امروز: دوشنبه, ۲۴ دی ۱۴۰۳ برابر با ۱۳ رجب ۱۴۴۶ قمری و ۱۳ ژانویه ۲۰۲۵ میلادی
چهارشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۸ ۱۱:۲۷
۲
PNAZAR
نسخه چاپی

مراحل رشد طبق نظر فروید- دوره نهفتگی، تناسلی و پختگی

مراحل رشد طبق نظر فروید- دوره نهفتگی، تناسلی و پختگی
به گزارشتمیم نیوز

در بخش دوم مراحل رشد طبق نظر فروید با سه دوره نهفتگی، تناسلی و پختگی آشنا می شویم : 

دوره نهفتگی 

فروید معتقد بود که از 4 یا 5 سالگی تا بلوغ، معمولاً انسان دوره رشد روانی-جنسی نهفته را می گذرانند. این مرحله نهفتگی تا اندازه ای در نتیجه تلاش های والدین برای تنبیه کردن یا منع کردن فعالیت جنسی در فرزندان شان بوجود می آید. اگر ممانعت والدین موفقت آمیز باشد کودکان غریزه جنسی خود را سرکوب می کنند و انرژی روانی خود را به سمت درس خواندن، روابط دوستی، سرگرمی ها و فعالیت های غیرجنسی دیگر هدایت می کنند.

با این حال، مرحله نهفتگی می تواند در موهبت نوع پیدایشی ما نیز ریشه داشته باشد. فروید اظهار داشت که عقده ادیپ و دوره بعدی نهفتگی را می توان با فرضیه زیر توجیه کرد. در روزگاران قدیم، افراد در خانواده هایی زندگی می کردند که پدر مقتدری سرپرستی خانواده را بر عهده داشت و تمام روابط جنسی را حق خودش می دانست و پسران خود را تهدیدی برای اقتدار خویش می انگاشت، از این رو آنها را می کشت یا دور می کرد. بعداً یک روز پسرها با هم متحد شدند و پدرشان را سرکوب کردند.

با این حال پسرها به صورت انفرادی آن قدر قدرت نداشتند که میراث پدرشان را تصاحب کنند از این رو به صورت قبیله یا توتم با هم متحد شدند و ممنوعیت هایی را علیه آنچه انجام داده بودند، وضع کردند یعنی کشتن پدر و برقراری روابط جنسی با اعضای مونث خانواده را ممنوع اعلام کردند. بعدها زمانی که خود آنها پدر شدند، فعالیت جنسی را در فرزندان شان، هر وقت محسوس می شد، احتمالا در حدود 3 سا 4 سالگی، بازداری می کردند. زمانی که بازداری کامل شد، به دوره نهفتگی جنسی انجامید.

بعد از اینکه این تجربه در بین چند نسل تکرار شد، به صورت نیرویی فعال ولی ناهشیار در رشد روانی-جنسی فرد درآمد. بنابراین ممنوعیت فعالیت جنسی، بخشی از موهبت نوع پیدایشی ماست و لزومی ندارد فعالیت جنسی تنبیه شود تا سایق جنسی را سرکوب کند. گرچه فروید معتقد بود که این فرضیه یک توجیه احتمالی برای دوره نهفتگی است، اشاره کرد که اطلاعات انسان شناختی از آن حمایت نکرده اند.

ممانعت های مستمر والدین، معلمان و احساس های شرم و گناه و اصول اخللاقی، تداوم دوره نهفتگی را تقویت می کنند. البته غریزه جنسی در دوره نهفتگی هنوز وجود دارد، اما هدف آن بازداری شده است. اکنون لیبیدوی والایش یافته در دستاوردهای اجماعی و فرهنگی جلوه گر می شود. کودکان در این دوره، گروه ها یا دسته هایی را تشکیل می دهند، کاری که در دوره کودکی، زمانی که سایق جنسی کاملاً خود انگیز بود، امکان نداشت.

دوره تناسلی

بلوغ از بیدار شدن دوباره هدف جنسی و آغاز دوره تناسلی خبر می دهد. هنگام بلوغ، زندگی جنسی فرد وارد دومین مرحله می شود که با دوره کودکی تفاوت های اساسی دارد.

اولاً نوجوانان خود انگیزگرایی را رها می کنند و انرژی جنسی خود را به جای اینکه به سمت خودشان هدایت کنند، به سمت دیگری هدایت می کنند.

