علاوه بر نمایش های عمومی که در تئاتر نجیب زاده ها اجرا می شد، نمایش هایی نیز برای مدعوین ویژه در دربارها اجرا می گردید. غالب نمایش های درباری توسط بازیگران حرفه ای به روی صحنه می آمد که از انبار لباس و دکور موجود نزد سرپرست نمایش ها استفاده می کردند و احتمالا این نمایش ها تفاوت هایی با نمایش های عمومی داشته است. از طرف دیگر بالماسکه های درباری شکل صحنه پردازی ایتالیایی را به دربار انگلستان معرفی کردند و این پدیده تازه تا استقرار طاق های پروسینیوم ادامه یافت. پس از 1660 صحنه های دارای نما (فاساد) به کلی متروک شدند.
با آنکه در دربار هنری هشتم بالماسکه ها محبوبیت زیادی داشتند، در دوران سلطنت الیزابت به ندرت اجرا می شدند زیرا وی به نمایش هایی که دیگران به افتخار او برپا می داشتند خرسند بود. هنگامی که جیمز اول به سلطنت رسید بالماسکه های پر تجمل رو به فزونی نهادند. در دوران جیمز اول سالانه حداقل یک بالماسکه و در دوران چارلز اول سالانه حداقل یک بالماسکه و در دوران چارلز اول دو اجرا، یکی در شب دوازدهم و دیگری در ماردی گرا برپا می شد.
بالماسکه های کارولاینی معمولاً به صورت جفت ارائه می شدند، که یکی را شاه و نجبا و دیگری را ملکه و خانم های درباری بر عهده می گرفتند. علاوه بر آن در اقامتگاه های دربار به افتخار خانواده سلطنتی یا ورود مهمانی عالیقدر، یا به مناسبت های دیگر بالماسمه هایی برپا می شد.
روی استرانگ در کتاب شگفتی های دربار، برای توصیف بالماسکه ها و شکل های دیگر نمایشی که در سده شانزدهم و هفدهم در همه دربارهای اروپا اجرا می شد اصطلاحاتی مانند تئاتر قدرت یا سیاست تجمل را به کار می برد. از جهان مختلف این نمایش ها نماد تمرکز قدرت در دست های یک سلطان بدند که خود را فرستاده خدا می شناخت و چیزی بیش از یک سرگرمی محسوب می شدند. این نمایش ها تصویرر یک سازمان کامل سیاسی بودند که دربار توسط آنها تفوق و امنیت خود را به رخ می کشید.
در انگلستان نیز همچون نقاط دیگر اسراف کارانه مبالغ گزافی بر این نمایش ها ایثار می شد. در 1618، جیمز اول 4000 پوند صرف یک نمایش کرد که این مبلغ معادل بودجه همه نمایش های حرفه ای درباری بود که در دوران حکومت او اجرا شده بودند. پر خرج ترین بالماسکه ها با همکاری مشترک هر چهار اقامتگاه درباری در 1634 ترتیب یافت.
این بالماسکه در پاسخ به کتابی تحت عنوان هیستریوماستیکس نوشته ویلیام پرین عضو اقامتگاه لینکلن اجرا شد. در این کتاب به تئاتر حمله شده و به طور ضمنی به مقام سلطنت نیز توهین شده بود و بازیگران بالماسکه به این طریق وفاداری خود را به سلطنت ابراز کردند.
نام این بالماسکه پیروزی عشق، نوشته جیمز شرلی و طراح آن اینیگو جونز بود و 21000 پوند هزینه برداشت. یکی از حاضرات در این نمایش به نام بالسترود ویتلاک چنان گزارشی از آن تهیه کرده که بر اساس آن می توان صحنه را بازسازی کرد.
