ظهور سزار
امپراتوری روم در دوران طلایی خود فرماندهان بزرگی به خود دید اما شاید در بین آنها نتوان مردی به قدرت سیاسی، فرماندهی و جنگاوری سزار پیدا کرد. سزار طی سال های 70 تا 44 ق.م در عرصه سیاسی و نظامی روم ظاهر شد و توانست طی این سالها امپراتوری روم را در شمال آفریقا و جنوب غرب اروپا تثبیت کند و در شمال سنگین ترین ضربات را به گل ها بزند و حتی در انگلستان نیرو پیاده کند.
سه فرمانده بزرگ رومی
سزار یکی از سه فرمانده بزرگ روم در سال های 60 تا 44 بود. این سه مرد یعنی سزار، پومپه و کراسوس هیچ کدام در بستر نمردند. کراسوس در جنگ با ایران، پومپه توسط عوامل سزار و ظاهراً بدون موافقت او در مصر و خود سزار توسط اشراف در سنا به قتل رسید. این مردان قبل از این اتفاقات در 60 ق.م تصمیم گرفتند با یکدیگر در راه توسعه روم بکوشند. اتحاد آن ها سنا را از قدرت انداخت. کراسوس به سمت شرف (سوریه و بین النهرین) رفت و پومپه به سمت آسیای صغیر و یونان و سزار به سمت سرزمین های ناشناخته شمال غرب اروپا تاخت.
گل غربی
رومی ها ازمدتی قبل همواره توسط اقوام شمال اروپا به ویژه گل ها، بلژها و ژرمن ها تهدید می شدند و نبردهای بزرگ لژیون های رومی طی قرن ها نتوانسته بود مرز شمالی امپراتوری را به جلو ببرد و کماکان جنوب فرانسه امروزی و شمال ایتالیا حد فاصل نیروهای جنگل نشین و رومی ها بود. سزار 59 ق.م تصمیم به فتح کامل گرفت. هدف او از این حرکت جاه طلبی نیز بود.
در 58 ق.م هنگامی که سزار به سوئیس کنونی رسید هلوت ها را مجبور کرد او را در نبرد با ژرمن ها همراهی کند. وی پس از عبور از آلپ، در نبردی که در ساحل رود رن با اولین دسته از ژرمن های سویزی کرد، آنها را در هم شکست. سزار با عبور از رن (درجنوب شرق فرانسه) این بار هدف خود را نابودی اقوام بلژ قرار داد. بلژهای جنگجو نیز پس ازچند ماه نبرد، شکست خورده مطیع شدند. در 55 ق.م ونت ها را نیز شکست داد و به ترتیب بخش اعظم منطقه گل ها را به تصرف درآورد. سال 55 ق.م برای سزار سال خوبی نبود، وی در دو نبرد سخت با ژرمن ها و بریتان ها داشت اما در هیچ کدان نتیجه قطعی به دست نیامد.
ورود به جزیره ناشناخته بریتانیا
سزار به این نتیجه رسید که پیروزی بر اقوام شمالی گل بدون در هم کوبیدن بریتون ها که در انگلستان امروزی سکنی داشت، ممکن نیست. وی 54 ق.م طی اقدام جسورانه با نیروی دریایی خود اقدام به پیاده کردن نیرو در بریتانیا گرفت و پس از چند شکست آنها را مجبور به قبول مصالحه کرد. پس از این پیروزی مجدداً در دو نیرد پیاپی قوای ژرمن ها و بلژها را در هم کوبید. در طول این سال ها (5 سال مداوم) نیروهای رومی به شدت از جنگ خسته شده بودند و حتی بارها امکان نافرمانی آنها وجود داشت اما سزار با قدرت سخنوری خود، سربازان را در کنار خود نگاه داشت.
دشمن بزرگ سزار
هنگامی که سزار موفقیت خود را در سرزمین گل ها و ژرمن ها خاتمه یافته می پنداشت، ناگهان با خبر شد اقوان متعدد و پراکنده گل و ژرمن در زیر بیرق مردی به نام ورسن ژتوریکس جمع شده اند و قصد آزاد کردن کشور خود را دارند. ژتوریکس که مردی بسیار دلاور و در کسب پیروزی سرسخت بود در 52 ق.م تمام اقوام گل را به شورش دعوت کرد و با شورش های متوالی لژیون های رومی را به زانو درآورد اما حریف او نیز کهنه سربازی به نام سزار بود.
سزار به جای از دست دادن وقت ابتدا با تصرف چند شهر مهم منطقه آذوقه خود را تهیه کرد و مستقیماً به پایتخت آرورن ها، جایی که ژتوریکس انتظار او را می کشید، هجوم آورد. مردان شمالی در نبرد سختی که 52 ق.م در پای قلعه ژرگوی، پایتخت گل ها، روی داد. برای اولین بار نیروهای رومی را که مستقیما تحت فرمان سزار بودند شکست دادند.سربازان حرفه ای روم که سرانجام نتوانستند مبارزان شمالی را شکست دهند، ناچار عقب نشینی کردند اما نبرد تعیین کننده در شهر آلزیا روی داد.
