امروز: یکشنبه, ۲۲ مهر ۱۴۰۳ برابر با ۱۰ ربيع الآخر ۱۴۴۶ قمری و ۱۳ اکتبر ۲۰۲۴ میلادی
چهارشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۰۸
۰
۰
نسخه چاپی

تاثیر سنه کا بر تراژدی شکسپیر و عصر رنسانس

تاثیر سنه کا بر تراژدی شکسپیر و عصر رنسانس
به گزارشتمیم نیوز

هرچند تراژدی های رومی امروزه به عنوان درام های نازلی شناخته می شوند اما از طرف تماشاگران و منتقدان زمان خود مورد لطف بسیار بوده اند. تنها نام سه نویسنده تراژدی در سال های قبل میلاد برای ما شناخته شده است: کینتوس انیوس، مارکوس پاکوویوس، لوسیوس آکیوس.

ارزیابی کلی این تراژدی ها مشکل است چرا که هیچ یک از آن ها به دست ما نرسیده است و قضاوت ما تنها بر قطعات، نامها و اظهارنظرهایی که معاصران این نمایشنامه نویس ها به عمل آورده اند استوار است.

منبع دیگر قضاوت ما این است که اکثر آنها از الگوی تراژدی های یونانی اقتباس شده اند که فابیولا کرپیداتا نامیده می شدند و تعداد کمی از آنها فابیولا پراتکستا نام داشتند و دارای موضوعات رومی بودند.

تراژدی های رومن نیز همچون کمدی، از ساختار تراژدی های یونانی فاصله مهمی نگرفتند اما چنین می نماید که تاکید تراژدی های رومی بیشتر روی مقولاتی از جمله فضیلت تام، گناه؛ وحشت، کردار نجیبانه، داستان های احساساتی و بلاغت همراه با صحنه های بسیار هیجان انگیز و تماشایی بوده است.

با آنکه اجرای تراژدی تا عصر مسیحیت ادامه یافته، اما ظاهراً هیچ نمایشنامه ای پس از سال 29 ق.م برای اجرای نوشته نشده است مگر نمایش تیستس که آن هم در جشنواره ای به مناسبت پیروزی بر آکتیوم اجرا گردید و واریوس روفوس گزارش آن را داده است.

مورخان چنین می پندارند که سلیقه عام در دوران امپراتوری چنان زمخت و عاری از ظرافت گردیده بود که تراژدی دیگر نمی توانست موثر واقع شود و در جشنواره های دیگر تراژدی کاملی اجرا نمی شد و تنها قطعات منتخب یا خلاصه یک تراژدی به اجرا در می آمد.

البته هنوز در اینجا و آنجا درام های منفرد و مهجوری همچون مده آ اثر اووید نوشته می شدند. احتمال دارد که متن برخی از صحنه های اینگونه تراژدی ها در میهمانی ها و مجالس خصوصی خوانده می شدند.

تنها تراژدی های رومی که به دست ما رسیده اند متعلق به این دوره اند که همه آنها به جز یکی، متعلق به لوسیوس آنئوس سنه کا هستند.

سنه کا در اسپانیا متولد شد و در روم تحصیل کرد. وی به خاطر تالیفاتش در علم بیان و فلسفه شهرت یافت. پس از اینکه شاگردش نرون، به امپراتوری رسید، وی متنفذترین مرد روم گردید. سنه کا بعدها از نظر نرون افتاد و کارش به خودکشی رسید.

از سنه کا 9 نمایشنامه به جا مانده است: زنان تروا، مده آ، اودیپ، فدرا، تیستس، هرکول در اوتسا، هرکول دیوانه، زنان فینیقی و آگا ممنون؛ که همه از نمایشنامه های یونانی اقتباس شده اند.

با آنکه بعید می نماید نمایشنامه های سنه کا در تئاترهای عمومی روم اجرا شده باشد اما مقدر چنین بود که این آثار تاثیر عمیقی بر عصر رنسانس داشته باشند. نمایشنامه های سنه کا بودند که زمینه تراژدی های عصر شکسپیر را فراهم آوردند؛  از این رو شناخت ویژگی نمایشنامه های او از اهمیت بسزایی برخوردار است.

اول؛نمایشنامه های سنه کا توسط میان پرده های همسرایی که ارتباط ضعیفی با اصل نمایش دارند، به پنج قطعه یا اپیزود تقسیم می شوند. شکل پنج پرده ای نمایش ها در رنسانس به صورت استانده درآمد و با آنکه نقش همسرایان در رنسانس به یک شخصیت تقلیل یافت اما همواره در نمایشنامه های این دوره همسرایان وجود دارد.

دوم ؛ گفتارهای شیوای سنه کاکه شبیه یحث های جدلی است توسط نویسندگان بعد از او تقلید گردید.

سوم؛ توجه سنه کا به اخلاق در نمایش کردارهای شورانگیزی که خسران احساسات لجام گسیخته را می نمایانند انعکاس یافتند و در سنتنتیا (به معنای اختصار، کلمات قصار کلی درباره موقعیت بشر) الگوی درام رنسانس قرار گرفت و در آثار آن دوره مثال های ترسناک از رفتار شیطانی انسان ها و نشوارهای اخلاقی درباره انسان رواج یافت.

چهارم؛ صحنه های خشونت آمیز و رعب آور در نمایشنامه های سنه کا (چنان که در نمایشنامه ادیپ، ژوکاست شکم خود را می درد یا در تیستس گوشت کودکان را در یک مهمانی می پزند و بر سر میزی می آورند) در دوره های بعد تقلید گردید.

پنجم؛ شیفتگی سنه کا به جادو، مرگ و تداخل دنیای انسان ها و فوق انسان ها، الگوی درام های رنسانس قرار گرفت.

ششم؛ سنه کا شخصیت هایی خلق می کرد که دستخوش هوای نفسانی از جمله انتقام بودند و این هواها آن ها را به سوی فنا می کشاند. این عوامل برای درام نویسان رنسانس سرمشق های ارزنده ای بودند تا بتوانند انگیزه های روانی مناسبی برای شخصیت های خود بیابند و شخصیت های یکدستی بسازند.

هفتم؛ بسیاری از شیوه های فنی سنه کا از جمله تک گویی ها، گفتگو با خویشتن و وجود محرم راز، توسط مولفان بعدی تقلید شد. لذا با آنکه سنه کا درام نویس درجه دومی شناخته می شود، اما تاثیر عظیمی بر دوره های بعد از خودبرجای نهاده است.

اوکتاویا که گاه به اشتباه اثر سنه کا شناخته شده است، تنها مثال موجود از فابیولا پراتکستا یا تراژدی با مایه رومی است. این تراژدی که اعتبار چندانی هم ندارد بر اساس مرگ همسر نرون نوشته شده است و سنه کا در آن به عنوان یک شخصیت یا کاراکتر ظاهر می شود.

 

بیشتر بخوانیم:

 نمایش فارس در قرون وسطی

 آرمان نئوکلاسیک در تئاتر ایتالیا

 شکسپیر و معاصرانش و شباهت های نمایشنامه هایشان

 لباس در دوره الیزابت چگونه بود؟



+ 0
مخالفم - 0
نظرات : 0
منتشر نشده : 0

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به تمیم خبر می باشد.
هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.