جوامع انسانی از جامعه پذیر کردن اعضای خود اهداف خاصی را دنبال می کنند که مهم ترین آنها آموزش خویشتن داری و نهادینه کردن ارزش ها و هنجارهای اجتماعی است. در این فرآیند فرد مهارت های لازم را برای مراقبت از خود و فرهنگ جامعه می آموزد. همچنین فرآیند جامعه پذیری، این امکان را فراهم می سازد تا دانش و شیوه های زندگی مردم وابسته به یک فرهنگ از نسلی به نسل دیگر انتقال یابد.
بلوغ زودرس به حالتی اطلاق می شود که بلوغ در سنی زودتر از معمول اتفاق بیوفتد. تعریف رایجی که برای بلوغ زودرس وجود دارد شروع علائم ثانویه جنسی پیش از 8 سالگی در دختران و پیش از 9 سالگی در پسران است اما در واقعیت این است که این تعریف در جوامع مختلف به صورت های گوناگونی مطرح می شود. همچنین به نظر میرسد به تازگی سن بلوغ رو به کاهش است و روز به روز بر تعداد خترانی که در سنین پایین تر بالغ می شوند افزوده می شود. تخمین زده می شود که بلوغ زودرس 1 در 5000 تا 1 در 10000 از کودکان را گرفتار می کند و در دختران حداقل 10 برابر شایع است.
دوران نوجوانی با تغییرات گسترده و متعدد و افزایش آسیب پذیری همراه است. شروع بلوغ معمولاً با بلوغ روانی زود هنگام یا دیر هنگام و ریسک پذیری بالا همراه است و در نوجوانان دختر و پسر به شکل متفاوتی ظهور می کند. بلوغ زودرس ممکن است سبب بروز مشکلاتی شود به طوری که استخوان ها بیشتر شبیه بزرگسالان می شود و در نهایت رشد متوقف می شود در حالی که در کودکانی که به موقع به سن بلوغ می رسند رشد استخوان ها به شکل طبیعی ادامه می یابد.
بر اساس بررسی ها و استناد به گزارش اداره سلامت جوانان کشور، سن بلوغ دختران ایرانی از 8/13 به 65/12 رسیده است. در سالهای اخیر شاهد بلوغ زودرس دختران در سن پایین هستیم که این مساله مسئولیت والدین و جامعه را در قبال دوران بلوغ دختران دو چندان می کند.
از آنجا که دختران در آینده نقش بسیار مهم مادر شدن را عهده دار می شوند، بلوغ آنها از حساسیت و اهمیت بیشتری برخوردار است. همچنین فوران احساسات در دختران در مقایسه با پسران، اهمیت توجه به بلوغ دختران را می رساند.
والدین در دوران بلوغ، شاهد رفتارها و اعمالی از سوی دختران هستند که زمینه نگرانی آنها را فراهم می کند. در این دوران بین والدین و نوجوان، اختلافات زیادی در زمینه های مختلف وجود دارد که سبب تنش بین آنها می شود. دخترانی که در سن پایین سعی دارند رفتارها و اعمال شان را شبیه به بزرگترها کنند و گمان می کنند با بلوغ جسمی به بلوغ اجتماعی رسیده اند. آنها خواهان استقلال در همه امور زندگی شان هستند و دردسرهای زیادی را برای خانواده و جامعه به وجود می آورند و به انواع انحرافات گرایش پیدا می کنند.
در مقابل دخترانی که از بلوغ واهمه دارند و این دوران را با هراس و استرس زیادی سپری می کنند، آسیب های شدیدی می بینند و سعی می کنند تغییرهای جسمانی خود را از دیگران مخفی کنند و کمتر در اجتماع حضور پیدا کنند. بدین ترتیب منزوی و گوشه گیر می شوند.
