صفات را می توان به صفات مشترک و صفات منحصر به فرد تقسیم کرد. در ضمن صفات عمقی را می توان از شاخص های صفت یا صفات سطحی متمایز کرد. سومین بعد برای تقسیم بندی صفات، طبقه بندی آنها به صفات خلقی، صفات انگیزشی (پویشی) و صفات توانشی است.
صفات خلقی مربوط می شوند به اینکه چگونه یک نفر رفتار می کند، صفات انگیزشی مربوط می شوند به اینکه چرا یک نفر رفتار می کند و صفات توانشی اشاره دارند به اینکه تا چه اندازه ای یا با چه سرعتی یک نفر می تواند کاری را انجام دهد.
صفات خلقی
کتل و همکارانش ظرف مدت چندین سال، 35 صفت اصلی یا صفات مرتبه اول را مشخص کردند که عمدتاً بعد سرشتی شخصیت را ارزیابی می کنند. از این عوامل 23 عامل، جمعیت بهنجار را توصیف می کند و 12 عامل بعد بیمارگون را ارزیابی می کنند.
صفات خلقی با استفاده از داده های L و Q که از نمونه های بزرگسال و کودک به دست آمده اند، مجزا شدند.
صفات بهنجار
صفات بهنجار که تحقیقات بسیار زیادی درباره آنها انجام شده، 16 عامل شخصیت است که در پرسشنامه شانزده عاملی شخصیت (مقیاس 16PF) کتل یافت می شود. 16PF پرسشنامه شخصیتی است که هر یک از 16 صفت آن از طریق روش Q به دست آمده است.
7 عامل دیگر که جمعاً 23 صفت بهنجار را تشکیل می دهند در ابتدا فقط از طریق داده های L مشخص شدند، هرچند که برخی از آنها، مخصوصا J (zeppia) و K (بی تفاوتی اجتماعی) در ارزیابی جامع تر داده های Q آشکار شده اند.
کتل به این علت اسامی غیرعادی روی این صفات گذاشت که می خواست افراد هر یک از این صفات را بدون آمادگی نسبت دادن معانی متداول به آنها در نظر بگیرند. او کار حرفه ای خود را بدون سوگیری نسبت به تعداد یا نام صفات و تیپ ها آغاز کرد و امیدوار بود که دیگران هم صفات را از دیدگاه بی طرفانه در نظر بگیرند.
صفات عمقی در داده های L و Q از حرف A تا Q7 حروف گذاری شده اند. این صفات به ترتیب نزولی، بر حسب اندازه آنها حروف گذاری شده اند. به عبارت دیگر، عامل A (sizia-affectia) عامل بزرگتری است بدین معنی که در تحلیل عاملی واضح تر از همه نمایان می شود و بزرگترین مقدار واریانس را به خود اختصاص می دهد. اندازه این عامل با تجربه بالینی و مشاهده روزمره مطابقت دارد، بدین معنی که جنبه واضح شخصیت، بی تفاوتی عاطفی (sizia) در برابر آمادکی علاقه داشتن است.
همین طور عامل B (هوش) عامل چشمگیری است که به راحتی در ارزیابی شخصیت مورد توجه قرار می گیردو ضمناً عامل B بیانگر بعد توانشی شخصیت است در حالی که سایر صفات عمقی اصلی اصولاً صفات خلقی هستند. از آنجایی که هر یک از عوامل بعدی مبهم تر می شوند یا استخراج آنها دشوارتر است، عوامل N تا Q7 صفات دارای واریانس کمتری نامیده شده اند. این عوامل آخری به ترتیب ضعیف تر هستند و مشخص کردن آنها برای تحلیل گر عاملی دشوارتر است.
این 23 صفت، حداقل در چارچوب صفات خلقی، نصویر کاملی از شخصیت ارائه می دهند. تمام ارزیابی های خلق بهنجار، خواه از آزمایشگاه کتل حاصل شده باشند یا از منابع دیگر، خواه از نمونه بزرگسال به دست آمده باشند یا از نمونه کودکان، باید با یک یا چند تا از این 23 صفت اصلی جور باشند. به عبارت دیگر احتمالا تمام صفات مهم شخصیت توسط کتل و همکارانش مشخص شده اند.
