پس از جنگ پلوپونز، رونق اقتصادی بازگشت و بار دیگر شکل گذشته دولت تا مدتی مستقر شد، اما وفاداری و وظیفه شناسی نسبت به پولیس به شدن کاهش یافت و از این پس نفاق داخلی روز به روز فزونی گرفت. در سال 371 تسلط اسپارت بر یونان جای خود را به تسلط تِب داد و سپس در 338 قدرت به مقدونیه منتقل شد که یک امپراتوری نیمه بربر در بالکان تشکیل داد و ایالت شهرهای یونان را به خود وابسته ساخت.
پیداست تغییرات ظاهری در زندگی یونانی شدید نبود از این روست که آتن عملاً به عنوان مرکز فرهنگی دوران خود شناخته می شد لذا طبیعی است که سه ربع اول سده چهارم ادامه فعالیت های هنری در سده چهارم از نظر کمی افزایش بیشتری از سده پنجم داشته است اما متاسفانه از این دوره آثار دراماتیک زیادی به جا نمانده است لذا نمی توان داوری درستی از آن به دست داد.
بعد از 400 ق.م تراژدی نویسی ادامه یافت. بسیاری از نویسندگانی که امروز فراموش شده اند از جمله تئودکت، آستی داما و شاره مون در دوران خود درام نویسانی ممتاز ارزیابی می شدند. از تراژدی های این دوره تنها یکی به نام رسوس باقی مانده است که آن را هم د رمنابع باستانی یک بار به اوریپید نسبت داده اند، این تراژدی بر اساس کتاب دهم ایلیاد نوشته شده است و جالب اینکه همه نمایش در شب اتفاق می افتد و برای اجرای آن باید از صحنه شب استفاده می کردند.
در سده چهارم نویسندگان به اساطیر فرعی تر به ویژه اساطیری که طبیعتی تاثر برانگیر داشتند، روی آوردند و عناصر جدلی و صحنه های ملودراماتیک را بیش از پیش وارد آثار خود کردند. پاره ای از این تغییرات احتمالا به خاطر نفوذ روز افزون اوریپید بوده است که از سلف خود واقع گرا تر بود. در این دوران درام نویسان قدیمی مورد تحسین قرار می گرفتند و پس از حدود 341 سالانه حداقل یک تراژدی قدیکی در دیونوسیای شهر اجرا می شد. اگر چه تراژدی تا حدی تقلیدی ناقض از آثار اولیه تنزل می یافت اما تا سده دوم میلادی نوشتن نمایشنامه های تازه ادامه داشته است.
از نمایش های ساتیر بعد از سده پنجم اطلاع کمی در دست است اما چنین به نظر می سد که این نمایش ها محبوبیت خود را در این دوران از دست داده باشند و از حدود 341 به بعد سالانه تنها یک نمایش ساتی در دیونوسیاس شهر اجرا می شد.
از طرف دیگر پس از سده پنجم محبوبیت کمدی افزایش یافت. منابع یونانی در دوران بعد کمدی یونانی را به سه دوره تقسیم کرده اند: کمدی کهنه که از آغاز جنگ پلوپونز تا پایان آن در سال 404 ادامه می یابد؛ کمدی میانه از 404 تا 336 (زمانی که اسکندر کبیر به قدرت می رسد)؛ کمدی نو بعد از 336.
کمدی میانه اساساً حد واسطی میان کمدی کهنه و کمدی نو است که زا پرخاشگری شخصی و ساتیرهای سیاسی و اجتماعی به سوی حوادث زندگی و آداب معاصر و گاه شوخی با اساطیر روی می آورد.
با آنکه حدود پنجاه نویسنده کمدی میانه شناخته شده است تنها نمایشنامه های کاملی که ازکمدی میانه به دست ما رسیده است، اکلسیازوس و پلوتوس از آریستوفان می باشند که در هر دوی این نمایشنامه ها از ساتیرهای سیاسی و پاراباسیس کمدی کهنه اثری نیست و نقش همسرایان در آن ها به طرز چشمگیری کاهش یافته است. غیر از آریستوفان مشهورترین نویسندگان کمدی میانه آنتی فان، الکسیس، آناکساندرید و اوبولوس بوده اند.
کمدی نو با کمدی کهنه تفاوت فاحشی دارد در کمدی نو، گرچه نویسندگان هنوز به موضوعات اساطیری می پردازند اما نوعاً مسائل خاص طبقه متوسط آتن را مطرح می کنند. کمدی نو برخلاف کمدی کهنه مسائل ساسی و اجتماعی را کناری نهاده و بیشتر به کلیاتی درباره عشق، نگرانی های مالی و روابط خانوادگی می پردازد.
