سریال وایکینگ ها، محصول مشترک کانادا و ایرلند است که درباره سرگذشت کشاورزی به نام «رگنار لاثبروگ» است. او زندگی رعیتی دارد اما خیلی زود تبدیل به وایکینگی می شود که نامش لرزه بر تن پادشاهان کشورهای همسایه می اندازد. ادامه این سریال درباره فتوحات پسران رگنار و طریقه حکمرانی آنهاست.
1- سریال وایکینگ ها در سال 2013 نامزد سه جایزه امی، سال 2014 نامزد 2 جایزه، سال 2015 در 1 بخش، 2016 و 2017 در 3 بخش و سال 2018 در یک بخش نامزد شده است.
2- بخش هایی از این سریال بر اساس وقایع تاریخی واقعی است.
3- بازیگرانی که در این سریال نقش جنگجو داشتند از سه هفته قبل از فیلمبرداری، آموزش فنون مبارزه دیدند چون برای تمام صحنه های نبرد طراحی حرکت در نظر گرفته شده بود.
4- در این سریال زاغ به فور دیده می شود چون ریشه فرهنگی و مذهبی در آیین مردمان نورس یا شمالی ها دارد. یکی از نام های «اودین»، خدای نورس ها، «Hrafnaguð» به معنای «خدای کلاغ» است. در اساطیر اسکاندیناوی، خدای “اودین” به داشتن دو زاغ به نام های “هاگین” و “مانین” برای پیامرسانیهایش شناخته شده بود.
5- «کاترین وینیک»، بازیگر نقش لاگرتا، در زندگی واقعی اش هم آدم سرسخت و مبارزی است. او کمربند مشکی تکواندو و کاراته دارد. او همچنین دارای مجوز رسمی بادیگاری است.
6- این سریال 4 زبان منسوخ شده را دوباره زنده کرد: نورس باستانی، آنگلوساکسون، لاتین و فرانکیش باستانی.
7- «الکساندر لودویگ»، بازیگر نقش بیورن، بخاطر چهره اش توانست صاحب این نقش شود. او شباهت زیادی به شخصیتی داشت که نقش کودکی های بیورن را بازی می کرد.
8- صحنه های نبرد وایکینگ ها اکثرا واقعی بودند و به آنها جلوه های ویژه کامپیوتری اضافه شده بود.
9- مرگ شخصیت «سیگی» در فصل سوم خیلی ناگهانی پیش امد چون بازیگر این نقش، «جسلین گیلسیگ»، به دلایل شخصی دیگر حاضر به همکاری با سریال نبود.
10- در فصل چهارم، فلوکی پنهانی تجهیزات و کشتی می سازد تا با آنها به فرانسوی ها حمله کنند. آن کشتی که از لبه صخره ها به پایین هدایت می شود واقعی است.
11- لوکیشن اکثر سکانس های این سریال در ایرلند است. دیگر قسمت ها در بخش هایی از روستاهای نروژ و دانمارک فیلمبرداری شده است. جزیره امرالد (لقب کشور ایرلند) بخاطر شباهت زیادش به اسکاندیناوی، به عنوان محل فیلمبرداری انتخاب شد.
12- «گوستاو اسکاشگورد»، بازیگر نقش فلوکی، سوئدی است و در تلفظ صحیح کلمات به بازیگران کمک می کند.
13- «گوستاو اسکاشگورد» بازیگر نقش فلوکی و «کلایو استاندن»، بازیگر نقش رولو، هر دو برای بازی در نقش «رگنار» تست داده بودند.
14- «تراویس فیمل»، بازیگر نقش رگنار، برای بازی در نقش «رولو» تست داده بود اما خودش دوست داشت نقش «فلوکی» را بازی کند.
15- «لاثبروگ/ Loðbrók » نام خانوادگی نیست بلکه یک لقب به معنای پرزدار است که به «رگنار» داده شده بود؛ به این دلیل که لباس هایی از پشم و خز می پوشید.
16- تمام زیورآلات و جواهرات استفاده شده در سریال ساخته دست هنرمندان شرکت « The Crafty Celt» است و به گفته خودشان برای ساخت آنها تحقیقات گسترده ای درباره عصر وایکینگ ها انجام دادند.
17- در فیلم زادگاه رگنار در کتگات است اما در واقع، کتگات دریایی مابین سوئد، نروژ و دانمارک است.
18- تتوی روی بدن وایکینگ ها بر اساس وقایع تاریخی و افسانه های آنها است. خالکوبی رالو طرحی از اساطیر اسکاندیناوی میباشد که در آن گرگهای “هاتی” و “اسکال” به دنبال خورشید و ماه هستند.
19- نام «فلوکی/ Floki » به معنای «وایکینگ قهرمان» است. همچنین این نام می تواند برگرفته از کلمه سوئدی « flokig » به معنای آدم عجیب و غریب و البته دیوانه باشد.
20- «آینار سلویک»، آهنگساز نروژی موسیقی های متن این سریال را ساخته است. او برای حفظ اصالت نورس باستان از سازهای آنها استفاده کرده است. مثلا از شاخ بز به جای شیپور ، تاگلهارپا که نوعی آلت موسیقی خمیده در اسکاندیناوی است و لایر (نوعی چنگ) استفاده کرده است.
21- برای وایکینگ بودن، قدرت فیزیکی زیادی لازم است و به همین دلیل آنها فرزندان ناتوان جسمی را درطبیعت وحشی رها می کردند و یا به دریا می انداختند اما «رگنار» پسرش «آیوار» را از بین نبرد.
22- «کاترین وینیک» قرار است در فصل ششم برای اولین بار کارگردانی کند.
23- زنهایی که در تیتراژ سریال دیده میشوند اشاره به ۹ دختر “ران” دارند که در قالب موجها نشان داده شدهاند.
24- این سریال قرار بود به صورت یک مینی سری 9 قسمت باشد اما به درخواست کانال هیستوری این داستان شاخ و برگ گرفت و به فصل 6 رسید.
25- درواقع “وایکینگ” به یک قوم یا ملیت اشاره ندارد. وایکینگ بودن نوعی شغل است و معنای آن نیز غارتگری است.
26- به غیر از موی دماسبی برای زنها و ریش بلند برای مردان، هیچ شواهد تاریخی دیگری برای ترسیم شکل یک وایکینگ واقعی وجود ندارد. به احتمال زیاد، مدل موهای وایکینگها به نوعی بوده است که از زیر کلاهخود آنها بیرون نیاید؛ چون در این صورت دشمنان میتوانستند آنها را از پشت گرفته و بر زمین بزنند.
27- هرگاه که صحنهای از گردهمایی های مردم اسکاندیناویایی را میبینیم، سر و صدای پسزمینه به زبانهای ایسلندی، دانمارکی، نروژی و سوئدی شنیده میشود.
28- رنگهای زرد و قرمزی که روی پرچم ها و سپر های “هارالد فاینهیر” استفاده شدهاند، رنگهای خاندان سلطنتی نروژ هستند.
29- اگرچه لباسهای تولید شده برای وایکینگ ها بسیار گیرا و جذاب هستند اما تاریخنگاران عموما معتقند که وایکینگ های واقعی اینگونه لباس نمیپوشیدند؛ حداقل اینکه جنگجویان از زره ها و لباسهای محافظ بیشتری استفاده میکردند.
30- شخصیت رولو از روی یک وایکینگ واقعی به نام “هرولف” که توانست بخشهایی از فرانسه معروف به “نورماندی” (به معنای سرزمین مردم اسکاندیناوی) را تسخیر کند، ساخته شده است. هرولف درواقع پدرِ پدرِ پدرِ پدربزرگ ویلیام کبیر است.
31- نوشتههای که روی بدنه شمشیر “شاه هوریک” مشاهده میکنید، به زبانهای “فوتارک قدیم” (سیستم نوشتاری بسیار قدیمی در اسکاندیناوی) و “فوتارک نو” نوشته شده است و معنای آن “پارهای از پادشاهان” است.
32- تصویر سریال Vikings از زن به عنوان انسانی آزاد و جنگجو کاملاً با واقعیت تطابق دارد؛ زنها در عصر وایکینگها از آزادی غیرمنتظرهای(!) شامل حق طلاق و ازدواج دوباره برخوردار بودند.
33- سازندگان برای فیلمبرداری صحنهای که فتح پاریس شرح داده میشود، فضاسازی و محیط مصنوعی خاصی در نظر گرفته بودند. در طول فیلمبرداری، صدها بدلکار آتش گرفته بودند تا فروپاشی یک قصر با شکوه هرچه تمامتر به دید مخاطب برسد.
34- تراویس فیمل، بازیگری که نقش رگنار لادبروک را بازی میکند، در دهه ۹۰ مدل لباس زیر مردانه بود و اولین مدل مردی بود که توانست با “کالوین کلین” قراردادی بین ۱۰۰ تا ۹۹۹ هزار دلاری ببندد. حتی بعضیها میگویند او دلیل بعضی از تصادفات خودرو هاست؛ زیرا رانندگان زن با نگاه به تبلیغ های او در سطح شهر، حواسشان پرت میشده است.
بیشتر بخوانیم:
جزیره شاتر (shutter Island)، جایی که هرگز به آنجا سفر نخواهید کرد!
Taxi Driver (راننده تاکسی)، روایت تعفن یک شهر
کارول (Carol)؛ روایت عشق دو زن
آلفا (Alpha)؛ شروع رابطه احساسی انسان و حیوان