چندین سال کشمکش سیاسی و برخوردهای شدید تبلیغاتی میان دول اروپایی سرانجام باعث برافروخته شدن آتش جنگ جهانی دوم گردید. جنگی که به لحاظ شدت و گستردگی بی سابقه بوده و جان میلیون ها انسان را قربانی خویش ساخت. طول دوره جنگ را می توان با دو مرحله که هر یک ویژگی های خاصی داشته اند از یکدیگر متمایز ساخت. مرحله اول که در عین حال نیمی از تمامی زمان جنگ را دربرمیگرفت با پیروزی دول محور مشخص می گردد. مرحله دوم شامل نیمه دوم زمان جنگ است که با موفقیت و اعتلای سیاسی و نظامی متفقین ممتاز می شود.
در ابتدای جنگ اتحاد شوروری همچون آلمان و هماهنگ با آن کشور به توسعه اراضی پرداخت و دیدگاه دول اروپای غربی و آمریکای شمالی در این زمینه کمترین تفاوتی با آلمان نداشت. ایالات متحده اگرچه در آغاز جنگ، ظاهراً اعلام بی طرفی کرد اما عملاً جانب دولت های غربی را گرفت و به حمایت ایشان مبادرت ورزید.
درپایان مرحله اویل جنگ، تهاجم ژاپن به آمریکا و حمله آلمان به شوروی صحنه سیاسی و نظامی جنگ را تغییر داد و باعث گردید که دولت های کمونیستی و کاپیتالیستی دست دوستی به یکدیگر دهند و متحداً علیه نازیسم اقدام به جنگ کنند. همین اتحاد موازنه قوا را به نفع متفقین تغییر چشمگیری داد و سرنوشت جنگ را دگرگون کرد.
هیتلر قبل از هر حمله ای برای مطمئن شدن از عدم حمله شوروی به کشورش با استالین دیدار کرده و پیمان پولادین امضا کرد و سپس در ساعت 4:45 بامداد 1 سپتامبر (10 شهریور) 1939 به لهستان حمله کرد که طبق توافق قبلی بخشی از آنجا را شوروی از آن خود نمود. این تاریخ متداول آغاز جنگ جهانی دوم در غرب می باشد. در پی این موضوع با اعلان جنگ کشورهای انگلیس، فرانسه و بلژیک به آلمان جنگ جهانی دوم آغاز گشت. اما این کشورها دفاع را بر حمله ترجیح دادند و به ایجاد خطوط دفاعی مستحکم د رمقابل قوای آلمان پرداختند.
توسعه طلبی شوروی در اروپا
پس از معامله موفقیت آمیز شوروی با آلمان در مورد لهستان، این کشور بلافاصله در صدد توسعه نفوذ خود در اروپای شرقی و تسلط بر آن منطقه، جهت سبقت جستن بر آلمان برآمد، این بود که کشورهای قرنطینه (لیتوانی، لتونی و استونی) را ابتدا با گرفتن امتیازات نظامی و سپس با توسعه آن امتیازات ضمیمه خاک خویش ساخت.
پس از کشورهای قرنطینه استالین فنلاند را هدف توسعه طلبی های خود ساخت. او از فنلاند خواست تا بخشی از اراضی خود را به شوروی اگذار کند. به دنبال این درخواست آمریکا از شوروی خواست تا از هر گونه اقدام خصمانه علیه فنلاند خودداری ورزد اما روس ها علیرغم این واکنش آمریکا به فنلاند حمله ور شدند. در این حال فرانسه و انگلستان برای کمک به فنلاند به اسکاندیناوی نیروهای کمکی اعزام نمودند ولی دولتهای سوئد و نروژ به این نیروها اجازه عبور نداند در نتیجه نیروهای فنلاندی با وجود دفاع سرسختانه، متحمل شکست سختی شدند و دولت آن کشور به قبل و شرایطی سنگین تر از درخواست اولیه دولت شوروی تن درداد.
با وجود آنکه تصرف کشورهای قرنطینه و جنگ با فنلاند موجب خشم افکار اروپای غربی و آمریکای شمالی علیه شوروی شد. لیکن استالین پس از تصرف آن کشورها متوجه رومانی شد و توانست متعاقب چند اخطار سرانجام رومانی را نیز به واگذاری قسمتی از اراضی خود به شوروی در سال 1940 وادار کند.
تهاجمت آلمان برای تسلط بر دریای شمال
هیتلر که پس از لهستان درصدد توسعه نفوذ آلمان بر دریای شمال برآمده بود در فروردین 1940 به کشورهای دانمارک و نروژ حمله ور شد. دولت دانمارک بلافاصله تسلیم گردید لیکن نروژ تا رسیدن قوای کمکی فرانسه و انگلیس مقاومت نمود. نیروهای آلمان پس از نبردی سنگین که به کمک کیسلینگ رهبر ستون پنجم خود در نروژ انجام دادند در اردیبهشت 1940 آن کشور را نیز متصرف شدند پس از آن هیتلر متوجه کشورهای بلژیک و هلند شد.
در ماه اردیبهشت 1940 نیروهای آلمانی به این کشورها نیز هجوم آوردند. هلند بلافاصله شکست خورد و ملکه آن به انگلستان گریخت. از آنجا که غلبه بر این کشورها برای تسلط بر اروپای غربی اهمیت فراوان داشت نیروهای انگلیسی و فرانسوی برای مقابله با آلمان ها به بلژیک اعزام شدند لیکن تسلیم دولت بلژیک در اوایل ماه خرداد 1940 این نیروها را در بندر دونکرک به محاصره درآورد که با زحمت زیاد توانستند خود را نجات داده و به انگلیس بازگردند.
