیازها وجود خواهد داشت. با یان حال معمولاً ارزش نیاز ثابت نیست زیرا اغلب افراد ارضای یک نیاز را به نیازهای دیگر ترجیح می دهند.

ارزش نیاز: ارزش نیاز (NV) فرد درجه ای است که او یک رشته تقویت ها را به تقویت هایدیگر ترجیح می دهد. راتر، چنس و فارِس ارزش نیاز را به این صورت تعریف کردند: متوسط ارزش ترجیح مجموعه ای از تقویت ها که از لحاظ کارکردی با هم ارتباط دارند.

در فرمول پیش بینی کلی، ارزش نیاز با ارزش تقویت قابل قیاس است. در صورتی که آزادی حرکت را ثابت نگهداریم افراد زنجیره های رفتاری را انجام خواهند داد که به ارضای نیازی که بیش از همه ترجیح داده شده است منجر می شود. اگر افراد در مورد به دست آوردن تقویت مثبت برای رفتارهایی که به سمت ارضای هرگونه نیازی گرایش دارند انتظارات برابری داشته باشند، در این صورت ارزشی که آنها برای مجموعه نیاز خاصی قایل می شوند، عامل تعیین کننده اصلی رفتارشان خواهد بود.

اگر آنها استقلال را به سایر مجموعه نیازها ترجیح دهند و اگر در مورد دنبال کردن هر یک از این نیازها انتظار تقویت شدن برابری داشته باشند، در این صورت رفتار آنها به سمت دستیابی به استقلال گرایش خواهد داشت.

 

بیشتر بخوانیم:

 فرمول پیش بینی رفتارهای کلی راتر

 خود (ایگو) در روان شناسی پسافرویدی اریکسون

      سه نوع اختلال شخصیت از منظر فروم

 نظریه دلبستگی جان بولبی

6 اصل نظریات آدلر

 مکانیزم های دفاعی از منظر فروید



+ 3
مخالفم - 0

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به تمیم خبر می باشد.
هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.