امروز: شنبه, ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ ربيع الأول ۱۴۴۶ قمری و ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۴ میلادی
یکشنبه, ۰۵ مرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۳۳
۰
PNAZAR
نسخه چاپی
به نقل از گاردین:

خانواده در سال 2050 چگونه خواهد بود؟ از رحم های مصنوعی تا مراقبان ربات

به نقل از گاردین:
به گزارشتمیم نیوز

فناوری و  اقتصاد می تواند در طی سال های آتی  درک و فهم ما را در مورد خانواده تغییر دهد و امتیاز وراثت را عمیق تر کنند.

در سال 2004، گاردین سال 2020 را اینگونه پیش بینی کرد که صحبت از خانواده معمولی بسیار سخت خواهد بود و تعداد بچه هایی که با والدین بیولوژیکی خود و در یک خانواده زندگی می کنند کم است.

امروزه نیز تا حدودی همین گونه است. در انگلیس 84% از نوزادان در یک زندگی مشترک متولد می شوند،گرچه این آمارها تمام پیچیدگی زندگی واقعی را نشان نمی دهد به عنوان مثال بسیاری از والدین خانواده های دوم تشکیل می دهند و در سال 2019 61% از خانواده ها دارای فرزندانی هستند که با آنها رابطه بیولوژیکی ندارند. در آمریکا نیز کمتر از نیمی از کودکان با دو والد بیولوژیکی خود که در اولین ازدواج شان هستند زندگی میکنند.

همچنین پیش بینی شد که در زوج های دگر جنس گرا، تعداد زنانی که نان آور خانواده هستند افزایش خواهد یافت، البته تصور نکنید همه آنها زنانی با درآمد بالا هستند که به راحتی بار مالی را تحمل می کنند، بلکه بیشتر آنها افراد کم درآمد هستند و این آمار شامل مادران مجرد نیز می شود. 

از دیگر پیش بینی ها این بود که فشارهای مالی روی افراد جوان باعث می شود افراد بیشتر در خانه بمانند. در دو دهه تا سال 2019 به میزان 3/46 % به تعداد جوانانی که با والدین خود زندگی می کنند افزوده شده است.

در خصوص چگونگی مراقبت از جمعیت سالخوردگان پیش بینی شد که تا سال 2020 با کسری نیرو برای مراقبت از سالمندان مواجه خواهیم شد که البته بحران هنوز هم وجود دارد و در حال رشد است و یکی از موضوعاتی است که توسط Brexit تحت الشعاع و تشدید قرار گرفته است.

درخصوص فناوری به این مساله توجه شد که چقدر می توان تکنولوژی را به زندگی خود دعوت کرد. در سال 2004 پیش بینی کردیم وب کم ها ممکن است تا سال 2020 نقشی را که تلفن در قرن بیستم انجام می داد، ایفا کند یعنی یک پیوند ارتباطی اساسی برای خانواده هایی باشد که ممکن است صدها مایل از هم دور باشند. در این مدت بود که اپل آیفون را راه اندازی کرد و همه شروع به بارگذاری عکس های فرزندان خود در سایتی جدید به نام فیس بوک کردند.

خانواده طی چند دهه گذشته بسیار تغییر کرده است و این روند همچنان ادامه دارد. تعداد افرادی که به تنهایی زندگی می کنند و همینطور تعداد زنانی که مادر نشدن را انتخاب می کنند رو به افزایش است. به طور کلی خانواده های کوچک تر با فرزند کمتر داریم.

آن بارینگتون ، استاد جمعیت شناسی و آمارهای اجتماعی در دانشگاه ساوتهمپتون می گوید: یک تغییر اساسی در ساختار خانواده از دهه 1980 ، افزایش فرزندآوری در زندگی مشترک بوده است. نسبت زاد و ولدهایی که در خارج از ازدواج در انگلیس و ولز اتفاق می افتد از حدود یک چهارم در سال 1988 دوبرابر شده و تا به امروز به نیم رسیده است.

زندگی مشترک خانواده ها (با فرزند یا بدون آن) سریع ترین نمونه خانواده های در حال رشد در انگلیس و ولز هستند. شواهد حاصل از تحقیقات کیفی که انجام داده ایم نشان می دهد در حالی که ازدواج توسط گروه اندکی به عنوان یک نهاد مرد سالارانه رد شده است اما اکثر مردم هنوز هم آن را با نگاه مثبت و به عنوان یک هدف نهایی مشاهده میکنند.

