سریال اسپانیایی «La Casa De Papel» با نام انگلیسی «Money Heist» که در فارسی به نام «خانه کاغذی» ترجمه شده است سال ۲۰۱۷ اولینبار در یکی از شبکههای اسپانیا پخش شد. بعد از آن بهخاطر اینکه پخش این سریال مورد استقبال قرار گرفت نتفیلیکس تصمیم گرفت پخش جهانی آن را به عهده بگیرد.
سریال «Money Heist» از همان ابتدا به سراغ شخصیتپردازی و فضاسازی میرود. سریال «خانه کاغذی» از همان صحنه ابتدایی با نورپردازی قرمز، سعی در فضاسازی و آماده کردن مخاطب برای تعریف داستان مهیج خود دارد و داستان بدون معطلی شروع می شود و تماشاگر به وسط ماجرا پرتاب می شود که این باعث می شود داستان بسیار جذاب تر از چیزی که هست باشد.
این سریال دو گروه سرقت را به رهبری «پروفسور»(آلوارو مورته)، یکی در ضرابخانه سلطنتی اسپانیا و دیگری در بانک ملی اسپانیا به تصویر میکشد.
سریال «خانه کاغذی»(Money Heist) جوایز مختلفی از جمله بهترین سریال درام را در ۴۶امین دوره جوایز بینالمللی امی و همچنین تحسین منتقدان برای طرح پیچیده آن، درامهای بین فردی، کارگردانی و تلاش برای نوآوری تلویزیون اسپانیا دریافت کرد.
بخشی از حقایقی که در مورد سریال جذاب و پر بیننده خانه کاغذی وجود دارد :
1- تا قبل از پذیرفته شدن توسط کمپانی نتفلیکس در آستانه لغو شدن قرار داشت.
2- فصل اول سریال از مادرید خارج نمیشود.
3- پربیننده ترین محصول نتفلیکس در ۶ کشور است.
4- با اینکه بسیاری از منتقدان معتقدند فصل اول و دوم این سریال با وجود کمهزینه بودن، بهترین فصلهای آن بودند، اما این افزایش بودجه توسط نتفلیکس و به تبع آن ساخت سکانسهای پرزرقوبرق، بیشک نقش مهمی در افزایش مخاطبان «خانه کاغذی»(Money Heist) در سراسر دنیا داشت.
5- نمادهای بکار رفته در سریال مثل ماسک «سالوادور دالی» الهامبخش جریانهای اعتراضی متعددی شده است.
6- از ماسکهای «سالوادور دالی» به دلیل دیدگاههای ضدسرمایهداری او در این سریال استفاده شده است.
«سالوادور فلیپه ژاسینتو دالی دومنک» نقاش سورئال مشهور اسپانیایی که به «سالوادور دالی» معروف است نقش مهم و غیرقابلانکاری در هنر داشت. سبک عجیب و دیدگاههای سرمایهداری ضد مدرن او باعث خلق آثار شگفتانگیزی در اسپانیا و سراسر دنیا شد. زندگی شخصی «دالی» اما تا حدی پرسروصدا بود که بسیاری از او بهعنوان هنرمندی بدنام یاد میکنند.
Money Heist با استفاده تعمدی از ماسک دالی، به دنبال راهی برای تکریم و جلبتوجه دوباره به آثار هنرمند نهچندان خوشنام کشورشان است و این در نوع خود اقدامی جالب و قابلاحترام است.
7- علیرغم پیچیدگی سناریو، فیلمنامهی این سریال از قبل نوشته نشده است.
8- ورود به بانک مرکزی اسپانیا در فصل سوم و چهارم سریال کاملاً واقعی است.
9- ساختمانی که در فصل اول و دوم از آن به عنوان ضرابخانهی سلطنتی اسپانیا یاد میشود، ساختمان واقعی ضرابخانهی سلطنتی نیست.
10- پیچیدهترین سکانسهای سریال، سکانسهای غواصی اسکوبا و پرت کردن پول بودهاند.
11- «الکس پینا» خالق «خانه کاغذی» در ابتدا نام «Los Desahuciados» به معنای «بیخانمانها» را برای این سریال انتخاب کرده بود.
12- نام «La Casa de Papel» به این دلیل انتخاب شد که در سکانس اول سریال، بازیگران مشغول دزدی از ضرابخانه سلطنتی اسپانیا هستند و این مکان در واقع چیزی نیست به غیر از یک خانهی کاغذی.
13- نامگذاری انگلیسی این سریال از مسائل دردسرساز بود. نتفلیکس اعتقاد داشت که ترجمهی انگلیسی «خانه کاغذی» برای مخاطب آمریکایی روان نخواهد بود. بنابراین اسم «سرقت پول»(Money Heist) را برای آن انتخاب کردند.