با توجه به امتیازاتی که از نظر مادی و معنوی حاصل می شد، عجیب نیست اگر تعداد زیادی از درام نویسان درجه اول از جمله مارستن، چاپمن، بومون، میدلتن، دانیل، میلتن و دیونانت، بالماسکه نوشته باشند. اکثر بالماسکه هایی که در دربار استوارت عرضه شدند، توسط بن جانسن نوشته و با طراحی اینیگو جونز اجرا شده اند. بن جانسن یک بار به تجمل افراطی در صحنه پردازی یکی از بالماسکه هایش اعتراض کرد و در 1631 عملاً با جونز به هم زد، در نتیجه نویسندگان دیگر جای او را گرفتند.
بالماسکه از نظر کلی به اینترمتسوی ایتالیایی شباهت داشت زیرا هر دو دارای داستانی استعاری بودند که برای بزرگداشت شخص معینی برپا می گردیدند و او را با زرق و برق خاصی با شخصیت های اساطیری مقایسه می کردند. متن بالماسکه ها نیازمند نمایش ایی اسراف کارانه بود. سخنان جدی و آواز توسط نوازندگنان حرفه ای و نقش های کمیک توسط بازیگران حرفه ای اجرا می شد و رقص در آنها از اهمیت بیشتری برخوردار بود و توسط درباریان اجرا می شد.
این فاصله بین رقص گر و اجرا کننده، نقطه نظر آن دوران را درباره بازیگران، نشان می دهد. درباریان از سخن گفتن در صحنه پرهیز داشتند تا موقعیت غیر حرفه ای و مقام دست نخورده خود را حفظ کنند. از آنجا که در بالماسکه مجریان اصلی درباریان بودند بنابراین دیالوگ بازیگران نیز به حداقل کاهش می یافت تا از مجریان اصلی دور نشوند.
عموما در داستان اصلی بالماسکه ها سه نوبت رقص بزرگ با نقاب گنجانیده می شد: رقص مقدمه، رقص اصلی که در این رقص معمولاً رقص گران وارد تالار شده با تماشاکران منتخب خود می رقصیدند، و رقص پایانی. بسیاری از رقص های جمعی روز در این نمایش ها گنجانیده می شد اما استادان، رقص های مجللی را نیز ویژه بالماسکه ها طراحی می کردند. رقص گران بالماسکه ها همیشه از یک جنس بودند به استثنای رقص با زوج که دو گروه مساوی از زنان و مردان با یکدیگر می رقصیدند.
معمولاً هنگام رقص در جایکاه تماشاگران هر یک از رقصگران با یک شمعدار (مسئول چلچلراغ ها) همراهی می شد. شمعداران معمولاً از میان مردان نجیب زاده و کودکان آنها برگزیده می شدند، که غالباً رقص ویژه خود را نیز داشتند. به غلاوه در بسیاری از بالماسکه ها نمایش ضد بالماسکه نیز وجود داشت که در 1608 توسط بن جانسن معرفی شد تا تضادی با داستان اصلی ایجاد کند.
در ضد بالماسکه شخصیت ها و رقص های طنزآمیز یا عجیب و غریب عرضه می شد و همواره بازیگران حرفه ای در آن شرکت می کردند. آنها همچنین موقعیت بی نظیری برای طراح صحنه فراهم می آوردند تا دگرگونی های چشمگیری از زشتی به زیبایی را بیافریند.
شخصیت های بالماسکه معمولاً چهره هایی استعاری یا اساطیری بودند. زنان در نقش رب النوع، پریچهر، ملکه، ماهرویان یا شکوهمندان ظاهر می شدند و مردان در نقش خدایان، پهلوانان باستانی، علائم ویژه صور فلکی، پسران صلح، عشق و عدالت یا نمایندگان کشورهای دیگر. شمعدار نماینده ارواح آتش، هندوان، اقیانوس یا بریتون های عتیق می شد. ضد بالماسکه شامل ساتیرها، مستان، کولیان، ملوانان، گدایان، ابلهان، عنترها و حیوانات دیگر بود.
