قلعه الموت. قلعه بر فراز البرز
قلعه الموت قلعه ای پر از تاریخ است. صفحات تاریخ ایران را که ورق میزنید پر است از مقاومتها و سر خم نکردنها. لشکری بیگانه حمله کرده و کشور را به خاک و خون کشیده، اما هستند گروهی که غرور و میهنپرستیشان اجازه نمیدهد طوق اطاعت از بیگانه را به گردن بیاندازند، حتی اگر دایره مقاومتشان محدود به قلعهای باشد. در گستره ایران این قلعهها کم نیستند و هر قلعهای داستانی پر آبِ چشم دارد.
دژ الموت در استان قزوین قرار دارد. باید به روستای کورانه بروید. از سمت تهران که به قزوین میآیید کورانه بر سر راه است. قلعه الموت در روستای گازرخان در شمال شرق قزوین قرار دارد و جادهای که قزوین را به قلعه الموت متصل میکند، جادهای بسیار پر پیچ و خم و صعبالعبور است. این جاده ۱۰۵ کیلومتر طول دارد اما طی آن ۳۰۰ دقیقه طول میکشد. به الموت که رسیدید تازه میفهمید که شکستناپذیری به چه معناست.
در لابلای سطور تاریخ قلعه الموت
اینکه چه کسی و در چه تاریخی قلعه را ساخته هنوز هم از مجهولات تاریخ است اما به موازات تفحص بیشتر، قدمت بیشتری نیز برای قلعه الموت در نظر گرفته میشود. حتی بنا به قولی قدمت آن به پیش از دوران مادها برمیگردد. اما قلعه الموت با نام اسماعیلیان گره تنگاتنگی خورده و نمیتوان هویتی مستقل از اسماعیلیه برای این دژ در نظر گرفت. تقریباً چهارصد سال پس از هجرت پیامبر اسلام، گروهی از شیعیان هفت امامی که ملقب به اسماعیلی بودند، قلعه را به تسخیر خود درآوردند و از اطاعت تمام قدرتهای زمان سرپیچی کردند.
حکومت مستقل آنها در الموت مرکزیت داشت و با تبلیغات خود توانستند مناطق وسیعی از خاورمیانه را تحت سیطره خود دربیاورند. حسن صباح مؤسس سلسله اسماعیلی است که در ادبیات ایران به عنوان نابغهای مرموز شناخته میشود. وی را به همراه خواجه نظامالملک طوسی و خیام نیشابوری سه یار دبستانی میدانند. حسن صباح از اولین شخصیتهای تاریخ است که دست به عملیات چریکی زده است.
او گروهی از افرادش را تحت عنوان حشاشین تربیت میکرد تا مخالفانش را حذف فیزیکی کنند. نبوغ نظامی او باعث شد خلیفه عباسی بغداد هیچگاه نتواند اسماعیلیان را شکست دهد. آنها حتی ترکان سلجوقی را به ستوه آورده بودند. اما اوج مقاومتشان در برابر مغولها بود و در آن زمان که هیچ کس را یارای مقابله با مغولها نبود، اسماعیلیان سالها در برابر مغولها ایستادند تا افسانه شکستناپذیری مغولها خدشهدار شود.
سرانجام قلعه اسماعیلیه پس از دویست سال مقاومت تسلیم هلاکوخان شد. پس از آن قلعه الموت به زندان و تبعیدگاه حاکمان وقت تبدیل شد تا اینکه در زمان قاجار جویندگان گنج، قلعه را به میزان زیادی تخریب کردند. خوشبختانه این اثر فاخر در سال ۱۳۸۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
درون قلعه الموت چه خبر است ؟
قلعه الموت که به قلعه حسن نیز معروف است در ارتفاع ۲۲۰۰ متری از سطح دریا ساخته شده است. قلعه خود برفراز صخرهای به ارتفاع ۲۰۰ متر قرار دارد تا دسترسی به آن سخت باشد. قلعه الموت متشکل از دو قلعه است. قلعه غربی که بزرگتر است و ارتفاع بیشتری دارد و قلعه شرقی که تخریب در آن بیشتر به چشم میخورد. به خاطر وضع صخرهها در آن ارتفاع بالا، قلعه چهارچوبی منتظم ندارد. طول قلعه ۱۲۰ متر و عرض آن بین ۱۰ تا ۳۵ متر متغیر است. میتوان گفت سازندگان قلعه از زمین موجود نهایت استفاده را بردهاند و کل قلعه الموت بیست هزار مترمربع مساحت دارد.
