امروز: چهارشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۴ برابر با ۰۲ ذو القعدة ۱۴۴۶ قمری و ۳۰ آوریل ۲۰۲۵ میلادی
یکشنبه, ۲۲ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۰۴
۱
۰
نسخه چاپی

سر منشأ اتروسک ها

سر منشأ اتروسک ها
به گزارشتمیم نیوز

مردم ایتالیا ضمن آنکه در نخستین دوران حیات خویش از انوار تابان خورشید یونان روشنایی می گرفتنند خود نیز سجایا و خصوصیات ریشه دار و محکمی داشتند. هنر اتروسک یا اتروریایی و هنر رومی را مانند هر هنر دیگر، باید همچون آمیزه ای از تاثیرات برخاستهاز منابع بیرونی و عناصری از خود این سرزمین در نظر گرفت.

هنر رومی وارث بلافصل تمام فرهنگ های پیشین حوضه مدیترانه، از جهات بسیار، ترکیبی از هنرهای روزگار باستان بود و اساساً با کل هنر یونان تفاوت داشت. رم نیز نقش بزرگی در انتقال تمدن به اروپای غربی داشت. به همین علت در دوره های بعد هنر روم نمادی از هنر روزگار باستان به شمار می رفت.

از لحاظ تکامل سیاسی، تاریخ یونان و تاریخ ایتالیای باستانی تا اندازه ای به موازات یکدیگر پیش می روند، ولی پیشرفت های عظیم یونان در پی جنگ با ایرانیان در سده پنجم پیش از میلاد که به آغاز عصر پریکلس انجامید، در ایتالیا قرینه ای پیدا نکرد زیرا در اینجا کشاکش های پایان ناپذیر و تلخ میان خود قبایل ایتالیک از یک طرف و قبایل ایتالیک و اتروسک ها از طرف دیگر، فرهنگ این سرزمین را از پیشرفت بازداشت.

منشا اتروسک مانند منشا میسنی ها صدها سال یکی از اسرار ناشناخته جهان باستان به شمار می رفته است. زبان اتروسک ها با آنکه به خطی مشتق از یونانی نوشته می شد و در کتیبه هایی که تا کنون خوانده نشده اند آثاری از آن دیده می شود، ارتباطی به خانواده زبان ای هند و اروپایی ندارد.

تاریخ دانان جهان باستان که همانند تاریخ دانان جهان امروزی شیفته حل این معما شده بودند، عموماً احساس می کردند که اتروسک ها از آسیای صغیر به ایتالیا کوچیده اند و مخصوصاً هرودوت، پدر تاریخ اعلام داشت که اتروسک ها از لیدیا برخاسته اند.

این سنت همچنان دوام آورده است و چون فرهنگ اتروسک به عنوان فرهنگی متفاوت با فرهنگ های دیگر ساکنان ایتالیا در حدود 700 پیش از میلاد به ظهور می رسد، از صدها سال پیش تا کنون تاریخ ورود ایشان به سرزمین ایتالیا را سده هشتم پیش از میلاد دانسته اند.

اما این گونه اظهارنظر، بسیار ساده اندیشانه است و توضیح کافی درباره پیوندهای علنی بین فرهنگ اتروسک و فرهنگ های کهن تر ایتالیا در آن وجود ندارد. برخی از دانشمندان امروزی معتقدند که اتروسک ها اعقاب بلافصل مردمی بسیار کهن تر از هند و اروپاییان هستند که از شمال به ایتالیا سرازیر شده بودند ولی این نظریه نیز به نوبه خود نمی تواند علت پیدایش برخی از عناصر فرهنگ اتروسک ها مخصوصاً مراسم پیچیده و پرشکوه تدفین ایشان را که ظاهراً با رسوم شرقی پیوند دارد روشن سازد.

