امروز: یکشنبه, ۱۸ آذر ۱۴۰۳ برابر با ۰۶ جمادى الآخر ۱۴۴۶ قمری و ۰۸ دسامبر ۲۰۲۴ میلادی
یکشنبه, ۰۶ تیر ۱۴۰۰ ۱۱:۳۵
۱
PNAZAR
نسخه چاپی

تاثیر کرکه گور و نیچه بر اگزیستانسیالیسم سده بیستم

تاثیر کرکه گور و نیچه بر اگزیستانسیالیسم سده بیستم
به گزارشتمیم نیوز

چگونه فلسفه های عمیقا مختلف کرکه گور و نیچه در قرن بیستم راه را برای فلسفه اگزیستانسیالیستی هموار می سازند نخست کرکه گور و  نیچه هر دو مانند مارکس در سال های نیمه سده نوزدهم، بحران قریب الوقوع جهان غرب را تشخیص دادند.

هر سه، مارکس و کرکه گور و نیچه مضمون فلسفه هاشان اشاره به وقوع بحران آینده بود. آنان زمان خودشان را درک کردند و آنچه را باید صورت گیرد تجویز نمودند.

دوم، کرکه گور و نیچه هر دو، هر نوع تشخیص بحران را که با مساله به عنوان مساله ای جمعی برخورد کند مثل تضاد طبقات اجتماعی در نزد مارکس یا تضاد ملت-دولت در نزد هگل مردود می شمارند.

برای کرکه گور و نیچه برای اگزیستانسیالیسم پیرو آنان، بحران جهان مدرن مساله ای مربوط به فرد و خویشتن انسانی است. آگاهی فاعل (سوژه) انسانی، یگانه کلید تشخیص بیماری و امکان معالجه مسائل عصر نوین است.

اگزیستانسیالیسم بر این باور است که در فلسفه هایی نظیر فلسفه هگل و مارکس با توجه منحصرا جامعه شناسی شان، خویشتن فردی انسانی در گروه های اجتماعی، نهادهای اجتماعی و نظام اجتماعی، مستهلک می گردد.

سوم، کرکه گور و نیچه با رد کردن همه فلسفه های گذشته که هیچ علاقه ای به فلسفیدن درباره وجود فرد انسانی و هیچ علاقه ای به تاثیر فلسفه بر آگاهی وی نشان نداده اند راه را برای اگزیستانسیالیسم هموار می کنند.

کرکه گور و نیچه علاقه شدید و موشکافانه ای به روان شناسی، به حالات ذهنی و به ویژه حالات عصبی و روانی فرد دارند. این  دو را چونان تمامی اگزیستانسیالیست های پیرو خود باید فیلسوفان روان شناسی زده خواند: آنان تعبیر کنندگان زیرک و گاه استاد روان شناسی فاعل انسانی اند، فاعلی که کانون تمامی توجهات آنهاست.

 

بیشتر بخوانیم:

 چرخش کانتی در فلسفه

 دین و مابعدالطبیعه در فلسفه لاک

 اندیشه ها و مفاهیم بنیادی هستی شناسی لوکاچ

 رفورماسیون در فلسفه جوردانو برونو

 نوشتن یا افتراق

 توماس هابز و اثر جنجالی وی؛ لویاتان

 موضوع منطق



+ 1
مخالفم - 0

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به تمیم خبر می باشد.
هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.