رودها در خیلی از شهرهای دنیا، شهر را به دو قسمت تبدیل کردهاند و زایندهرود نیز از این قاعده مستثنی نیست. این رود اصفهان را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم کرده است. عمدهترین یکجانشینهای جنوب اصفهان زرتشتیها بودند که پیش از ارامنه، در روستای جلفا ساکن بودند و بعد از کوچ اجباری ارامنه به اصفهان در زمان صفویه، تغییر مکان داده و ابتدا به سمت بوستان بهشت امروزی در نزدیکی پل خواجو و سپس کمکم به سمت شرق اصفهان رفتند.
در ساخت پل، عمدهترین مبحث فرایند طراحی پل بر پایه پایداری است، به همین دلیل همیشه تلاش شده که محل استقرار پل مورد شناسایی معمار قرار بگیرد و در جایی ساخته شود که بستر آن مقاومت کافی داشته باشد. چنان چه پل خواجو بر بستر مناسبی ساختهشده اما سیوسهپل خیر.
سیوسهپل بستر مناسبی نداشته اما به این خاطر که مسیر چهارباغ پیشتر از آن طراحیشده بود، سازندگان آن مجبور بودند در امتداد این مسیر، پل را ایجاد کنند و به همین دلیل برای پایدار کردن آن، چاهکهایی ساخته و آن را با ملات ساوجی پر کردند.
در اسناد ذکرشده که پل خواجو، شهرستان و مارنان، به جای پلهای قدیمیتری که از بین رفته، ساختهشدهاند.
در ادبیات شفاهی، اطلاعات زیادی درباره ساخت پل نیست و تنها دو منبع دراینباره وجود دارد که یکی مربوط به سده چهارم از دانشمندی ایرانی به نام کرجی است. او در کتاب خود شیوه ساخت پل استفاده از آهک و تهیه ملات آن را شرح داده و در دیگر منابع بعدی، تنها به مبحث پایداری و هندسه پل اشارهشده است.
پلها یا آب ساخته میشدند یا در خشکی، اما در مناطق مرکزی ایران که شدتجریان آب کمتر بوده، هیچ پلی در آب ساخته نشده است و بر اساس اسناد، سازندگان ابتدا مسیر آب را تغییر داده، پل را میساختند و بعد دوباره مسیر آب را از زیر پل عبور میدادند. در اصفهان نیز، برج گنجعلیخان که زمانی روبروی هتل کوثر امروزی قرار داشته، همین وظیفه تغییر مسیر آب را حین ساخت پلها بر عهده داشته است.
امروزه پل شهرستان، غدیر، بزرگمهر، فردوسی، خواجو، جویی، سیوسهپل، آذر، فلزی و مارنان در اصفهان وجود دارد که قدیمیترین این پلها نیز پل شهرستان است.
باغی به نام هزارجریب در امتداد محور چهارباغ وجود داشته که ورودی آن ایستگاه شریعتی فعلی متروی اصفهان و سهگوشه دیگر آن در خیابان شیخ صدوق، کبوتر خانه دانشگاه اصفهان و کبوتر خانه مرداویج بوده است. برخلاف باور عامه، باغ هزارجریب از دروازه شیراز شروع نمیشده و بر اساس یک عکس هوایی کمیاب از اصفهان، در سال ۱۳۲۳ تا آن زمان هنوز باغ هزارجریب وجود داشته است. مسیر جایگزین رفتن به شیراز نیز پل خواجو بوده که به همین دلیل به پل شیراز نیز معروف است.
پلهای اصفهان کاربریهای متفاوتی داشتهاند؛ برای مثال یک پل، پل شاه بوده (پل جویی)، یکی پل دین، دیگری پل پول، یکی پل سیزدهبدر، یکی پل خوراکی و... مراسم کتان شویان، قالیشویان و ماشین شویان هم کنار همین پلها انجام میشده است.