تعداد زوج های هم جنس گرا در چند سال اخیر رو به افزایش بوده به طوری که تعداد آن ها از 152000 در سال 2015 به 232000 در سال 2018 رسیده است. به نظر می رسد در دهه های آینده حاصل این نوع زندگی، خانواده های پیچیده باشد، خانواده هایی با دو مادر یا دو پدر.

در کنار تغییر نگرش های اجتماعی، پیشرفت هایی در فناوری تولید مثل انجام شده است. سوزان گلمبوک، مدیر مرکز تحقیقات خانواده در دانشگاه کمبریج می گوید: مطمئنا از اواخر قرن حاضر نوعی زندگی خانوادگی به وجود آمده که قبلاً مرسوم نبوده.
یک مورد دیگر که در ان زمینه مشغول مطالعه هستیم این است که تعداد افرادی که از طریق اینترنت و بدون داشتن رابطه عاشقانه و تنها به منظور فرزند آوری با یکدیگر ملاقات می کنند رو به افزایش است. آیا این کار را برای خودشان انجام می دهند یا فرزندشان؟

طی چند دهه گذشته مادران زیادی خود انتخاب کردند تنها باشند و فرزند داشته باشند که این امر از طریق تلقیح یا اهدا کننده اسپرم صورت می پذیرد. البته ناگفته نماند گروه کوچکی از زنان هستند که چنین ایده ای دارند اما مهم این است که در سال های اخیر تعداد آنها نسبت به قبل بیشتر شده است. مردانی هم جنس گرایی هم هستند که از طریق جانشینی و اهدای تخم بچه دار می شوند.

تعداد والدین تراجنسیتی هم افزایش یافته است.آنها فرزندانی را به سرپرستی می گرفتند اما امروزه پیشرفت علم و تکنولوژی در تولید مثل به آنها کمک کرد و آنها قادر به حفظ اسپرم و تخمک باشند. اما به طور کلی بیشتر تراجنسی ها افرادی هستند که فرزندانی به آنها واگذار شده است.

پیشرفت های فناوری باعث بروز بحث های اخلاقی بزرگتری خواهد شد. بچه های طراحی شده اصطلاحی است که به واقعیت پیوسته است به طوری که والدین قادر به انتخاب شرایط ارثی و تشخیص بیماری ها برای جنین هستند. اما تا سال 2050 والدین آینده نگر نه تنها برای سلامتی بلکه برای صفاتی مانند هوش، جذابیت یا ورزشکاری نیز می توانند هزینه کنند بنابراین ممکن است نوزادان والدین کم درآمدتر از نظر ژنتیکی نسبت به افراد ثروتمند در پله پایین تری قرار می گیرند.

تولید تخمک و اسپرم مصنوعی زیاد هم دور از اندیشه نمی تواند باشد. گلمبوک میگوید: این مساله نه فقط برای زوج های دگر جنس گرای نابارور مفید خواهدبود بلکه به زوج های هم جنس گرا نیز این  امکان را می دهد که والدین بیولوژیک فرزندان خود باشند. حتی شاید افراد تنها و مجردی که می خواهند فرزند داشته باشند این تکنولوژی، این امکان را برای آنها مهیا سازد.

آزمایش ژنتیک محبوب و رایج ترخواهد شد و این برای والدین مرحله سختی است چرا که دیگر غیر ممکن است واقعیت تولد فرزندشان به طریق مصنوعی از آنها پنهان کنند گرچه از دیدگاهی دیگر دادن اطلاعات به فرزندان می تواند مفید واقع شود.
Ancestry نام سایتی است که می توان از طریق آن افرادی که به طور نیمه ژنتیکی با یکدیگر مشترک هستند را یافت.اما برای مفهوم خانواده ژنتیک مساله چندان مهمی به نظر نمی رسد. به قول گلمبوک خانواده دیگر لزوماً رابطه بیولوژیکی و تشابه ژنتیکی نیست.

ما تاکنون شاهد پیوند رحم بوده ایم اما ممکن است تا سال 2050 ما برای رشد نوزادان خود به رحم های مصنوعی تکیه کنیم. البته تا آنجایی که امکان دارد برای کمک به نوزادان نارس از رحم انسان استفاده خواهد شد اما تکنولوژی رحم های مصنوعی هم به فرزندآوری کمک خواهد کرد و شاید حتی به نقطه ای برسیم که برای بارداری از رحم های مصنوعی استفاده کنیم که این می تواند به زنانی که بارداری برای آنها سخت است و دچار عوارض بارداری می شوند مفید باشد و همینطور به زنان شاغل کمک می کند بدون متحمل شدن ضررهای مالی و وقفه های کاری به فرزندآوری برسند. این تکنولوژی ابتدائاً به کمک زنانی می شتابد که از خود رحم ندارند و ناچار به جانشینی رحم های مصنوعی هستند.

