ویلیام شکسپیر (1564-1616) شاید بزرگترین درام نویس همه اعصاب باشد. وی به عنوان درام نویس، بازیگر و سهامدار گروه های بازیگری و تئاترهای متعدد، بیش از همه نویسندگان زمان خود کلیه جنبه های تئاتر را مستقیما تجربه کرد.
سی و هشت نمایشنامه به شکسپیر نسبت داده اند که برخی از آنها را با همکاری دیگران نوشته است. با آنکه تاریخ گذاری دقیق همه آثار او مشکل است اما چیمبز نمایشنامه های شکسپیر را به ترتیب نگارش فهرست کرده است:
هنری ششم، قسمت دوم و سوم؛ هنری ششم، قسمت اول؛ ریچارد سوم؛ کمدی اشتباهات؛ تیتوس آندرونیکوس؛ رام کردن زن سرکش؛ دو نجیب زاده از ورونا؛ تلاش بیهوده عشق؛ رومئو و ژولیت؛ ریچارد دوم؛ رویای نیمه شب تابستان؛ شاه جان؛ تاجر ونیزی؛ هنری چهارم، قسمت اول و دوم؛ هیاهوی بسیار برای هیچ؛ هنری پنجم؛ جولیوس سزار؛ هر طور شما بخواهید؛ شب دوازدهم، هملت؛ زنان سرخوش ویندسور؛ ترویلوس و کرسیدا؛ آن خوب است که پایانش خوب است؛ چشم در برابر چشم؛ اتللو؛ شاه لیر؛ مکبث؛ آنتونسی و کلئوپاترا؛ کوریولانوس؛ تیمون آتنی؛ پریکلس؛ سیمبلین؛ داستان زمستانی؛ توفان؛ هنری هشتم؛ دو نجیب زاده خویشاوند.
ممکن نیست بتوان در چند سطر حق مطلب را درباره شکسپیر بیان مرد زیرا هیچ درام نویسی به اندازه شکسپیر بررسی و تحسین نشده است لذا چند ویژگی از درام شناسی (دراماتوروژی) او را می توان مورد ملاحظه قرار داد.
شکسپیر داستان هایش را از منابع گوناگونی مانند تاریخ، اسطوره، افسانه، قصه و نمایشنامه اخذ کرده است اما آنقدر روی آنها کار می کرد تا کاملاً متعلق به خود او گردند. در نمایشنامه های شکسپیر موقعیت ها و شخصیت ها همواره به صورتی واضح در صحنه های اول باز می شوند و حرکت نمایشی به صورتی منطقی از طریق آن موقعیت ها تحول می یابند.
معمولاً تعدادی داستان در آغاز در هم بافته می شوند و تا حدی مستقل از یکدیگر پیش می روند اما سرانجام د رنتیجه نهایی به یکدیگر پیوند می خورند به طوری که حل یکی از مسائل راه به حل مسائل دیگر می برد، به این طریق یک کثرت آشکار به وحدت می رسد. وی در حرکت صحنه آزادانه از زمان و مکان استفاده می کند و معمولا در یک نمایش ماه ها و سال ها در مکان هایی جداگانه سپری می گردند. این تابلوی گسترده احساسی از زندگی رشد یابنده ای را در باطن صحنه خلق می کند.
بازیگران فراوان نمایشنامه های شکسپیر به صورت شخصیت های دقیقی تراشیده شده اند که در پهنه ای از نادانی و حماقت تا فرمانروایی و قهرمانی، از جوانی و معصومیت تا پیری و فساد تجسم می یابند.
شخصت های نمایشنامه های شکسپیر به رغم تنوع عظیم خود، غالباً نزدیک دل و زود آشنا و همچون افرادی زنده و واقعی می نمایند و نه تصاویری بی جان بر صحنه. نگاه نافذ شکسپیر بر رفتار آدمی برای همه نسل های بعدی او هنوز ارجمند مانده است.