عامل | شرح نمره پایین | شرح نمره بالا |
---|---|---|
A | تودار، عیب جو، جدا، کناره جو - sizia | با محبت، معاشرتی، آسان گیر، یاری گر - affectia |
B | توانایی عقلانی کم، کودن، دست از تلاش می کشد- low intelligence | توانایی عقلانی زیاد، باهوش، نگهدارنده، بااستقامت - high intelligence |
C | تحت تاثیر احساسات قرار دارد، به راحتی ناراحت می شود، دمدمی مزاج - low ego strength | استواری هیجانی دارد، با واقعیت مواجه می شود، آرام است - high ego strength |
D | خویشتن دار، با ملاحظه، نافعال، کسل کننده - phlegmatic temperament | تهییج پذیر، ناشکیبا، پرتوقع، بیش فعال، مهارگسیخته - exciyability |
E | مطیع، ملایم، سربه راه، آماده به خدمت - submissive | جسور، پرخاشگر، رقابت جو، یکدنده - dominance |
F | متین، کم حرف، جدی - desurgency | مشتاق، بی اعتنا، بی خیال surgency |
G | به مقررات ومعیارهای اخلاقی گروه توجهی ندارد، مصلحت جو - low superego strength | وظیفه شناس و با وجدان، مصّر، از لحاظ اخلاقی متعصب، محافظه کار - high superego strength |
H | کمرو، کم جرأت، مقید، حساس نسبت به تهدید - threcita | حادثه جو، پوست کلفت، از لحاظ اجتماعی بی باک - parmia |
I | مصمم و واقع بین، توهمات را رد می کند- harria | حساس، وابسته، بیش از حد محافظت شده - permsia |
J | جذاب، علاقه مند به فعالیت گروهی - zeppia | فردگرایی مآل اندیش، فکور، از لحاظ درونی خوددار - coasthenia |
K | تعلیم اجتماعی ندیده، بی تفاوت، بی نزاکت - social unconcern | از لحاظ اجتماعی پخته است، هوشیار، منضبط - social role concern |
L | اعتماد می کند، شرایط را می پذیرد - alaxia | مظنون، حسود و متعصب است - protension |
M | اهمل عمل؛ نگرانی های واقع بینانه ای دارد- praxernia | خیالباف - autia |
N | رک و راست و بی ادعا - naivete | زیرک، دنیادوست، آراسته، از لحاظ اجتماعی آگاه - shrewdness |
O | از خود مطمئن، خونسرد، ایمن، مغرور - untroubled adequancy | نگران، خود را ملامت می کند، ناایمن، مشوش - guitl ptoneness |
P | غمگین، محتاط، ست به هیچ مخاطره ای نمی زند- cautious inactivity | خوشبین، اهل ریسک، مستقل - sanguine casualness |
Q1 | تمایلی به تغییر ندارد، به ارزش های سنتی احترام می گذارد - conservatism | اهل آزمایش کردن، دارای بینش تحلیلی، آزاداندیش - radicalism |
Q2 | دنباله رو- group dependency | خودبسنده، باتدبیر، تصمیمات خویش را ترجیح می دهد - self sufficinecy |
Q3 | مهارگسیحته، بی قید، تمایلات خودش را دنبال می کند - low selef sentiment | خویشتندار، از نیروی اراده استفاده می کند، دقت اجتماعی دارد، وسواسی، از خود انگاره پیروی می کند - high self senti,ment |
Q4 | آرمیده، بی دغدغه، به دور از ناکامی، مسلط برخود - low ergic tension | تنیده، ناکام، برانگیخته، عصبی و آشفته، نگران - high erigic tension |
Q5 | داوطلب خدمت اجتماعی نمی شود، هیچ تعهدی را نمی پذیرد، خو بسنده است - lack of scial concern | به خدمات اجتماعی علاقه مند است، به قدر کافی تلاش نمی کنند، به اقدامات اجتماعی می پیوندد - group dedication with sensed inadequacy |
Q6 | آرام، فروتن - self effacement | احساس می کند جامعه با او منصفانه برخورد نکرده است، خودبیانگر، اظهارات ضداجتماعی توهین آمیز می کند- social panache |
Q7 | در مکالمات پرحرف نیست - lacks explicit self expression | از مکالات اجتماعی لذت می برد، مشغولیت های شورانگیز را دوست دارد، از عقاید باب روز پیروی می کند - explicit self expression |
بیشتر بخوانیم:
پویش های شخصیت از منظر فروید و آشنایی با غرایز
پژوهش های مربوط به نظریه سالیوان
شخصیت در جهت گیری های منش (Character orientation)
درآمدی کلی بر نظریه روابط شیء /آشنایی با نظریه روابط شیء ملانی کلین