به طور کلی با ورود تکنولوژی رحم مصنوعی هر کس که بخواهد می توان از آن بهره ببرد و نتیجه آن آزادی و فراغت بیشتر زنان است. گرچه مشخص است که برخی از بانوان از این مورد استقبال نخواهند کرد.

راه های نگران کننده ای در پیش روی چنین تکنولوژی ای وجود دارد که شاید روزی با آنها مواجه شویم، مسائلی از قبیل: مزارع کودک!

زنان می توانند تخمک های خود را منجمد کنند و سنی را که باید فرزند اول را تجربه کنند افزایش دهند. آیا در سال 2050 زنان این شانس را دارند که در دهه 50 یا 60 زندگی شان مادر شدن را تجربه کنند؟! از لحاظ فنی و علمی امکان پذیر است.

گلمبوک می گوید اینکه تعداد زیادی از زنان بخواهند این کار را انجام دهند بعید به نظر می رسد اما به طور کلی زنان در دهه 40 زندگی شان دارای فرزند خواهند بود مگر اینکه تغییری در طرز فکر و نگرش اجتماعی ایجاد شود. گلمبوک خاطر نشان می کند که در حال حاضر جامعه برای حمایت از این مساله آماده نیست، از قیمت آموزش گرفته تا عدم حمایت دولت، هزینه مسکن و.... به هر صورت سنی که زنان در حال بچه دار شدن هستند رو به افزایش است و من نمی توانم پایان آن را ببینم.

برینگتون می گوید: برگزیت در دهه های آینده خانواده ها را تحت تاثیر قرار خواهد داد. این احتمال وجود دارد که عدم امنیت اقتصادی و تغییر اولویت های زندگی به تجزیه خانواده ها منجر شود.

برینگتون به این موضوع اشاره کرده است که خانواده ها فراملی شده اند به ویژه اینکه زنان بخش اعظمی از مهاجران را تشکیل داده اند. در دهه های گذشته مهاجرانی از جنوب آسیا به انگلستان به منظور ازدواج و تشکیل خانواده مهاجرت کرده اند اما امروزه مهاجرت به انگلیس بیشتر به منظور تحصیل و کار صورت می گیرد.  بنابراین پیوند نامعلومی میان مهاجرت و تشکیل خانواده در آینده وجود خواهد داشت.

پس از برگزیت و ایجاد مشکلات اقتصادی مردم زیادی به قصد کار مجبور به مهاجرت می شوند که این به معنای عدم تناسب در جمعیت زنان و مردان است. در سال های اخیر فرزندان نیز همراه پدران خود کار می کنند و تعداد پدرانی که در خانه هستند رو به افزایش است اگر چه هم چنان در 93% از زندگی زوج های دگرجنس گرا بخش عمده ای از مسئولیت مراقبتی خانه هنوز به عهده زنان است.

آیا مردانی خواهند بود تا به قصد کار به کشورهای دیگر سفر کنند؟ اگر این کار را انجام دهند مهارت های آنها به عنوان یک پدر چه خواهد شد؟!  

چارلی لوئیس، استاد  روان شناسی در دانشگاه لنکستر که در زمینه پدرها تحقیق می کند در این باره می گوید: سی سال پیش که من کار روی پدران را آغاز کردم تمام گرایش ها برای ورود زنان به حرفه و کسب و کار بود اما هیچ مدرک موفقی دال بر اینکه زنان بتوانند محیط کار را تصاحب کنند، وجود ندارد در واقع کار هنوز محیطی خصمانه برای زندگی خانوادگی است و ممکن است این مساله در سال های آینده تغییر کند. سیاست هایی مانند هفته کاری چهار روزه باعث می شود خانواده تعادل بهتری داشته باشد.

زنان هر روز بیش از قبل در محیط کار به موفقیت می رسند اما باید به این نکته نیز دقت کرد که این موضوع بر بخش دیگری از زندگی آنان که مراقبت از فرزندان است تاثیر می گذارد و باعث فشار بر روی مادر و فرزند می شود. پدران و مادران مسئولند و باید با دقت از نسل بعد مراقبت و محافظت نمایند.

لوئیس می گوید تعداد پدرانی که در خانه می مانند همچنان در اقلیت است اما این امر برای نقش پدر در خانواده غافلگیر کننده است. تعداد کمی از پدران پس از تجزیه خانواده همراه پدر و مادرشان می مانند و نزد آنها زندگی می کنند حتی اگر اصلی ترین سرپرست خانواده بوده باشند.