تاثیر زبان هیچ درام نویس دیگری به پایه نفوذ شکسپیر نبوده است. دیالوگ شاعرانه و جاندار او نه تنها عواطف، حالات، و عقاید ویژه ای را برمی انگیزد، بلکه زبان مجسم او شبکه ای از تداعی ها و دلالت های پیچیده را می شکوفاند تا موقعیت دراماتیک را بلافاصله با همه هستی پیوند دهد.
شکسپیر بدون شک قابل فهم ترین، حساس ترین و از نظر دراماتیک موثرترین درام نویس دوران خود بوده است. وی تقریبا همه اشکال دراماتیک رایج و مباحث زمان خود را در نمایشنامه هایش به کار گرفته و در هر یک از اشکال کامل ترین بیان ممکن را به استخدام درآورده است.
لازم به یادآوری است که تقادان زمان شکسپیر او را پایین تر از بن جانسن یا بومون و فلچر ارزیابی می کردند. شهرت شکسپیر در اواخر سده هفدهم آغاز شد و در سده هجدهم به اوج خود رسید. شکسپیر نیز همچون بسیاری از معاصرانش به جمع آوری و حراست آثار خود توجه چندانی نداشت زیرا در آن دوران به این آثار همچون سرگرمی های گذرا می نگریستند (همچون نمایش های تلویزیونی ما).
بقای آثار او شاید تا حد زیادی مرهون بازیگران گروه او باشد به ویژه هنری کاندل و جان همینگز که خاطره او را با چاپ 36 نمایشنامه او زنده نگاه داشتند. این کتاب که در سال 1623 به چاپ رسید معمولاً در نزد محققان به نسخه اول معروف است.
بن جانسن را معمولا پس از شکسپیر بهترین درام نویس دوران الیزابت می شناسند. بن جانسن که روزگاری بازیگر بود در میانه 1590 آغاز به نوشتن نمایشنامه کرد و پس از سال 1600 رهبر مولفینی شناخته می شد که پیرو هنر آگاهانه بودند یعنی نوشتن بر اساس مجموعه ای از اصول و قوانین.
بن جانسن بیش از درام نویسان دیگر انگلیسی به اصول کلاسیک روی آورد و مایل بود با استفاده از تجربیات درام های باستانی افراط کاری های درام نویسان کشور خود را تعادل بخشد. باید گفت وی مقلد چشم و گوش بسته آثار گذشتگان نبود بلکه بر اصول کلاسیک بدعت های بسیار نهاد و به فراوانی از مسیر آنها منحرف شد.
جانسن مورد توجه شاه و دربار بود و بیش از هر درام نویس دیگری نمایش های بالماسکه نوشت: پذیرش وی از جانب سلطنت در 1616 وی را ملک الشعرای انگلستان ساخت. وی همچنین سهم بسزایی در تغییر عقیده مردم انگلیس نسبت به تاتر داشته است زیرا پیش از او تئاتر صرفا یک سرگرمی شناخته می شد.
در سال 1616 بن جانسن مجموعه به دقت تدوین یافته ای از آثارش را منتشر کرد در حالی که در زمان او انتشار مجموعه ویژه شعر بود. باید اذعان داشت که وی یکی از بانفوذترین نویسندگان دوران خود بوده است.
از میان نمایشنامه های بن جانسن امروزه نمایشنامه های هرکس مزای دارد؛ ولپن؛ کیمیاگر و بازار مکاره بارتولومبو به ویژه از همه مشهورترند. دایره مسائل این نمایشنامه ها محدودند زیرا جانسن اساساً به تجدیدنظر در رفتار انسان ها می پرداخت و نقاط ضعف مردم زمان خود را طرح می کرد.
کمدی های جانسن را معمولا آثاری واقعگرا و اصلاح طلب می شناسند زیرا شخصیت ها بر اساس تجربیات مستقیم مولف برگزیده شده اند و به خاطر قصورشان کیفر می یابند. از آنجا که جانسن دلسوزی خاصی نسبت به شخصیت های نمایشنامه هایش نشان نمی دهد، شخصیت های وی خشک تر و اخلاقی تر از شخصیت های شکسپیر به نظر می رسند.