نبود آموزش صحیح و آشنایی دختران با مشکلات و مسائلی که با بلوغ زودرس پیش روی آنها قرار دارد، عوارض و مشکل های روانی، اجتماعی، جسمانی و... بسیاری را برای دختران و والدین آنها به وجود می آورد که نتیجه آن اختلال در جامعه پذیری و در نتیجه انحرافات اجتماعی دختران در این دوران است.
علوی لنگرودی در مقاله ای با عنوان بررسی پدیده بلوغ زودرس، بلوغ زودرس جنسی را یکی از عوامل بزهکاری نوجوانان معرفی کرد و به این نتیجه رسید که خانواده بهترین نقش را در ایجاد یا جلوگیری از بزهکاری ایفا می کند. در این پژوهش مشخص شده است که محیط، آموزش والدین، ایجاد فضای معنوی در خانواده و جامعه، نقش بسیار موثری در جلوگیری از این پدیده دارد.
نجفی علمی در مقاله فناوری اطلاعات و تاثیر آن بر بلوغ زودرس، به بررسی تاثیرهای استفاده از فناوری اطلاعات بر بلوغ زودرس پرداخته است. وی آسیب هایی مانند ایجاد اضطراب و نگرانی و ابتلا به افسردگی، بروز مشکل در تحصیل، اختلال در خواب، خودارضایی و... را به عنوان آسیب هیا بلوغ زودرس معرفی کرد.
علی نیا درپایان نامه بررسی تاثیر نهاد خانواده و مدرسه بر جامعه پذیری دانش آموزان مقطه متوسطه منطقه رودهن، نشان داد: 1- روابط معناداری بین هنجارهای اجتماعی خانواده و مدرسه و نوع جامعه پذیری آنها وجود دارد؛ 2- گرایش فرد به هنجارهای اجتماعی یا هنجارهای خانواده و مدرسه و نیز با نوع جامعه پذیری آنها ارتباط معنادار دارد؛ 3- در مطالعه تاثیر نهاد خانواده بر گرایش های فرد به هنجارهای اجتماعی و مقایسه آن با نهاد مدرسه، سهم بیشتر نهاد خانواده مشهود است.
ملیسا شولور و همکاران در مطالعه ای با عنوان ارزیابی روانی مادران و دختران در زمان تشخیص بلوغ زودرس نشان دادند که با وجود نگرانی ها و استرس روانی در دختران با بلوغ زودرس، حمایت چندانی از این دختران صورت نمی گیرد.
در این تحقیق سه گروه از دختران شامل دخترانی که بلوغ زودرس طبیعی دارند (EPN)، دخترانی که آدرناک زودتر دارند (PA) و دخترانی که در ظاهر درمان نشده اند (CPP) بررسی شدند. بر اساس نتایج درحالی که مادران دخترانی که آدرناک زودرس دارند (PA) از افزایش پریشانی روانی گزارش دادند هیچ تفاوتی در سازگاری روانی در بین سایر دختران پیدا نشد. مشخص نیست که این نتایج در فرآیند بلوغ این سه گروه از دختران تغییر خواهد کرد یا خیر.
بیل در رمقاله زود رسیدن بیان می کند که بلوغ زودرس در میان دختران، معمایی علمی شده است. امروزه بیش از 150 سال بعد، بیشتر پزشکان به این نتیجه رسیده اند که بلوغ در کودکان زودتر رخ می دهد.
تلیمان و همکاران مطالعه ای با عنوان خطر افزایش ابتلا به بلوغ زودرس در کودکان مهاجر در دانمارک انجام دادند. در این مطالعه 655 مورد بلوغ زودرس ثبت شد و نتایج مطالعه نشان داد که احتمال بلوغ زودرس در کودکان در حال افزایش است اما خطر احتمال اپیدمیولوژیک برآورده نشده است.
تاثیر کنترل اجتماعی بر بلوغ زودرس:
به نظر پارسونز، کنترل اجتماعی به میزان کارآیی جامعه پذیری افراد بستگی دارد، زیرا در فرآیند جامعه پذیری، الگوهای عمومی باورها و اعمال، تثبیت می شوند و توسعه می یابند.