اما باید دید تا سال 2050 این روند تغییر خواهد کرد؟ گرچه از چند دهه پیش چیزی تغییر نکرده است و تقریبا از اوایل دهه 70 حدوداً 40 یا 50 سال پیش زمانی بود که بچه ها همیشه کنار مادرشان بودند اما یک گزارش دولتی در 1974 ثابت کرد که 10% از کودکان با پدر و مادرشان زندگی می کنند و اکنون هم بیش از این نیست.

جسیکا کالارکو دانشیار جامعه شناسی در دانشگاه ایندیانا می گوید: مزیت وراثت و هزینه هایی که برخی خانواده ها در این حوزه می کنند می تواند باعث نابرابری زیادی شود و این چرخه همچنان ادامه دارد و نابرابری ها بیشتر رشد می کند. این کار با آموزش اولیه آغاز می شود و سرعت می گیرد و افراد مرفه سریعاً به مشاغل بالا و تحصیلات عالی دست می یابند.

ما یک جمعیت سالخورده هستیم تا سال 2035 نسبت به سال 2017، 44%  افراد بالای 65 سال سن دارند با این اوصاف و شرایط سنی تخمین زده می شود که بریتانیا 650 هزار شغل مراقبتی لازم خواهد داشت. برای این منظور دولت یک برنامه با سرمایه 34 میلیون پوند را در نظر گرفت تا ربات هایی را آماده کند که وظیفه مراقت را به عهده بگیرند و این احتمال می رود که تا سال 2050 (همانطور که پیش بینی شده) ربات ها بتوانند پاسخ گوی این نیاز انسانی باشند.

آیا این ربات ها می توانند مسئولیت مراقبت از کودکان را نیز به عهده بگیرند؟ باید خاطر نشان کرد تا اینجا این نمونه از ربات ها تنها برای رفع نیاز سالمندان طراحی شده است. اما یادآوری میکنیم که ژاپن تا کنون توانسته استفاده از این تکنولوژی را تا حدودی عملی کند.

با ورود رسانه های اجتماعی به زندگی روزانه مردم دید وسیع تر و جدیدتری به آنچه که «والدین عالی» می پندارند، پیدا کرده اند. توماس کرران، روانشناس اجتماعی در دانشکده اقتصاد لندن اظهار داشت: ما تشویق می شویم تا بتوانیم خود را با دیگران مقایسه کنیم و همیشه سعی داریم جلوتر و بهتر از دیگران ظاهر شویم. والدین در سالهای اخیر بسیار تغییر کرده اند، آنها انتظارات بیشتری از فرزندان شان دارند و روز به روز نیز شرایط بحرانی تر می شود و این به این علت است که آنها در حال گذر از فشارهای اجتماعی هستند ,اوضاع کار دشوار شده است، بازار کار دقیق تر شده، پیشرفت تحصیلی بسیار بسیار اهمیت پیدا کرده است، همه این ها دست به دست هم می دهد و همین باعث بروز مشکلات بیشتری است.

البته کرران معتقد است این امر حاد در مدت زمانی، کمتر خواهد شد و حتی تا سال 2050 می تواند معکوس شود. نسل جوانان فعلی، پدران و مادران آینده ای هستند که فکر می کنند باید کاری متفاوت تر انجام دهند. آنها در مقابل فشارهای اجتماعی به عقب رانده می شوند. آنان در رسانه های اجتماعی عکس فرزندان خود را به اشتراک نمی گذارند و به نوعی والدین عمل گرایی می شوندکه امروزه آنها را اغلب به صورت آنلاین می بینیم. به عقیده وی آنها در زمینه آموزش و ایجاد آگاهی به فرزندان خود بهتر از رسانه های اجتماعی و پدران و مادران امروزی عمل خواهند کرد.

خانواده ها در سال 2050 تحت فشار بیرونی قرار خواهند گرفت. هنوز وحشت اخلاقی در خصوص کاهش تعداد خانواده هسته ای (دگرجنس گرا) توجیه و رفع نشده اما آنچه که مشخص شده این است که در واقع کیفیت خانواده برای فرزندان مهم تر از ساختار خانواده است و همینطور پذیرش اجتماعی آنها گسترده تر از اکنون ماست.

خانواده ها در حل تغییرند و این لزوماً چیز بدی برای والدین یا فرزندان نیست.

 

یبشتر بخوانیم:

 انواع فردگرایی در نگاه رابرت بلا جامعه شناس دین

 



+ 0
مخالفم - 0

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به تمیم خبر می باشد.
هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.