جانسن را همچنین واضع کمدی مزاج ها شمرده اند. از دوران کلاسیک چهار نوع مزاج جسمانی برای انسان می شناختند، خون، بلغم، صفرا، سودا و سلامتی انسان به تعادل این مزاج ها در جسم او بستگی داشت. در دوران الیزابت این مفاهیم طبی در روان شناسی نیز مدخلیت یافت.جانسن به ویژه رفتار غیرعادی و عجیب غریب انسان ها را به عدم تعادل مزاج ها نسبت می داد و از این طریق صف طویلی از تیپ ها را بر این معیار خلق کرد.
هر چند این انتخاب خودآگاهانه شخصیت ها پس از 1603 از رواج افتاد اما تا سال 1700 همچنان مبنای شخصیت پردازی قرار می گرفت. جانسن همچنین دو تراژدی به نام های سجانوس و کتی لیم نوست که هر دو از تحسین شده ترین نمایشنامه های آن سده به شمار می روند. هر چند این تراژدی ها روی صحنه ناموفق بودند.
شکسپیر و جانسن با گروهی از نویسندگان درجه دوم معاصر بوده اند. مهم ترین این نویسندگان جرج چاپمن، جان مارستن، تامس دکر، تامس هیوود، تامس میلدلتن و سیری ترنر نام دارند.
جرج چاپمن بین سال های 1595 و 113 نمایشنامه می نوشت. وی در کمدی طریق جانسن و در تراژدی شیوه مارلو را دنبال می کرد. در نمایشنامه های روز می و کلاه پردار جناب گیلز، چاپمن عناصر ساتیری و عناصر احساساتی را با لطیفه های روان شناسانه در هم می آمیزد. کمدی های وی ظرافت کمتری از کمدی های جانسن دارند.
مشهورترین تراژدی های چاپمن یکی یوسی دامبوا و دیگری انتقام بوسی دامبوا می باشند. وی در آنها مرد نیرومندو اهل علمی را نشان میدهد که محکوم به شکست است شاید بزرگترین عیب چاپمن طرز بیان او باشد یزرا فاقد تنوع است و گفتار نمایش به جای روشنگری، خواننده و بیننده را گیج می کند.
جان مارستن بین سال های 1599 و 1609 فعال بوده است. پیش داوری او نسبت به ناکامل بودن انسان در کمدی هایی نظیر هیستر یوماستیکس و میل میل شماست و در نمایشنامه های جدی او نظیر آنتونیو و ملیدا و مرد ناراضی مشهود است.
مارستن در همه آثارش به جهانی خرده می گیرد که در آن مردم امیال خود را فدای فضایل مسیحیت کرده اند. نماینشامه مرد ناراضی از نظر دراماتیک از دیگر آثار او موفق تر است زیرا عدم رضایت قهرمان داستان دارای انگیزه های محکمترین است.
مارستن را همچنین به واسطه نوعی خشونت و تخیل دست اولی که دارد ستوده اند، این شیوه تاثیر زیادی بر نویسندگان بعدی نهاده است.
تامس دِکر اساسا در طلب جلب تماشاگر بود. وی تعداد کثیری نمایشنامه نوشت که در بسیاری از آنها با درام نویسان معاصر خود همکاری داشت. دکر انسان را موجودی خیر در مقابل شر می دید و مسائل اخلاقی را در حیطه وسیعی از زندگی طرح می کرد. در نمایشنامه تعطیلات کفاش وی داستان یک کارگر کارخانه را نشان می دهد که به مقام شهرداری لندن ارتقا می یابد.
در این نمایشنامه وی به دنیای ساده پیشه وران و کسبه می پردازد و تنها جنبه های دلپذیر آن را نشان می دهد. این نمایشنامه همچون بسیاری از آثار تامس دکر در صحنه بسیار جالبتر از آن است که در شکل چاپی می نماید.
تامس هیوود نیز همچون دکر یک درام نویس مردم پسند بود و گفته می شود بیش از 200 نمایشنامه نوشته است. وی در برانگیختن احساسات رقیق مردم مهارت ویژه ای داشت و به ندرت به احساسات تراژیک می پرداخت. وی به خاطر نمایشنامه زنی که با مهربانی کشته شد، در خاطره ها مانده است که از بهترین نمایشنامه های متداول روز بود و از وقایع جنایی و اعمال خشونت آمیز واقعی برگرفته شده بود.