در نظریه تلفیقی دیگری گفته می شود که هرودوت در آثارش به تاریخ خاصی اشاره نمی کند و مهاجرتی که وی از آن نام می برد می تواند به دوره جابجایی و مهاجرت عظیم ملت ای حوضه مدیترانه مربوط باشد که در حدود 1200 ق.م به وقوع پیوست و موجب زوال تمدن میسنی شد.

در آن زمان مهاجرانی که از آسیای صغیر می آمدند می توانستند  در ایتالیا سکونت گزیده باشند، با مردم بومی این سرزمین درآمیخته باشند و فرهنگ موسوم به فرهنگ ویلانوونها را که اسلاف بلافصل اتروسکها بودند پدید آورده باشند.

بنابراین تغییراتی را که به پیدایش فرهنگ اتروسک به معنی اخص واژه انجامیدند باید ناشی از نفود هرچه بیشتر عناصر خارجی، نخست شرقی و سپس یونانی، دانست که در اثر بسط داد و ستد و بازرگانی میان ایتالیا و سرزمین های دیگر به این کشور راه می یافتند. در اینجا لازم است گفته شود که اتروسک ها به عنوان دریانوردانی ماهر یا راهزنان بدنام دریایی، در روزگار باستان شهرت فراوان داشتند و در دوره موسوم به خاور مآبی در صحنه تاریخ پدید آمدند.

امروزه بیشتر محققان بر سر این نکته اتفاق نظر دارند که هنر اتروسک، عمدتاً در سده های هفتم و هشتم پیش از میلاد و در پی مهاجرت و اقامت یونانیان در ایتالیای جنوبی شکل گرفت و تکامل یافت. اتروسک ها با آنکه عامل بازدارنده ای در برابر پیشرفت یونانیان به سوی شمال در امتداد ساحل تیرنه شدند و با وجود بی اعتمادی و اختلاف ریشه داری که با همسایگان جنوبی خویش داشتند، بی آنکه ذره ای از خصایل بومی خویش دست بردارند، مشتاقانه فرهنگ یونانی را جذب کردند.

اتروسک ها با سرمشق قرار دادن شهرهای کوچ نشینان یونانی، از زندگی در روستاها دست برداشتند و به تمدن شهری روی آوردند و در شهرهای متسحکمی بر فراز تپه ها اسکان یافتند. اینان در سده ششم ق.م بیشتر نواحی شمالی و مرکزی ایتالیا را از دژهای نیرومندی چون تارکوینی (تارکوینیای امروزی)، کائره (چروتری امروزی)، ویی، پروسیا (پروجای امروزی)، ولسینی (اور ویتوی امروزی) در زیر فرمان خویش داشتند.

ولی این شهرها هیچکاه با یکدیگر متحد نشدند تا کشور یگانه ای تشکیل دهند و به همین علت سخن گفتن از ملت یا پادشاهی اتروسک درست نیست. این شهرها با یکدیگر هم زیستی می کردند، مستقلاً و در زمان های مختلف رونق می یافتند یا نابود می شدند و هر گونه وحدت ظاهری میان آنها در درجه نخست بر پیوندهای مشترک زبانی و اعتقادات و مراسم مشترک مذهبی استوار بود.

این ناپیوستگی سیاسی، سرانجام اتروسک ها را به صیدی سهل الوصول در برابر تهاجم رومیان مبدل کرد. مثلا در دوره ده ساله محاصره شهر ویی، هیچ یک از شهرهای اتروسک به کمک این برادرزاده محاصره شده خویش نیامدند.

 

بیشتر بخوانیم:

 چطور تمدن هلنی، تمدنی جهان شمول شد؟

 جنگ های بزرگ تاریخ - نبرد ملازگرد

 جنگ های بزرگ تاریخ - نبرد ایران و رم در زمان ساسانیان

 شهر سازی در دولت روم پیشین چگونه بود؟

 سهم خاورنزدیک در تمدن باختری- زندگی اقتصادی و سازمان حکومت

 آشنایی با هندوئیسم و هندوها



+ 1
مخالفم - 0
نظرات : 0
منتشر نشده : 0

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به تمیم خبر می باشد.
هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.