منازعه به درگیری و نزاع میان انسان ها، به شکلی که زد و خورد از سوی هر دو طرف صورت بگیرد اطلاق می شود. منازعه به عنوان یک رفتار یا پدیده وافر در جامعه ایرانی شناخته می شود و در قوانین کیفری نیز جرمانگاری شده و مجازات هایی نیز برای اینگونه رفتارها تعیین گردیده است. جرم منازعه زمانی محقق می شود، که حداقل چهار نفر به زد و خورد با یکدیگر مشغول باشند.
منازعه ممکن است از طریق زد و خورد بدنی و یا با توسل به ابزارهایی مثل چوب، سنگ و … انجام شود، مثل اینکه افرادی از فاصله های دور یا نزدیک به سوی هم سنگ پرتاب نموده یا تیراندازی کنند. با توجه به جرمانگاری منازعه، اشخاصی که در درگیری های خیابانی یا غیرخیابانی شرکت می کنند، به تحمل مجازات حبس محکوم می شوند.
البته مجازات این اشخاص بر حسب نتیجه ای که در درگیری حادث می شود، معین خواهد شد. لذا در جریان یک منازعه باید نتایجی مثل مرگ، جراحت و نقص عضو برای همه یا تعدادی از افراد درگیر در زد و خورد ایجاد شود و بر طبق نوع نتیجه حاصل شده است که میزان مجازات افراد دخیل در منازعه نیز تعیین می شود.
آمار نزاع و درگیری در کشور
سازمان پزشکی قانونی کشور آمار نزاع را که شامل درگیریهای خیابانی و خانوادگی میشود، اعلام کرد و بر اساس آن بیش از ۳۰ درصد از کل ارجاعات به بخش معاینات بالینی پزشکی قانونی مربوط به آسیب دیدگان «نزاع» است.
بررسی مراجعین نزاع در واحدهای معاینات پزشکی قانونی نشان میدهد که بسیاری از این افراد از روی خشم و عصبانیت آنی دست به عملی میزنند که عوارض ناشی از آن نه تنها زندگی فرد آسیب دیده بلکه زندگی فرد ضارب را نیز مختل و دچار بحران میکند؛ حال آنکه در تعداد قابل توجهی از این نوع ارجاعات میشد مسئله به وجود آمده را بدون زد و خورد و تنها با صحبت کردن حل و فصل کرد. به این آمار باید شمار افرادی را که به هر دلیل از مراجعه به پزشکی قانونی خودداری کردهاند، اضافه کرد، آماری که البته در دسترس نیست.
براساس آمار سازمان پزشکی قانونی کشور، تعداد ارجاعات نزاع به مراکز پزشکی قانونی سراسر کشور در سال ۱۴۰۰ برابر با ۵۸۶ هزارو ۲۸۳ نفر بوده که استان تهران با ۹۶ هزارو ۴۹۶ نفر بیشترین آمار ارجاعات نزاع را داشته است.
استان تهران به دلیل جمعیت بالا و بافت جمعیتی چند قومیتی و همچنین عوامل دیگر از جمله آلودگی هوا و ترافیک، مشکلات اقتصادی، تداخل فرهنگ ها، عدم کنترل خشم در افراد، مسائل روانی و اضطراب رتبه ی اول نزاع در آمار کشوری را به خود اختصاص داده است.
دلایل وقوع نزاع های خیابانی
1. دلایل فرهنگی
این پدیده در کشور ما که دارای بافت جمعیتی چند قومیتی است، بهعنوان پدیدهای مسئلهساز ظاهر میشود. پدیده نزاع های فردی در مناطقی از کشور که بهشدت متأثر از ارزش های سنتی و طایفهای خود میباشند و گرایش و پایبندی کمتری نسبت به قانون دارند، بیشتر مشهود است.
از سوی دیگر، متأسفانه هنوز خشونت و نزاع ازجمله موضوعاتی است که در فرهنگ بعضی از هموطنان، شاخص قدرت و یا دفاع از منزلت اجتماعی و فرهنگی و حیثیت خانوادگی محسوب میشود.