کمدی نو سرانجام هم از نظر موقعیت و هم از نظر شیوه های دراماتیک بدل به تکرار مکررات می شود (هویت های پنهان شخصیت ها، تلاقی حوادث غیرمنتظره و بازیابی هویت اصلی شخصیت در انتها) مایه اصلی این شکل نمایشی اغلب بر گرد مرد جوانی دور می زند که برخلاف میل پدر می خواهد با دختری ازدواج کند. دختر برده ای است که به سوی فحشا رانده می شود اما پس از کوشش های ناموفق کمیک برای فرو نشاندن خشم پدر سرانجام پسر جوان به آرزویش می رسد و این هنگامی است که معلوم می شود آن دختر فرزند گمشده یک فرد ثروتمند آتنی است.
همه بازی بر سوءتفاهمی استوار است و هنگامی که سوءتفاهم مرتفع می شود گره اصلی گشوده می گردد. البته کمدی نو منحصر به این خط داستانی نبود، نمایشنامه های بسیاری نیز با شخصیت پردازی و یا بر اساس اسطوره بنا گردیده اند.
ساختمان کمدی نو که با یک پیش درآمد آغاز می شود و با قطعاتی که توسط همسرایان از یکدیگر جدا می شوند، ادامه می یابد از تراژدی گرفته شده است و از این نظر با کمدی کهنه تفاوت دارد تفاوتی که بعضی منتقدان آن را نتیجه نفوذ اوریپد در این دوران به خاطر خلق عناصری از جمله کودکان گمشده و صحنه های دیدار دوباره، بسیار تحسین شده است. قطعات همسرایی در کمدی نو معمولا رابطه کمی با حوادث دارند. دربسیاری از نمایشنامه ها همسرایان تنها در میان پرده ها ی (اینترلود) بین قطعات صحنه ظاهر می شوند.
البته نمایشنامه های دیگری نیز هستند که همسرایان در طول نمایش مرتب ظاهر می شوند و نقش موثرتر و هموندتری (ارگانیک تر) با داستان دارند. کمدی نو همچنین لحن های گوناگون را در هم می آمیزد، چرا که در بسیاری از نمایشنامه ها عناصر غم انگیز و اخلاقی، لحنی جدی به نمایشنامه تزریق م کنند. نمایشنامه های دیگرکمدی نو اساساً فارس اند. زبان کمدی نو زبان روزمره است اما محاوره ای نیست زیرا گفتگو در کمدی نو در این زمان هنوز به نظم است.
شخصیت های کمدی نو به تدریج قراردادی شدند و در چند تیپ (نوع) محدود ماندند. پولوکس (واژه نگار یونانی در سده دوم بعد از میلاد) فهرست تیپ های کمدی نو را چنین می نویسد: 9 پیرمرد، 4 مرد جوان، چندین سرباز، اوباش و تیپ های دیگر. شرح پولوکس نشان می دهد که هر یک از تییپ های فرعی در این گروه بندی وسیع کیفیت صورتک و لباس مشخص خود را داشته است.
اگر چه نام 64 نویسنده کمدی نو برای ما شناخته شده است و حدود 1400 نمایش از این دست تهیه و اجرا شده اما تنها یک اثر کامل (بدقلق اثر مناندر) به دست ما رسیده است. ماندر که بیش از صد نمایشنامه پس از سال 321 نوشته است بدون شک مهم ترین مولف کمدی نو شناخته می شود.
از مناندر علاوه بر نمایشنامه بدقلق، که یک کمدی شخصیت ها است و درباره پیرمردی تندخو است، قسمت های بلندی از نمایشنامه هی حکمیت، دختری از ساموس و دختر گیس بریده و قسمت های کوتاهتری از حدود 85 نمایشنامه دیگر باقی است. در سده چهارم مناندر به خاطر شخصیت پردازی های متنوه ودلپذیر، سبک ساده و طبیعی، توانایی در ایجاد همدردی با شخصیت ها و نبوغش در داستان پردازی مورد تحسین قرار گرفته است. نمایشنامه های او بعدها در روم الگوی اقتباس قرار گرفتند و محبوبیت او در روم حتی بیش از نویسندگان دیگر یونانی جز هومر بوده است. در میان نویسندگان دیگر کمدی نو می توان از دیفیلوس، فیله مون و آپولودوروس نام برد.
پس از سده سوم ق.م کمدی رو به زوال نهاد همان گونه که یک قرن پیش از آن تراژدی افول کرده بود. کمدی نو واپسین بیان زنده تئاتری در یونان بوستان بوده است.
بیشتر بخوانیم:
تئاتر حرفه ای اولیه در اسپانیا چگونه به وجود آمد؟