پارسونز محرک مادی، اقناع، اجبار و اضطرار را جدا از جامعه پذیری پیشنهاد می کند که به وسیله آن، با ارزش ها و هنجارها هم نوایی می شود. به اعتقاد وی جامعه پذیری ساز و کار اولیه کنترل اولیه کنترل اجتماعی است زیرا در فرآیند جامعه پذیری، افراد ارزش های اجتماعی را درونی می کنند و این ارزش ها جزئی از شخصیت آنها می شود. وقتی فرآیند جامعه پذیری، ارزش های مقبول را درونی نکند سه ساز و کار دیگر (محرک مادی، اقناع و اضطرار و اجبار) ظاهر می شوند و به گونه ای موثر عمل می کنند.
از نظر دور کیم، واقعیت های اجتماعی و به ویژه قواعد اخلاقی، تنها در صورت درونی شدن در وجدان فردی، به راهنما و نظارت کننده موثر رفتار بشر تبدیل می شوند، ضمن آنکه همچنان مستقل از افراد باقی می مانند، بنابراین نظر الزام دیگر تحمیل صرف نظارت های خارجی بر اراده فردی نیست بلکه شکل یک اجبار اخلاقی برای اطاعت از قانون را به خود می گیرد.
بدین معنا جامعه چیزی هم فراسوی ما و هم در درون ماست. همنوایی با ارزش ها و هنجارهای جامعه توسط دخترانی که بلوغ زودرس دارند به نوع اجتماعی شدن آنها بستگی دارد. اگر این دختران ارزش ها را با رضایت و علاقه پذیرفته باشند، کنترل اجتماعی آنها بسیار ساده تر است.
پس چگونگی کنترل اجتماعی دخترانی که بلوغ زودرس دارند بر جامعه پذیری آنها تاثیر گذارند. اگر این دختران به حال خود رها شوند و از طرف خانواده و سایر نهادها به آنها بی توجهی شود، جهت جامعه پذیری آنها تغییر می کند و امکان اینکه ارزش هایی را بپذیرند که با ارزش های جامعه هم خوانی نداشته باشند، بسیار است.
استفاده از شبکه های اجتماعی و فضای مجازی بی مرز:
هابرماس مدرنیته را پروژه ای ناتمام می داند که در صورت تلاش و کسب موفقیت در به کمال رساندن آن، سرنوشت و آینده ای مثبت در انتظار جامعه بشری است. هابرماس رمز این موفقیت را در ارتباط جستجو می کند و شاه کلید آن را کنش ارتباطی انسان می داند.
در وجود انسان، نیازهای اساسی و اصلی وجود دارد که همگی افراد به طور کاملاً آزاد آنها را احساس می کنند و این نیازها از طرف هر کس که صمیمانه وارد گفتمان عملی شود ضرورتاً برآورده خواهد شد. بنابراین در محیط های تعاملی مانند اینترنت و تلفن همراه، که فضای احساسی، دو سویه و روابط صمیمانه تر است، افراد به راحتی می توانند نیازهای خود را مطرح و فضای گفتمان و مباحثه را ایجاد کنند. طی این مباحثه، افکار و باورهای جدیدی شکل می گیرد که سبب تغییر زیست جهان افراد می شود.
مارکوزه معتقد بود که فناوری در جامعه نوین به تمامیت خواهی راه می برد. فناوری به روش های موثر و حتی دلخوش کننده تر نظارت خارجی بر افراد منجر می شود. نمونه بارز این قضیه کاربرد تلویزیون برای اجتماعی کردن و ساکت کردن مردم است. نمونه دیگر، ورزش های توده ای و سوءاستفاده از سکس است. او این تفکر را رد می کند که فناوری در جهان نوین بی طرف است و آن را در عوض وسیله ای برای تسلط بر مردم می داند.