عمده دلایل فرهنگی و اجتماعی نزاع های خیابانی:
• فقدان آموزش
• عدم ارائه الگوهای مناسب جهت پر کردن اوقات فراغت افراد
• بیکاری یا نداشتن شغل مناسب
• سطح پایین میزان تحصیلات در نقاط آلوده، بیسوادی یا کمسوادی و عدم آگاهی از عواقب سوء نزاع
• عدم برنامهریزی مناسب برای اوقات فراغت جوانان
• ضعف قانون و عدم اعتماد به قانون
• پائین بودن آستانه تحمل افراد
• وجود وضعیت آنومیک در جامعه و ضعف هنجارها در نظارت به رفتارهای افراد
• رواج استفاده از ماهواره و تماشای برنامههای که خشونت و پرخاشگری را ترویج میکنند.
2. عوامل فردی
• اختلالات تکانهای داشتن تیپ شخصیتی ستیزهجو
• فقر عاطفی، ناکامی، حسادت، خودنمایی، جامعهپذیری نامناسب، نداشتن مهارت ارتباط و توسل بهزور جهت احقاق حق
• با عنایت به اینکه مردان تمایل بیشتری به ابراز قدرت دارند و در ابراز خشونت در محیط خارج از منزل بیپرواتر عمل میکنند؛ به نظر این قشر بیشتر دچار درگیری های خیابانی شده اند.
3. عوامل محیطی
• زندگی در مناطق حاشیهای و جرم خیز
• وجود گروه های خشونتطلب در قالب اراذلواوباش در منطقه
• زندگی در مناطق کوهستانی و بد آبوهوا یا مناطق گرم و خشک
دلایل وقوع نزاع های خیابانی از منظر جامعهشناسی
1. نظریه فشار اجتماعی
از این نظریه بانام فشار ساختاری نیز یاد میشود. این نظریه، عامل انحرافات اجتماعی را فشارهای اجتماعی وارده بر فرد میداند.فشارهایی که بهطور عمده ناشی از فقر ایجاد میشود.
جامعه شناسان، ساختارهای اجتماعی نامناسب را عامل ایجاد و تشدید چنین فقر تحمیلی بر فرد میدانند.این نوع فشار اجتماعی موجب عدم موفقیت فرد در دستیابی به اهدافش در زندگی میگردد؛ و همین امر میتواند زمینه را برای گرایش به آسیب های اجتماعی مختلف فراهم سازد.از دیگر نمودهای فشار اجتماعی؛ کاهش آستانه سطح تحمل است.
2. الگوی کنترل اجتماعی هیرشی
این الگو که گاه بانام نظریه پیوند از آن یاد میشود، پیدایش کجروی را معلول ضعف همبستگی در گروهها و نهادهای اجتماعی و نیز تضعیف اعتقادات و باورهای موجود در جامعه برمیشمرد، نتیجهای که هیرشی از تحلیل خویش میگیرد آن است که جامعه یا گروهی که در میان اعضای آن وابستگی های متقابل و قوی، وجود داشته باشد، بیش از جامعه یا گروهی قادر به اعمال کنترل بر اعضای خود خواهد بود که اعضای آن بستگی محکمی باهم نداشته باشند.
3. نظریهی یادگیری
این نظریه اشاره به این امر دارد که انحراف رفتاری است آموختهشده. بهعبارتدیگر فرد یاد میگیرد که چگونه دست به انحرافات اجتماعی بزند.
راه های کاهش و پیشگیری از نزاع خیابانی
1. افزایش برنامه های آموزشی مهارت های فردی ، خانوادگی واجتماعی
2. برجسته ساختن نهادهای اجتماعی و تقویت احساسات عاطفی و روانی مشترک میان شهروندان
3. ترویج،تقویت و نهادینه سازی آموزه ها،باورها و رفتارهای خاص و مطلوب در جامعه
4. آموزش مهارت مدیریت خشم
5. ایجاد فرصت اشتغال برای جوانان