متأسفانه در زمان پهلوی به خاطر ارتباطاتی که بین سازنده هتل کوروش با درباره شاه بوده، این هتل که امروزه کوثر نام دارد، در کنار سیوسهپل ساخته میشود و منظر پل را مخدوش میکند.
شاردن در سفرنامه خود ذکر کرده که وقتی باران میباریده، به دلیل حساسیتهای شرعی، مسیحیان اجازه عبور از سیوسهپل را نداشتهاند و به همین دلیل در عهد شاهعباس دوم یکی از سرمایهداران ارمنی پل مارنان را میسازد. بهاینترتیب، سیوسهپل مخصوص عبور مسلمانان، مارنان مخصوص عبور مسیحیان و شهرستان نیز مخصوص عبور زرتشتیان میشود.
در روزنامههای دهه ۲۰ و ۳۰ میخوانیم که سیوسهپل به دلیل عبور کارگردان، محل میتینگ احزاب چپ بوده و مشروطه خواهان نیز نشستهای خود را روی پل خواجو برگزار میکردهاند.
در پلهای اصفهان معمولاً تزیین به کار نرفته و تنها پلی که با کاشیهای قاجاری و صفوی تزیینشده پل خواجوست که گفته میشود شاهعباس از روی این پل مراسم آبپاشان را تماشا میکرده است. ناگفته نماند که قبل از اینکه پل خواجو ساخته شود پلی به نام حسن بیگ در این مکان قرار داشته است.
نواقلی ها که برای عبور کالسکه و دوچرخه و هودج از روی پلها عوارض دریافت میکردند، سابقاً روی سیوسهپل و پل شهرستان و مارنان مستقر بودند. اکنون ساختمان نواقلی سیوسهپل از بین رفته و اسم نواقلی پل شهرستان نیز باژخانه بوده است. نواقلی پل مارنان از این پل فاصله داشته و ریشه کلمه مارنان نیز، مهربینان است که بیارتباط با آیین مهر نیست.
در برخی از اسناد گفتهشده که سیوسهپل چهل دهانه داشته و در برخی اسناد دیگر از ۳۰ و ۳۳ دهانه صحبت به میان آمده است. تنها یک منبع از چهل دهانه در سیوسهپل صحبت کرده و بقیه نیز از آن نقل کردهاند که به نظر میرسد بهصورت تقریبی عدد ۴۰ را بهکاربرده باشد. چراکه در چهلستون نیز ۴۰ ستون وجود ندارد. به این دلیل که سه دهانه از پل بعد از ساختمان نواقلی قرار داشته نیز برخی تعداد دهانههای پل را سی برشمردهاند.
پل جویی گاه بهاشتباه پل چوبی خوانده میشود؛ درحالیکه پل چوبی حین ساخت کاخ هفت دست و نمکدان بهصورت موقت ایجادشده بوده تا باغ سعادتآباد را به باغ دریاچه وصل کند و بعدها به این دلیل که آب به کاخ سعادتآباد نمیرسید، پل جویی را ساختند و آن را محل عبور آب به سمت این باغ در نظر گرفتند.
این پل به دلیل نزدیکی به محله خواجو پل خواجو نامیده میشده و اسم دیگر آن پل شاه است به این دلیل که شاهعباس دستور ساخت آن را صادر کرده است.
به پل خواجو پل بابا رکنالدین هم گفته میشود چون این پل محل رسیدن به تخت فولاد بوده و مقبره بابا رکنالدین یکی از معروفترین مقبرههای تخت فولاد است.
چون زمانی این پل مسیر رفتن به سمت شیراز بوده به پل شیراز و چون محل عبور زرتشتیها بوده به پل گبرها نیز شهرت یافته است.
زمانی باغهای نگارستان، مستوفی، کاج، سعادتآباد و نگارستان در مجاورت پل خواجو قرار داشته. باغهایی که دیواره آن در دوره قاجار و پهلوی تخریبشده و بعدها کمکم از بین رفته است.
بیشتر بخوانیم:
چظور تمدن هلنی، تمدنی جهان شمول شد؟
جنگ های بزرگ تاریخ – نبرد کاره