آگاهی جنسی زود هنگام:
یکی از موثرترین دام های شرکت ها و پایگاه های اینترنتی، مسائل جنسی است که تنها به وسیله همین یک بخش از فناوری اطلاعات می توانند کودکان، نوجوانان و جوانان را به اضمحلال بکشند، کشوری را فلج سازند و آینده آن را در هاله ای از ابهام قرار دهند.
هنگامی که مسائل جنسی پیش از سن طبیعی و مقرر به افراد عرضه شود، اذهان آنان را دچار تناقض می کند و کم کم به سمت جنسی زودرس پیش می برد. اگر این موضوع ساده تلقی شود و روز به روز در خانواده ها و جامعه گسترش یابد حل آن بسیار مشکل خواهد و ممکن است صدمه های جبران ناپذیری بر پیکره جامعه وارد کند.
با تامل در نظریه کنش ارتباطی هاربرماس و جامعه تک بعدی مارکوزه می توان دریافت که اینترنت و فضای مجازی با ایجاد فضایی کاملاً شخصی و به دور از هر نوع روابط قدرت در مدرسه یا خانواده، حوزه ای مبتنی بر روابط آزاد ارتباطی را برای دانش آموزان که حس استقلال طلبی در آنان در حال شکوفایی است، فراهم می آورد.
مشاهده فیلم ها و عکس های مبتذل اینترنتی، بلوغ زودرس را به دنبال دارد که دارای عوارض فردی و اجتماعی است و نتیجه آن تغییر در باورها و ارزش ها و در یک کلام، تغییر در شیوه جامعه پذیری است. دانش آموزانی که بیشتر از اینترنت برای کنش ارتباطی استفاده می کنند، جامعه پذیری شان یعنی ارزش ها، هنجاهرا و باورهایشان، از این ارتباط تاثیر می پذیرد.
پس چگونگی استفاده از اینترنت و فضای مجازی بر روند جامعه پذیری دانش آموزان تاثیر می پذیرد. از این رو نظریه کنش ارتباطی هابر ماس و جامعه تک بعدی مارکوزه، ما را برای تبیین بیشتر و بهتر تاثیر اینترنت بر جامعه پذیری در میان دانش آموزان دختر یاری می دهد. از آنجا که استفاده نابجا از شبکه های اجتماعی بلوغ زودرس را به دنبال دارد، می توان گفت بلوغ زودرس از طریق استفاده از شبکه های اجتماعی بر جامعه پذیری دختران تاثیر می گذارد.
پایگاه اجتماعی اقتصادی:
بوردیو معتقد است که اندیشه و عملکرد کنشگران اجتماعی بیش از هر چیز متاثر از ساخت های اقتصادی و اجتماعی است و با شناخت این ساخت ها می توان عملکرد افراد را در موقعیت های گوناگون اجتماعی پیش بینی کرد.
از دیدگاه بودیو افراد در پایگاه اجتماعی و اقتاصدی، به تدریج عادت واره هایی به دست می آورند که هر یک از این عادت واره ها شامل سبک زندگی، نوع خوراک، پوشاک، علایق و سلیقه ها)، بر نحوه نگرش، تصمیم گیری و عملکرد آنها تاثیر می گذارد.
افراد با توجه به پایگاه اقتصادی-اجتماعی که در جامعه به دست آورده اند، سبک زندگی متفاوتی در پیش می گیرند. کسانی که درآمد و تحصیلات بالا دارند علائق و ارزش های خاصی متناسب با طبقه به دست می آورند و متناسب با پایگاه اقتصادی اجتماعی ای که در آن قرار دارند، جامعه پذیری متفاوتی در پیش می گیرند و ارزش ها و هنجارهای خاصی را درونی می کنند.
بیشتر بخوانیم:
تعریف و دلایل شکاف نسلی در ایران