تصرف فرانسه توسط آلمان
سقوط کشورهای بلژیک و هلند زنگ خطری برای انگلیس و فرانسه به صدا درآورد، دو کشور برای هماهنگ نمودن عملیات نظامی خود اقدامات وسیعی را آغاز کردند. در انگلستان چرچیل به جای چمبرلین نخست وزیر و ژنرال پتن به معاونت نخست وزیر و ژنرال دوگل به معاونت وزارت جنگ منصوب شدند لیکن اینگونه اقدامات نیز نتوانست کمکی به دولتهای فرنسه و انگلیس برای جلوگیری از پیشرفت ارتش آلمان در غرب اروپا بنماید.
ارتش فرانسه و انگلستان که گمان می کردند آلمان مانند جنگ جهانی اول از طریق بلژیک قصد حمله دارد تمام نیروهایشان را به آن منطقه فرستادند اما هیتلر که این موضوع را فهمیده بود تصمیم به هجوم از طریق جنگل های آردن در فرانسه نمود و سپس از طریق عملیات قوس بزرگ نیروهای متفقین را محاصره کرد و در سال 1940 فقط 28 روز در برابر ارتش هیتلری توانستند دوام بیاوردند و در اخر هم به ناچار به انگلستان گریختند نتیجه این شکست آن بود که عملاً فرانسه بی دفاع شده و آلمان با کمترین تلفات توانسته بود این کشور را اشغال کند.
همزمان با پیشرفت ارتش آلمان در فرانسه در ماه ژوئن دولت ایتالیا نیز به انگلیس و فرانسه اعلان جنگ داد و بلافاصله به فرانسه حمله ور گردید.
در 22 ژوئن 1940 دولت فرانسه پس از شکست در جنگ قرارداد ترک مخاصمه را با آلمان امضا کرد و مارشال پتن که در این زمان رئیس جمهور آن کشور شده بود، مرکز حکومت را از پاریس به شهر ویشی انتقال داد. به این ترتیب بخش شمالی فرانسه به اشغال نیروهای آلمانی درآمد و بخش جنوبی آن که به فرانسه ویشی معروف شده بود با ریاست جمهوری مارشال پتن تحت نظارت آلمان ها قرار گرفت علیرغم تسلیم پتن، ژنرال دوگل از تسلیم در برابر آلمان خودداری کرد و در لندن دولت در تبعید، فرانسه آزاد را برای مبارزه با آلمان ها تشکیل داد.
نبردهای هوایی و دریایی انگلستان با آلمان و کمک ایالات متحده آمریکا پس از سقوط فرانسه، از آنجا که آلمان ها وسایل کافی برای پیاده کردن نیرو و تصرف انگلستان را نداشتند اقدام به بمباران هوایی و محاصره دریایی آن کشور نمودند. تلاش وسیع آلمان ها برای نابود ساختن مراکز انسانی و صنعتی انگلستان به وسیله بمباران در طول سال 1940 بدون نتیجه ماند لذا آلمان ها با استفاده از زیردریایی های خود در سراسر دریای شمال و اقیانوس اطلس به کشتی هایی که به مقصد انگلستان در حرکت حمله ور شدند.
اگر چه از آغاز جنگ، ایالات متحده شروع به توسعه نیروهای نظامی خود نموده و کمک هایی نیز به انگلیس و فرانسه می کرد لیکن آنچه باعث همکاری بیشتر آن کشور با انگلستان شد گسترش جنگ به اقیانوس اطلس بود. سیاست دولت ایالات متحده در این زمان کسب امتیازات مستقلاتی و تجاری از انگلستان در قبال کمک های اقتصادی و نظامی به آن کشور بود. انگلستان با استفاده از اینگونه کمک ها توانست از خطر محاصره دریایی آلمان ها نجات یابد.
تهاجمات آلمان برای تسلط بر دریای مدیترانه
اگرچه آلمان در دریای مدیترانه متحد نزدیکی چون ایتالیا داشت لیکن بخاطر ضعف نظامی آن کشور در آلبانی و لیبی و پیشرفتی که انگلیس ها در بالکان و شمال آفریقا داشتند در سال 1941 نیروهای آلمانی برای تصرف بالکان و شمال آفریقا و کنترل دریای مدیترانه وارد عمل شدند. در ماه مارس 1941 نیروهای آلمانی بلغارستان را اشغال نمودند.
درماه آوریل پس از اشغال یوگسلاوی به همراهی نیروهای ایتالیایی به یونان حمله ور شدند تا پایان آوریل یونان به تصرف نیروهای آلمانی درآمد و طولی نکشید که جزیره کرت نیز تصرف شد. به این ترتیب سواحل شمالی مدیترانه تحت کنترل آلمان قرار گرفت، برای کنترل سواحل جنوبی مدیترانه در ماه مارس 1941 واحدهایی از ارتش آلمان به شمال آفریقا فرستاده شدند که توانستند تا نزدیکی اسکندریه پیشروی نمایند.
برگرفته از دانشنامه جنگ جهانی دوم
بیشتر بخوانیم:
جزئیاتی در خصوص جنگ جهانی دوم- دلایل آغاز جنگ
جزئیاتی در خصوص جنگ جهانی دوم- پیش زمینه جنگ
جزئیاتی در خصوص جنگ جهانی دوم – جهانی شدن جنگ
جنگ های بزرگ تاریخ - نبرد اورلئان (شالون) و ورد آتیلا به اروپا