اکثر بالماسکه های دوران استوارت تا 1637 در تالار میهمانی در قصر وایت هال برپا می گردید، جایی که چارلز اول یک اتاق عظیم بالماسکه بنا کرده بود. همه تئاترهای موقتی سازمان واحدی داشتند: ردیف صندلی ها در انتهای تالار چیده می شد و جایگاه سلطنتی در انتهای جایگاه تماشاگران قرار داده می شد تا بهترین دید را از صحنه داشته باشد و رقص گران را بهتر از همه ببیند. تالار اصلی توسط پله های به صحنه متصل می شد.
اندازه صحنه ها متنوع بود اما ابعاد متوسط آن 12 در 9 متر بود که بر بالای سکویی به ارتفاع 2 متر بنا می گردید. این صحنه به طرف عقب شیب داشت و در آن یک محوطه مسطح در جلو برای بازیگران در نظر گرفته می شد که البته آنها گاه به عقب نیز می رفتند تا دکورهای باشکوه صحنه را بنمایانند.
صحنه پردازی، لباس و افکت های مخصوص غالب بالماسکه ها توسط اینیگو جونز تهیه می شد که نخستین طراح برجسته انگلیسی به شمار می رود، جونز متولد لندن بود و در حدود سال 1600 برای تحصیل به ایتالیا رفت و پیش از بازگشت به انگلستان در 1604 مدتی در دربار دانمارک کار کرده بود. وی اولین بالماسکه خود را در 1605 برای جیمز اول طراحی کرد. وی احتمالاً یک بار در 1607-1608 و باز در سال های 1613-1615 به ایتالیا سفر کرد. وی در 1615 به عنوان مباشر جیمز اول برگزیده شد و تا 1643 این مقام را حفظ کرد. در این سال وی با سعادت پیوریتن ها از مقام خود عزل گردید.
جونز با جنبش هنری ایتالیا آشنایی کاملی داشت، و در دربار فلورانس با آثار جیلیو پاریجی آشنا شده بود. دست نویس های وی شامل مقایسه رساله پالادیو با عقاید سرلیو، ساکاموتزی، وینیولا و دیگران هنوز موجود است. وی به عنوان معمار و طراح درباری از بانفوذترین هنرمندان زمان خود محسوب می شد. جونز قبل از مرگ نوشته ها و یادداشت های خود را به شاگرد و دستیارش جان وب بخشید که سرکرده معماران و طراحان دوران اصلاح دینی شد.
ویلیام دیونانت که یکی از مدیران اصلی تئاتر در دوران نهضت اصلاح دینی بود، تعدادی از بالماسکه هایی را که جونز طراحی کرده بود نوشت، و چون وب پس از 1656 همکاری نزدیکی با دیونان داشت لذا جونز همچنین نفوذ قابل ملاحظه ای بر طراحی دوران نهضت اصلاح دینی بر جای نهاده است. اینیگو جونز بیش از هر هنرمند انگلیسی دیگری جهان بینی ایتالیایی را با فرهنگ انگلیسی تطبیق داد.
نوآوری های جونز در اوایل کار او نمایان نشد زیرا مهم ترین آثار او در 1640 به ظهور رسیدند، از این رو پیگیری تحول تکنیک جونز برای ما روشنگر خواهد بود. ارزش آثار جونز از مقایسه طرح های وی با کسانی که پیش از آغاز فعالیت های وی در دربار استوارت بالماسکه طراحی می کردند آشکار خواهد شد. طراحی بالماسکه های پیش از جونز دارای دکورهای پراکنده بود (دکورهایی شبیه عمارت های قرون وسطایی را در اطراف تالار می پراکندند).
در دوره جدید که از 1605 آغاز می شود، جونز برای بالماسکه جانسن، به نام بالماسکه سیاهی صحنه ای را در طرف سالن برپا داشت و همه دکورها را در آن قرار داد. ضمنا به جای عمارت، دکوری با پرسپکتیو را با بال های زاویه دار و صحنه عقبی ترکیب کرد که همه آنها تا آغاز بالماسکه پنهان بودند و در لحظه معینی با کشیدن پرده جلو همه آنها ظاهر می گشتند.