این نمایشنامه داستان زنی است که قصد کشتن شوهرش را دارد اما بعد پشیمان می شود. وی قصد شوم خود را به شوهرش می گوید اما شوهر با او به مهربانی برخورد می کندو زن از شدت ندامت می میرد. هیوود در این نمایشنامه به جای پرداختن به حادثه به جوهر شخصیت می پردازد.
تامس میدلتن در نمایشنامه هایش پهنه وسیعی از عواطف و موضوعات را طرح می کند و از این نظر نسبت به شکسپیر در درجه دوم قرار دارد. وی نیز همچون شکسپیر قادر است در دل هر وضعیت و شخصیتی وارد شود اما به خلاف شکسپیر، صاحب احساس نیرومند و درون بینی دست اول نیست.
آثار اولیه مدلیتن شامل کمدی های خانواده عشق، دادگاه فرشته میکائیل و یک خدمتکار پاکدامن در محله پست می باشند. نمایشنامه اخیر به ویژه به واسطه خلاقیت، زیرکی در کلام و نمایش واقعی زندگی مردم لندن قابل توجه است. میدلتن بعدها به تراژدی روی آورد. وی با همکاری ویلیام راولی، تراژدی های پریچه و کولی اسپانیایی را نوشت، تراژدی های دیگر او شامل بازی شطرنج و زنها از زنها حذر کنید، می باشند.
میدلتن در نمایشنامه های جدی خود فساد تدریجی کسانی را نشان میدهد که می توانستند مردان بزرگی باشند. عوامل تراژیک در آثار میدلتن ضعیف اند و شخصیت ها از طریق خودشناسی متحول نمیگردند.
سیریل ترنر از آن رو که جهان را طبیعتا می شناسد در میان درام نویسان معاصر خود منحصر است. وی در سه نمایشنامه مهم خود تراژدی انتقام جویان، تراژدی ملحد و نجیب زاده از طریق تصویر، شخصیت پردازی و حوادث به یک وحدت کامل حسی می رسد اما تاثیر کلی آثار ترنر تصویری منفور و ترسناک از نفس زندگی است.
نمایشنامه های شکسپیر و معاصرانش شباهت های فنی بسیاری دارند. تقریبا همه از یک نقطه آغاز می کنند و دارای تداوم تاریخی پیوسته ای هستند یعنی از عامل قاصد و رجعت ه گذشته کم استفاده میکنند و همه وقایع پر اهمیت داستان در صحنه نشان داده می شوند.
در غالب این نمایشنامه ها صحنه های کوتاه به گونه واحدهایی ساختاری عمل می کنند. از آنجا که این نمایشنامه ها برای اجرا در دکورهای واقعگرا نوشته نشده اند، اساساً فاقد مکان معینی هستند و اگر مکان واقعه برای نمایش اهمیت داشته باشد در دیالوگ متذکر می شود.
توجه اصلی در آنها به تحول حرکت معطوفاست که در آن زمان و مکان به سرعت تغییر می یابد. لحن این نمایشنامه ها کم و بیش بر اصول عقاید اخلاقی استوارند و در این پهنه انسان آزادانه حق انتخاب دارد و در این انتخاب مسلماً در مقابل نیروهای برتر از خود مسئول است.
شخصیت های این نمایشنامه اگر چه کمتر از نمایش های قرون وسطایی اما به هر حال درگیر نیروهای خیر و شرند. این مایه های اخلاقی غالباً از طریق تصاویر شاعرانه، تک گویی ها و کلمات قصار مطرح می شوند. البته معدودی از درام نویسان این دوران درس های اخلاقی خود را مستقیما نیز عرضه داشته اند.
بیشتر بخوانیم:
تاثیر سنه کا بر تراژدی شکسپیر و عصر رنسانس
نمایش مجلسی یا انجمن ادبی چیست؟
کارگردان و کارگردانی در قرون وسطی