14- «خانه کاغذی»(Money Heist) در ابتدا با بودجهی بسیار کمی ساخته شد اما پس از ورود نتفلیکس، بودجهی این سریال، جهشی قابل ملاحظه پیدا کرد.
15- استیون کینگ(نویسنده مطرح آمریکایی) و نیمار(بازیکن فوتبال برزیلی) از جمله طرفداران مشهور این سریال هستند.
حقیقت شگفتانگیز اینکه «نیمار» فوق ستاره فوتبال تا حدی دیوانه این سریال است که در تماس با سازندگان Money Heist پیشنهاد میکند در بخشی از آن حضور داشته باشد!
اگر کمی متمرکز شوید احتمالاً در فصل سوم در سکانس کوتاهی راهب برزیلی به نام «جواو» را به خاطر خواهید آورد. این راهب تارکدنیا که نه علاقهای به فوتبال دارد و نه مهمانی، کسی نیست جز «نیمار» خودمان!
16- نامگذاری کاراکترهای سریال از تیشرتی شروع میشود که روزی «الکس پینا» سر صحنه پوشید و روی آن نام «توکیو» نقش بسته بود. همین اتفاق باعث میشود تا نامگذاری کاراکترها به اسم شهرهای بزرگ جهان به ذهن سازندگان سریال متبادر شود.
17- تیم سازندهی سریال، برای واقعی جلوه دادن سرقت، یک مهندس دریا برای مشورت در طراحی اتاق پذیرش بانک مرکزی و چند فلزشناس برای پیدا کردن راهی ساده جهت ذوب کردن طلا استخدام کردند.
18- آهنگی که «پروفسور» در قسمت دوازدهم فصل اول در کنار «راکل» بر روی پیانو مینوازد، قطعهای به نام «سرگرمکننده»(The Entertainer) از «اسکات ژاپلین» است.
19- درابتدا قرار بود کاراکتر «پروفسور» راوی باشد که در ادامه این کار به کاراکتر «توکیو» رسید.
20- کاراکتر «ماتیلدا» از فیلم «لئون: حرفهای»(Leon: The Professional) الهامبخش اصلی برای طراحی گریم کاراکتر «توکیو» بود.
21- «آلوارو مورته» بازیگر نقش «پروفسور» طی دو ماه، پنج بار برای گرفتن این نقش تست داد تا بالأخره موفق شد این نقش را از آن خود کند.
22- ترانهی معروف «بلاچاو»(Bella Ciao) در زمان جنگ جهانی دوم، یک ترانهی اعتراضی بوده است.
23- گاوصندوق طلا که در فصل سوم در بانک مرکزی اسپانیا میبینیم واقعاً وجود دارد.
24- در این سریال ارجاعات فراوانی به فیلم «سگهای انباری»(Reservoir Dogs) و «کوئنیتن تارانتینو» وجود دارد.
25- «برلین» و «پروفسور» برخلاف داشتن نامهای خانوادگی متفاوت، برادر هستند.
26- فیلمنامه قبل از فیلمبرداری هر قسمت به بازیگران داده میشود. «آلوارو مورته» دربارهی این موضوع در مصاحبهای گفته است که این کار هیجان خاصی به گروه بازیگران میدهد.
27- چندین بار در صدر لیست پرطرفدارترین سریالهای وبسایت IMDB قرار گرفته است.
28- این سریال پربینندهترین محصول غیرانگلیسی زبان نتفلیکس است.
29- بعد از اینکه نتفلیکس امتیاز «خانه کاغذی»(Money Heist) را خریداری کرد، این سریال برندهی بهترین فیلمنامه از مراسم جوایز سینمایی آیریس شد.
30- «ریو»(میگل هران) جوانترین عضو گروه سرقت با 19 سال سن است. «هران» هنگام شروع فیلمبرداری 20 ساله بود.
31- پروفسور هم نام یک شهر غیررسمی یعنی «واتیکان» را یدک میکشد. «واتیکان» شهری است که بهخوبی محافظت میشود، اسرارآمیز و از همه مهمتر مملو از علم و دانش است. ویژگیهایی که دقیقاً با شخصیت پروفسور مطابقت دارد.
32- چشمان «آلوارو مورته» بازیگر نقش پروفسور اصلاً ضعیف نیست و استفاده از عینک در ابتدا برای او دشوار بود و مدتی طول کشید تا با آن کنار بیاید.
بیشتر بخوانیم:
دانکرک (dunkirk) واقعی ترین روایتی که از جنگ میتوان دید
Taxi Driver (راننده تاکسی)، روایت تعفن یک شهر
کروئلا Cruella ؛ روایت مدرن دیزنی از 101 سگ خالدار
روزی روزگاری در هالیوود؛ روایتی نیمه تخیلی از ماجرای قتل شارون تیت