بین سال های 1605 و 1610 جونز نوآوری های دیگری عرضه کرد. در 1606 برای بالماسکه هیمن اساس پراکتوا را به کار برد و کره ای بدون محور ساخت که از درون آن هشت رقص گر نشسته در دالانی فلزی ظاهر می شدند. در همین نمایش هشت رقص گر بر ابرها معلق مانده و از جلو تا عقب صحنه به حرکت در می آمدند. در 1608 در نمایش شیون و زاری برای کوپید اولین کاربرد شناخته شده خود را از طاق پروسینیوم و دکورهای یک بعدی به وجود آورد که در پشت هر یک منظره تازه ای نمودار می گشت. در بالماسکه اوبرون دو دسته دیواره با کرکره بر روی ریل به کار برد تا سه دکور متوالی را آشکار سازد. جونز ظاهرا پس از 1610 شیوه های کامل شده خود را تکرار کرده است.
در 1630 جونز بار دیگر تجربیاتی را آغاز کرد. شاید مهم ترین تغییری که در کار او پدید آمده بود جایگزین کردن بال های مسطح با بال های زاویه دار بود. این نوآوری در 1634 انجام گرفت. جونز در سال 1635 برای نمایش معبد عشق از دیونانت، از این بال ها استفاده کرد.
تجربیات جونز در طراحی بالماسکه سالماسیدا اسپولیا اثر دیونانت به اوج خود رسید. این بالماسکه آخرین نمایش پیش از تشکیل کشورهای مشترک المنافع بود. در این نمایش جونز چهار ردیف بال های مسطح را با زمینه های کرکره ای که بر دو سوی نرده های کرکره نقاشی شده بود، ترکیب کرد، لذا زمینه دکور با گرداندن کرکره به سرعت تغییر می یافت.
جونز به جز نرده-ارابه که شیوه سریع تغییر صحنه بود در سال 1642 همه روش هایی را که در صحنه های ایتالیا مرسوم بود در انگلستان معرفی کرد. با بازگشایی تئاترهای انگلیس در 1660 همه دستاوردهای دوران جونز، که امروز به نام دوره ماقبل کشورهای مشترک المنافع شناخته می شوند، بر تئاترهای عمومی انگلستان حاکم گردید.
ولخرجی های بالماسکه های انگلیسی یکی از عوامل سقوط چارلز اول شد. وی نییز همچون پدرش مدام با دولت درگیر بود زیرا می خواست همچون یک سلطان مستبد حکومت کند. از 1629 تا 1640 وی عملا بدون مجلس حکومت می کرد اما مشکلات مالی او را وادار به تشکیل جلساتی با مجلس کرد و مجلس از هر گونه کمک مالی خودداری ورزید مگر آنکه مقداری از قدرت پادشاهی کاسته شود.
چارلز نپذیرفت و در نتیجه در سال 1642 جنگ داخلی کشور پادشاهی انگلستان را احاطه کرد. سرانجام چارلز شکست خورد و در 1649 سر از تنش جدا گردید.
چون اکثر محالفان شاه پیوریتنها بودند، اعتراض های مذهبی نسبت به تئاتر دوباره افروخته شد و از آنجا که همه گروه های تئاتری از جانب خانواده سلطنتی مجوز داشتند، این دشمنی ها شدت بیشتری می گرفت.
در 1642 مجلس ناآرامی های داخلی کشور را بهانه قرار داد و تئاترها را برای پنج سال بست. با پایان گرفتن آن دروه، پیوریتنها قدرت مجلس را به دست خود گرفته و تئاتر را برای همیشه تعطیل اعلام کردند. به این ترتیب یکی از درخشان ترین و پربارترین دورانی که تا کنون تئاتر به خود دیده است، پایان گرفت.
بیشتر بخوانیم:
تحولات تئاتر در رنسانس ایتالیا
لباس های نمایش و استفاده از موسیقی در نمایش های وسطی