با آنکه در رنسانس اکثر نمایش ها مذهبی، عبادی و جدی بودند، احتمالاً عناصر مضحک و خنده آوری درباره کریسمس نیز در بعضی نمایش ها گنجانیده می شد.
در دوره کریسمس تعدادی از نمایش ها مربوط به وقایع کم اهمیت تری بود که البته با مسائل کلیسایی نیز ارتباط پیدا می کرد مثل برپایی دسته های مذهبی، راهپیمایی در شهر یا جمع آوری هدایا و تعیین کمک های نقدی.
این گونه مراسم مثل مراسم روز استفن قدیس در 26 دسامبر، به دستیار کشیشان محول می گردید، یا عید معصومین در 28 دسامبر به پسران همسرا و ختنه سوران عیسی (ع) در اول ژانویه از وظایف اشخاصی حتی پایین تر از دستیاران بود.
یکی از این جشنواره ها، عید احمق ها یا روزهای خوش خدمه کلیسا به ویژه در تحول کمدی نقش موثری داشته است. قصد جشنواره نقض غرض مقامات کلیسا بود و به اقشار پایین کلیسا اجازه می داد که سروران خود، برنامه های روزانه کلیسا و حتی خود را به طنز بگیرند.
این رسم بازمانده جشنواره های شرک آمیز بود و بسیاری از محققان عید احمق ها را به ارباب شرک نسبت می دهند. این برنامه البته رواج زیادی نداشت اما در این روز اجرا کنندگان برنامه ناقوس های کلیسا را غلط می زدند، خارج می خواندند، لباس ها و صورتک های غریب در برمیکردند و کفش کهنه ای را به جای بخورسوز در دست می گرفتند.
در عید احمق ها اسقف مسخره که ریاست جشنواره را بر عهده داشت از اجرا کنندگان مراسم انضباطی کلیسایی را انتظار داشت و چون هیچ چیز به سیاق درست انجام نمی شد وضع مضحکی پیش می آمد.
برای ما روشن نیست که این جشن چه زمانی برپا می شده است اما می دانیم که در سده 12 به خوبی تثبیت شده بود و کوشش هایی که برای جلوگیری از آن به عمب می آمد تا سده 16 ناکام مانده بود.
این جشن با خوشگذرانی و سرور همراه بود و گاه تا به حد پرده دری می رسید. گاه نیز در دل نمایش های جدی هجویه و مسخرگی هایی راه می یافت. اما گسترش نمایش های کمیک تا زمانی که درام از مراسم عبادی جدا نشد به وقوع نپیوست. در این راه عید احمق ها بدون شک در توسعه کمدی مذهبی و غیرمذهبی تاثیر قاطعی داشته است.
جشن دیگری نیز مربوط به پسران همسرا وجود داشت که معمولاً به نام عید پسران اسقف شناخته می شود که شامل برخی از همان نقض غرض های کلیسایی بود که در عید احمق ها وجود داشت. این جشن بسیار جدی تر و محدودتر بود و شاید به همیت دلیل با مخالفت کمتری روبرو می شد. این جشن البته تاثیر کمتری بر تحول درام داشته است.
بیشتر بخوانیم: