امروز: پنج شنبه, ۲۹ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۱۶ ربيع الأول ۱۴۴۶ قمری و ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۴ میلادی
یکشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۹ ۱۴:۰۲
۳
PNAZAR
نسخه چاپی

مکتب ملطی (طبیعت شناسان) – آناکسیمندروس

مکتب ملطی (طبیعت شناسان) – آناکسیمندروس
به گزارشتمیم نیوز

آناکسیماندروس دومین فیلسوف و دانشمند ملطی بود. وی ظاهراً جوان تر از طالس و به نقل از تئوفراستوس جانشین و شاگرد طالس بوده است. اختراع ساعت آبی یا آفتاب نما برای اندازه گیری انقلاب های زمستانی و تابستانی خورشید و تعیین اوقات اعتدال (ربیعی و خریفی) را به او نسبت می دهند.

در صورتی که کسان دیگری نظیر هرودوت می گویند، آفتاب نما نخست در بابل اختراع شده بود و یونانیان آن را از بابلیان گرفته اند و نیز از ایشان نقش کره آسمان و تقسیم روز را به 12 ساعت آموخته بوده اند. آناکسیمندر مانند طالس به تتبعات در زمینه علوم عملی می پرداخت و عقیده بر این است که او نقشه ای احتمالاً برای کشتی بانان ملطی دریای سیاه، طراحی کرد و بعدها به دست جغرافی دان همشهری وی هکاتائوس کامل گشت.

آناکسیماندر مانند طالس در جستجوی عنصر نخستین و نهایی همه اشیاء بود اما بر این باور بود که آن نمیتواند نوع خاصی از ماده مثلاً آب باشد زیرا آب یا رطوبت خود یکی از اضداد است که کشمکش دست اندازی تجاوز هر کدام را باید تبیین کرد. اگر دگرگونی، تولد و مرگ، نمو و زوال به علت کشمکش و تجاوز عنصری بر عنصر دیگر است پس این نه آب و نه هیچ یک از به اصطلاح عناصر دیگر، بلکه ماده نامعین دیگری است که از آن همه آسمان ها و همه جهان هایی که در آن اند پدید می آیند. آنچه چیزها از آن پدید می آیند همان است که در آن بنابر ضرورت از میان می روند زیرا به سبب بیدادگری خود طبق فرمان زمان به یکدیگر تاوان و جریمه می دهند.

این عنصر اولی (به یونانی: آرخه) را آناکسیمندر علت مادی نامید. وی نخستین کسی بود که آن را چنین نامید. این عنصر نه آب است و نه هیچ یک از دیگر عناصر، بلکه طبیعی است مغایر با آنها و نامتناهی که تمام آسمان و عوالم درون آنها از آن ناشی می شوند. آن بیکران است یعنی جوهری نامتناهی است، ازلی و ابدی است و تمامی جهان ها را فراگرفته است.

حالا باید دید چرا آناکسیمندروس اصل نخستین و سرچشمه چیزها را ماده ای نامتعین و نامحدود می دانسته است. ارسطو از این معنا دو تفسیر می کند: یکی این که چیز محدود، یا خود آغاز است یا از آغازی برخاسته است. اما نامحدود دارای آغاز نیست زیرا در آن صورت دارای پایانی هم می بود و نیز نامحدود باید چونان آغاز چیزها خود نازاییده و فناناپذیر باشد زیرا آنچه پدید آمده است باید ضرورتاً پایان یابد و هر فنایی خود پایان است.

بدین سان نامحدود آغازی ندارد بلکه چنین می نماید که آغاز همه چیزهای دیگر است و همه چیز را در بر دارد و بر همه چیز فرمانرواست زیرا این هم نامیرا و هم تباهی پذیر است. تفسیر دیگر ارسطو این است که تنها با باور به یک اصل نامحدود، پیدای چیزها متوقف نمی شود.

جهان های بی شمار

از عقاید دیگر آناکسیماندروس این است که کثیری از جهان های هم زیست بی شماری وجود دارند. هر یک فناپذیر است اما در عین حال چنین می نماید که شمار نامحدود از آنها وجود دارند، جهان ها به واسطه حرکت ازلی به وجود آمده اند و به علاوه یک حرکت ازلی وجود داشت که در آن حرکت، آسمان ها به وجود آمده اند. وقتی اشیا از هم جدا شدند جهانی که ما آن را می شناسیم به وسیله حرکت چرخنده گردبادی شکل گرفته است به این معنا که عناصر سنگین تر، خاک و آب در مرکز گردباد باقی ماندند. آتش به سوی محیط رانده شد و هوا در وسط باقی ماند.

ساختار جهان ما 

نظریه آناکسیماندروس درباره هوا و شکل زمین این است که شکل زمین استوانه ای است و ژرفای آن یک سوم پهنای آن است و زمین در فضا آزادانه معلق است و هیچ چیز آن را نگه نمی دارد بلکه به علت فاصله مساوی اش از همه سو بر جای خود استوار است. شکل آن محدب و گرد، مانند ستونی سنگی است. ما روی یکی از سطوح راه می رویم و سطح دیگر در  سوی مقابل است.

