امپراتوری رم که از قرن سوم پیش از میلاد به عنوان قدرت اول دنیای قدیم مطرح بود از قرن سوم میلادی به تدریج پس از 600 سال قدرت خود را از دست داد و در 395 میلادی دو قسمت شد، رم شرقی که تا 105 سال بعد دوام آورد و رم غربی که 80 سال پس از این تاریخ ناگهان فروپاشید.
البته رم غربی قسمت قوی تر امپراتوری بود که سال ها بزرگترین نبردها را به خود دیده بود و حتی در نبرد با دشمنان شرقی امپراتوری فرستنده بزرگ ترین واحدها بود.
در 451 شکست سنگین آتیلا رم را از خطر بزرگ نجات نداد بلکه اقوام ژرمن، فرانکی را از خطر جارو شدن به دست جنگاورانی خشن تر از خودشان نجات داد. اکنون آنها آماده درهم کوبیدن امپراتوری فرتوت رم بودند.
دولاندلن درباره سال های آخر امپراتوری رم چنین می نویسد:
ماگزیم به تخت نشست ولی لیافت اداره مملکت آن روزگار آشفته را نداشت پس از وی آوتیوس از مردم گل امپراتور شد ولی چیزی نگذشت که ریسیمر، فرمانده رمی، او را خلع و ماژورین را به جای او بر تخت گذاشت. وی مردی شایسته بود و خرابی های رم را برطرف کرد و پس از رفع حمله وندالها، ویزگوت ها را در گل شکست داد اما ریسیمر او را به قتل رساند. امپراتوری همچنان رو به ضعف می رفت و آخرین قسمت خاک خود را از دست می داد.
در این زمان اقوام ویزگوت اسپانیا و جنوب غربی گل را در اختیار داشتند و بورگاندها نیز دره ای را تصرف کرده بودند. شمال شرقی گل در اختیار فرانکی بود.
در سال 465 ریسیمر، انتیموس را به امپراتوری پذیرفت. این کرد که از طرف انپراتوری رم شرقی پیشنهاد شده بود آخرین کسی بود که می توانست جلوی سقوط رم را بگیرد. وی ابتدا با ناوگان خود به جنگ وندال ها در جنوب مدیترانه رفت اما در نبرد آفریقا از وندال ها شکست خورد و در 472 مجددا ریسیمر او را برکنار کرد و ادلی بریوس را برگزید.
امپراتوری شرقی سه نفر دیگر را برای فرمانروایی بر رم فرستاد اما به نظر می رسید کار رم تمام است. در 476 سربازان رمی به ریاست اودواکر قیام کردند و ناگهان امپراتوری عظیم رم دید که هیچ یاوری ندارد.
گت های غربی، باسکی، فرانکی، وندال ها، آلمان ها و انگلوساکسون ها و سوئدی ها ناگهان امپراتوری را قطعه قطعه کردند و ظرف 15 سال جغرافیای اروپا شاهد حذف دو قدرت بزرگ و به وجود آوردن ده ها قدرت محلی شد. (453 امپراتوری هون و 476 امپراتوری رم)
از نقطه نظر نظامی چرا رم و لژیون های عظیمش از بین رفتند؟
سه دلیل عامل اصلی فروپاشی نظام رم غربی بود:
1- برتری عددی مهاجمان شمال بر لژیونرهای رمی، ژرمن ها مرتب در حال افزایش بودند.
2- قدرت رزمی نیروهای فرانک، ژرمن افزایش یافته بود گت ها با آخرین فنون سواره نظام آشنا شده بودند و سربازان ژرمن از شمشیرهایی با فولاد بسیار مقاوم بهره مند بودند.
3- سپاهیان رمی از مردان سرزمین های تسخیر شده تشکیل شده بود و آنها انگیزه ای در این اواخر برای کشتن هموطنان خود نداشتند.
4- ورود هون ها به صحنه های نبرد اروپا سبب شد تا ژرمن ها، فرانک ها، وندال ها، وزگیت ها و گت ها پی ببرند که امپراتوری رم غربی تا چه اندازه ای آسیب پذیر است.
امپراتوری رم غربی پس از مواجهه با فروپاشی، ناگهان خود را با ده ها ملیت جدید اروپا و شمال آفریقا دید. جغرافیایی اروپا در این جا شکل می گیرد. در 476 میلادی اسلاوها، فرانک ها، آلمان ها، گت اهی غربی، ایتالیایی ها، بورگاندی ها، وندال ها، بربرها، ساکسون ها، سوئدی ها، لمباردها و ... هر کدام برای خود کشور مستقلی را ایجاد می کنند و هون ها نیز در شرق چند حکومت تشکیل می دهند.
اکنون در دنیا فقط سه امپراتوری قدرتمند وجود دارد، چین، ایران و ورم شرقی
امپراتوری ساسانی با حیال راحت وقایع امپراتوری رم شرقی را تحت نظر دارد. ساسانیان اکنون می دانند که رم شرقی قدرت گذشته خود را ندارد چرا که از طرفی در زیر فشار فزاینده قدرت های متعدد و پراکنوه اما جنگاور غربی است و از طرفی دیگر از لژیون های جنگنده غربی در نبردهای مشرق زمین خبری نیست.
بیشتر بخوانیم:
سقوط دولت ماد و طلوع هخامنشیان
پیدایش ادبیات و زبان و خط نویسی
جنگ های بزرگ تاریخ - نبردهای مهرداد ششم