به الموت که رسیدید برای صعود از صخره و بازدید از قلعه میبایست بیش از چهارصد پله را بالا بروید که نمیتوان آن را کاری ساده نامید. قلعه از هر چهار طرف محصور در ارتفاع است و تنها یک ورودی کوچک در ضلع شمالشرقی دارد. سازندگان برای ساخت این ورودی، تونلی را در دل صخره کندهاند که با گذر از آن شکوه قلعه نمایان میشود. وارد محوطه قلعه که شدید درخت انگور کهنسالی نظر شما را به خود جلب میکند. در کنار این درخت اتاقکی کوچک قرار دارد که مورخان احتمال میدهند محل زندگی حسن صباح بوده باشد. شاید مایه شگفتی شما هم بشود که حسن صباح ۳۵ سال در این اتاقک بر بخش بزرگی از خاورمیانه فرمان رانده است.
قلعه الموت به میزان زیادی تخریب شده و بازسازیها هم نتوانسته آن را به شکوه قبلش باز گرداند. قلعه مجموعهای است از دیوارها، اتاقها و آبانبارها که در ساخت آنها اصل اضطرار رعایت شده است. با همه اینها قلعه الموت جذابیتی مضاعف دارد چرا که علاوه بر جنبه تاریخی قلعه، بازدید از آن میتواند نوعی طبیعتگردی هم به حساب بیاید. طبیعت الموت کمنظیر است و جذابیتش بیشتر میشود اگر بدانید تنها چند کیلومتر دیگر در جهت شمال جنگلهای سرسبز استان مازندران نمایان میشوند. اگر در ضلع غربی قلعه بایستید و نگاهی بر دشت وسیع پایین قلعه بیاندازید رودخانه اندج را میبینید که مانند ماری خوش خط و خال در میانه دشت آرامیده است.
بازدیدکنندگان، قلعه و محیطش را بسیار دلگیر میدانند اما دلگیر بودن باعث نمیشود که الموت زیبا نباشد. بر بلندای قلعه و در آن ارتفاع که ایستادید چشماندازی تکرار نشدنی از رشته کوه البرز به دست میآورید. نمای دیدتان تا ۱۰ هزار متر وسعت میابد و کوههای بلند و سرخ رنگی را میبینید که همدیگر را در آغوش کشیدهاند. منظره آنقدر خیره کننده است که انسان به ناگاه خود را در برابر طبیعت حقیر میپندارد. زیبایی به اوج خود میرسد اگر صبر کنید و غروب آفتاب را بر بلندای الموت ببینید. سرخی غروب آفتاب، زمینِ سرخِ الموت را آتشفام میکند و بهترین لحظات را برای عکاسی خلق میکند.
روانشناسی
معرفی کتاب
دانستنیها
مقالات حقوقی
تکنولوژی و فناوری
قلعه الموت - قلعه ای بر فراز البرز
قلعه الموت قلعه ای پر از تاریخ است. صفحات تاریخ ایران را که ورق میزنید پر است از مقاومتها و سر خم نکردنها. لشکری بیگانه حمله کرده و کشور را به خاک و خون کشیده، اما هستند گروهی که غرور و میهنپرستیشان اجازه نمیدهد طوق اطاعت از بیگانه را به گردن بیاندازند، حتی اگر دایره مقاومتشان محدود به قلعهای باشد.
به گزارشتمیم نیوز
+ 1
- 0