ثانیاً اکنون امکان تولید مثل وجود دارد.

ثالثاً با اینکه رشک آلت مردی می تواند هنوز در دخترها وجود داشته باشد، سرانجام واژن همان جایگاهی را کسب می کند که آلت مردی برای آنها در کودکی داشت. به موازات آن، پسرها اکنون آلت زن را به جای منبع آسیب، شی ء جذابی می دانند.

رابعاً کل غریزه جنسی، سازمان کامل تری می یابد و غرایز مجزا که در اوایل کودکی تا اندازه ای مستقل عمل می کردند، در نوجوانی نوعی حالت ترکیبی کسب می کنند، بنابراین، دهان، مقعد و سایر نواحی لذت بخش، به اندام های تناسلی که اکنون ناحیه شهوت زای برتر است، کمک میکنند.

این حالت ترکیب اروس، ارتقای مقام اندام تناسلی زن، قابلیت تولید مثل غریزه زندگی و توانایی افراد در هدایت کردن لیبیدو به سمت بیرون به جای خود، مهمترین تفاوت بین میل جنسی کودکی و بزرگسالی است. البته اروس از چند نظر بدون تغییر می ماند. اروس می تواند همچنان سرکوب شود، والایش یابد و به صورت استمناء یا اعمال جنسی دیگر ابراز شود.

نواحی شهوت زایی که اهمیت کمتری دارند نیز به وظیفه انتقال لذت شهوانی ادامه می دهند، برای مثال دهان خیلی از فعالیت های کودکی اش را حفظ می کند، شخص می تواند شست مکیدن را کنار می گذارد ولی احتمالاً سیگارکشیدن و بوسیدن طولانی را جایگزین آن می کند.

پختگی 

دوره تناسلی هنگام بلوغ آغاز می شود و در طول زندگی فرد ادامه می یابد. هر کسی که به بلوغ جسمی می رسد، به این مرحله دست می یابد. فروید علاوه بر مرحله تناسلی، به دوره پختگی روانی اشاره کرد اما هیچ گاه آن را به طور کامل تبیین نکرد. بعد از اینکه فرد مراحل پیشین رشد را به صورت ایده آل گذرانده باشد، به این مرحله می رسد. متاسفانه، پختگی روانی به ندرت روی می دهد، زیرا افرادی برای ابتلا به اختلال های روان رنجوری آمادگی زیادی دارند.

با اینکه فروید هرگز مفهوم پختگی روانی را به طور کامل تبیین نکرد، اما می توانیم افرادی را که از لحاظ روان کاوری پخته هستند، توصیف کنیم. این افراد ساختارهای ذهن متعادلی دارند، به طوری که خود (ایگو) نهاد و فراخود آنها را کنترل می کند و در عین حال، به امیال و درخواست های معقول امکان بروز می دهد.

بنابراین تکانه های نهاد آنها صادقانه و هشیارانه، بدون اثری از شرم و گناه ابراز می شوند و فراخود آنها از همانند سازی با والدین و کنترل آنها فراتر می رود  بقایای تعارض یا زنای با محارم در آن وجود ندارد. خودِ آرمانی آنها واقع بین است و با خود موجودشان همخوانی دارد و در واقع مرز بین فراخود و خود آنها نامحسوس می شود.

در رفتار افراد پخته که نیاز کمی به سرکوب کردن امیال جنسی و پرخاشگرانه دارند، هشیاری نقش مهمتری ایفا می کند. در حقیقت، اغلب سرکوبی های افراد پخته به جای نشانه های روان رنجوری، به شکل والایش صورت می گیرد. چون عقده ادیپ افراد پخته تقریباً به طور کامل حل شده است، لیبیدوی آنها که قبلاً به سمت والدین هدایت شده بود در جهت عشق مهرآمیز و شهوانی آزاد می شود.

 

بیشتر بخوانیم : 

مراحل رشد طبق نظر فروید- دوره کودکی (مرحله دهانی،مرحله مقعدی،مرحله آلتی)

مراحل رشد طبق نظر فروید- دوره کودکی (آشنایی با عقده ادیپ)

 پژوهش های مربوط به نظریه اسکینر

پویش های شخصیت از منظر فروید و آشنایی با غرایز

روان شناسی میشل

 نظر مزلو درباره انگیزش



+ 2
مخالفم - 3

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به تمیم خبر می باشد.
هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.