بدین سان آناکسیماندروس برای نخستین بار زمین را در فضا آویزان تصور می کند و این اندیشه نزدیک به اقعیت را جانشین عقیده کهنی می سازد که زمین باید بر چیزی تکیه داشته باشد. استوار بودن زمین در فضا به علت تعادل آن است زیر ا از هر سو فاصله ای مساوی دارد.

دریا

وی عقیده داشت که در آغاز سراسر سطح زمین رطوبت بوده است ولی پس از آنکه در اثر تابش خورشید خشک شد قسمتی از آن بخار شد و انقلاب های خورشید و ماه را سبب گردید و آن قسمی که باقی مانده است، دریاست. بنابراین دریا همواره در اثر خشک شدن کمتر می شود و سرانجام اندک اندک همه آن خشک خواهد شد. دریا آن چیز است که از رطوبت نخست باقی مانده است، آتش بیشتر آن را خشکانده و بقیه را به وسیله کز دادن به شکل نمک درآورده است.

حیات از دریا ناشی می شود و صور کنونی حیوانات به سبب سازگاری با محیط به ظهور رسیده است. آناکسیماندورس حدس هوشمندانه ای درباره خاستگاه انسان زده است که میگوید در آغاز انسان از نوع دیگری از حیوانات متولد شده است زیرا در حالی که دیگر حیوانات به سرعت خوراک خود را می یابند، تننها ادمی نیازمند یک دوره دراز مدت شیرخواری است طوری که اگر او در آغاز چنان که اکنون هست می بود، هرگز نمی توانست زده و باقی بماند.

نظرات آناکسیماندروس درباره پیدایش جانوران و انسان یکی از مهم ترین کوشش های فردی و علمی اوست. وی به این نکته بسیار مهم و علمی توجه داشته که نخستین جانداران در آب پدید آمده اند و بی شک می توان گفت که مشاهدات عینی او در پیرامون جانوران کوچم و بزرگ دریایی در زادگاه خود وی، تاثیر فراوان در کشاندن اندیشه او به این نظریه طبیعی علمی داشته است.

مشاهده وضع طبیعی و چگونگی زاییده شدن و تغذیه و رشد انسان چونانتنها موجود جانداری که بیش از همه نیازمند پرستاری و پرورش است وی را به این نتیجه می رساند که اسلاف نخستین او باید در محیط حیاتی دیگری پرورش یافته باشند. اما چون سرچشمه پیدایش و زندگی همه جانداران در آب و رطوبت بوده است از آن انسان نیز باید چنین باشد.

پس آدمی نخست باید در درون جانداری دریایی پدید آمده باشد و زمانی را در درون آن جاندار که چیزی همانند ماهی بوده است گذرانده باشد و پس از این اکه برای مواظبت و پرستاری از خودش شایسته شده بود، بیرون آمده و به خشکی راه یافته است در هر حال انسان  در آغاز نمی توانسته از پستانداران باشد بنابراین اصل انسان به جانوری ماننند ماهی باز می گردد.

بدین سان آناکسیماندروس در سده ششم ق.م در نظریه خود درباره پیدایش جانداران پیشگام اندیشه های داروین به شمار می رود. وی نخستین انسانی است که در این باره با تکیه بر تجربه و نظر پژوهش آغاز کرده است و بر روی هم می توان وی را به گفته گومپرتس در کتاب متفکران یونانی، آفریننده واقعی دانش طبیعی یونانی و بدین گونه مغرب زمین به شمار آورد.

در فرهنگ فلسفه درباره آناکسیماندروس چنین آمده است که وی فیلسوف ماتریالیست، دیالکتیکی اندیش خودرو و مولف نخستین اثر فلسفی در یونان درباره طبیعت است که محفوظ نمانده است. وی مفهوم اصل نخستین یا مبدا تمامی اشیاء را وضع کرد. نظریه جهان شناسی آناکسیماندر زمین را که شکلی استوانه داشت در مرکز عالم قرارداد . سه حلقه آسمانی خورشید، ماه و ستارگان زمین را محاط کردند.آناکسیماندر به لحاظ تاریخی نخستین کسی بود که اندیشه تکامل و تطور را پیشنهاد کرد که انسان چونان سایر جانواران از ماهی پدید آمد.

 

بیشتر بخوانیم:

مکتب ملطی (طبیعت شناسان) – آناکسیمنس

مکتب ملطی (طبیعت شناسان) – طالس

 زندگی و مرگ - قتل و خودکشی در چه صورت مجاز است؟

تحلیل خودخواهی و دگرخواهی

 تعریف هگل از تاریخ فلسفی؛ تاریخ به مثابه قتلگاه



+ 3
مخالفم - 0

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به تمیم خبر می باشد.
هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.