سزار ترجیح داد این بار سردار گل را محاصره کرده و بعد وادار به تسلیم کند. گل ها از سراسر فرانسه امروزی و بلژیک به کمک ژتوریکس آمدند. بی رحمانه ترین نبردهای سزار در این زمان روی داد اما پایداری لژیونرها در کنار قدرت تدبیر جنگی سزار قوای جنگل نشینان را شکست داد. اکنون ماه ها از محاصره آلزیا می گذشت و ژتوریکس قهرمان راهی جز تسلیم نداشت. گرسنگی مردم او را نابود کرده بود و جنگ های 6 ساله بهترینی مردان نژاد گل و ژرمن را از او گرفته بود. او در 51 ق.م تن به تسلیم داد.
خبر پیروزی بزرگ سزار همه را در سنا حیرت زده کرد و از همان زمان همه مشکوک شدند که سزار به دنبال پادشاهی روم است. سنا در 49 ق.م به سزار دستور داد سربازانش را مرخص کرده و از شمال ایتالیا به رم بیاید اما سزار این دستور را عادلانه ندانست و در آن سال با قوای خود سراسر خاک ایتالیا را اشغال کرد چرا که باخبر شد پومپه سردار بزرگ رومی به تحریک سنا قصد نابودی او را دارد.
سزار که از ناسپاسی رومی ها به خشم آمده بود، تصمیم به حذف کلیه سرداران رومی گرفت. وی در اسپانیا در نبردی سرنوشت ساز دو سردار پومپه را شکست داد و سپس با تسخیر مارسی، ساردنی و سیسیل مخالفان خود را از اروپای غربی بیرون کرد.
وی در 48 ق.م موفق شد عملاً پومپه را از سر راه بردارد چرا که در شمال نیروهای این سردار رومی را که برابر او بودند مغلوب کرد. پس از این پومپه دیگر روی خوش ندید تا آن که سال بعد در مصر به قتل رسید. اما نبرد هنوز پایان نیافته بود. طرفداران پومپه، در 47 ق.م در آفریقا سپاهی عظیم جمع کردند اما سزار در جنگ بزرگ تاپسوس تمامی آنها را در هم شکست و در سال 46 ق.م در اوج قدرت بود.
سزار در همان سال قیام دیگری را در اسپانیا در هم شکست و با ورود به روم به عنوان بزرگ ترین سردار تاریخ روم از وی پذیرایی شاهانه شد اما اشراف که نسبت به محبوبیت او بیمناک شده بودند، وی را با 23 ضربه کارد در سنا کشتند. مرگ او سبب یک دوره دیگر هرج و مرج در روم شد.
نتیجه نبردهای سزار
نبردهای سزار از بسیاری جهات اهمیت داشت. سزار از معدود سرداران تاریخ بود که تقریباً هیچ شکست تعیین کننده ای در عمر خود نخورد و حداقل در 7 جنگ بزرگ شکست خرد کننده ای به حریف های داخلی و خارجی خود وارد کرد. او تنها بر اثر جوی ناگهانی رقبای خود را به قتل رسید و اگر زنده می ماند می توانست روم را به قدمرتی بسیار خطرناک تر از آنچه که بود، برساند.
وی در هنگام مرگ 56 سال داشت حال آنکه در آن زمان وی دیگر نه فردی جاه طلب و مال دوست بلکه فردی سیاستمدار و نظامی به صورت توأمان بود. بی شک اگر سزار زنده می ماند دنیای متمدن آن زمان که هنوز از دست روم خارج مانده بود و حتی هند از او و لژیون هایش در امان نبودند.
اولین هدف سزار انتقام گیری از مردان پارتی بود که در 53 ق.م کراسوس و لژیون هایش را در کاره قتل عام کرده بودند و برای این کار دست اندر کار تهیه سپاهی عظیم بود. دیگر اینکه سزار عملاً با فتح شمال غرب اروپا فرهنگ رومی را به این مناطق سرایت داد و موجب شد این مناطق به مرور از وضعیت قبیله ای و جنگل نشینی به حکومت های کوچک تحت فرمان روم تبدیل شوند.
سزار با نبردهای متعدد امپراتوری روم را مبدل به یک کل یکپارچه کرد. اگر چه در این جنگ ها ده ها هزار لژیونر و جنگل نشین جان خود را از دست دادند، سزار عملاً با 10 سال جنگ، در سرزمینی به وسعت بیش از 6 میلیون کیلومتر مربع وضعیتی را به وجود آورد که صدای پای لژیون ها برابر با انهدام، ویرانی و مرگ باشد.
بیشتر بخوانیم:
جنگ های بزرگ تاریخ - نبردهای مهرداد ششم