جاودانه سازی رویدادهای واقعی با شکل های عظیم ساختمانی، به برجسته ترین شکل ممکن در طاق نصرت امپراتوری که یکی از رایج ترین انواع یادمان ها و بناهای عظیم یادبود به شمار می رفت، بیان شده است.
طاق نصرت اساساً نمونه تزئینی دروازه شهر است که به مرکز شهر انتقال داده شده است تا ورود ملازمان امپراتور را به درون فوروم میسر گرداند.
طاق تیتوس مربوط به سال 81 میلادی در نقطه ورود خسابان ساکرا به فوروم رم واقع شده است. طاق نصرت به عنوان یک نوع ساختمانی، تاثیر قابل ملاحظه ای بر معماری دوره رنسانس داشت.
این طاق که پیوند فشرده ای با شیوه طاق بندی کولوسئوم دارد از یک طاق واحد با پایه های سنگی عظیمی تشکیل می شود که تزییناتش را به شیوه کورنتی منسوب می دانند.
بر سطح روساخت نمونه وار این طاق، یا اتاقک زیر سقفش، کتیبه یادبود کنده کاری شده است. گاهش در داخل پایه های سنگی دو طرف طاق نیز طاق های کوچکی زده شده اند و بدین ترتیب طاقی سه گانه همچون طاق کنستانتین پدید آورده اند.
دیوارهای گذرگاه طاق تیتوس با قاب های تزئینی نقش برجسته حاوی شبیه سازی هایی از بازگشت پیروزمندانه تیتوس از تسخیر اورشلیم در جنگ با یهودیان آراسته شده اند. در طاق های بعدی تزیین پیکری را به سطوح بیرونی بنا انتقال داده اند مانند طاق کنستانتین.
در یکی از قاب های برجسته کاری شده گذرگاه طاق، سربازان ارتش روم در حال حمل غنایم تاراج شده از اورشلیم، از جمله شمعدانی هفت شاخه معروف از قدس الاقدس، مجسم شده اند. این قاب شدیداً آسیب دیده است.

سوراخ های واقع در بخش بالایی در سده های میانه یعنی زمانی ایجاد شده اند که خانواده فرانگیپانی این طاق را به یک دژ خصوصی تبدیل کرد و طبقه دومی بر روی هلال آن ساخت که این فقط یکی از ده ها مورد بی تفاوتی مردم در برابر ارزش زیبایی شناختی و تاریخی آثار مزبور است که در سال های اخیر از ویرانه های شهر رم به دست آمده اند. ولی هنوز خیلی مانده است تا بتوانیم نشان دهیم که تاثیرات و جلوه های فضایی مورد نظر در مذبح صلح اگوستوس در اینجا به اوج تکامل خود رسیده اند.
تصور حرکت کامل و متقاعد کننده است. صفوف راهپیمایان خود را با تلاش از پس زمینه چپ به مرکز پیش زمینه می رسانند و درون طاق نصرتی که نسبت به سطح پس زمینه اریب قرار گرفته، در پس زمینه چپ از نظر ناپدید می شوند.
نیرو و جنبش ستون، حکایت از نواخته شدن آهنگ رژه و خوانده شدن سرود پیروزی دارد. کنده کاری، بی نهایت عمیق است. سرهای پیکره های جلویی شکسته شده اند، احتمالاً به این علت که به طرزی آسیب پذیر از صفحه زیرین قاب بیرون آمده بودند ،این تاکیدی بر جایگزینی فضایی متفاوت آنها در مقایسه با سرهای نیم برجسته ای بوده است که سالم ماندند.
نقش برجسته گود، سایه های نمایشی شدیدی ایجاد می کند و نور و سایه نیز حرکت را تسریع می کنند و به طرز برجسته ای خطور آنی یک رژه گذرا را به ذهن بیننده القا می کند. این اثر تجربه اندوزی نقاشان و معماران رومی در عرصه نور و فضا را به یاد ما می آورد.
در سوی دیگر گذرگاه طاق، نقش برجسته پیروزی تیتوس دیده می شود که با گامی کندتر حرکت می کند و از حرکت پیشرونده سربازان رژه دهنده حامل غنایم به دست آمده از معبد و تجربه اندوزی های فضایی آن خبری نیست. لایه های متعدد هیاکل این نقش برجسته، تصوری از عمق در بیننده ایجاد می کنند و کوشش بی مهابا برای نمایاندن اسب های هم ردیفی که به سمت جاده می چرخند و گردونه تیتوس را با خود می کشند، این تصور را به بیننده القا می کند که پیکرتراش در هر دو قاب نقش برجسته مذکور به دنبال نیات ثابتی بوده است.

تشابه تنگاتنگ میان رویدادهای نشان داده شده در این دو قاب تزئینی و توصیف آن توسط ژوزفوس (سرباز، سیاستمدار، مورخ یهودی) اشاره دیگری است به اشتیاق رومیان به بیان خبری و درست رویدادها:
بیشتر غنائمی که به تاراج برده شد، یکسره بر روی هم ریخته شدند ولی از همه مهمتر غنائمی بود که در معبد اورشلیم به تاراج بردند، یک میز طلایی به وزن ده ها کیلوگرم و یک پایه چراغ طلایی... میله وسطی به یک پایه وصل شده بود، و از پایه چندین شاخه باریک مانند نیزه سه شاخه بیرون زده بود و انتهای هرکدام به صورت یک چراغ درآمده بود، از این پایه ها هفت تا وجود داشت که خود بر احترام یهودیان به عدد هفت دلالت دارد.
پس از این ها قانون یهود یعنی آخرین غنیمت جنگی به رم برده شد، در پی این عده گروه بزرگی با تندیس های پیروزی، تماماً آراسته به عاج و طلا رژه رفتند، در پشت این عده نخست وسپاسیانوس و پس از او تیتوس آمدند، دومیتیانوس که خود را به طرز باشکوهی آراسته بود و اسبش نیز منظره ای جالب داشت دوشادوش اینان پیش می رفت.
بیشتر بخوانیم:
هنر نقاشی در دوره بیزانسی پسین