مطالعات اخیر از نقاشی های به دست آمده از عصر یخبندان حاکی از آن است که انسان از 30000 سال پیش مراسم آیینی اجرا می کرده است و از هزاره های بعد از این تاریخ یعنی 20000 سال پیش، در یکی از غارهای فرانسه و اسپانیا یک نقاشی به دست آمده که نشان دهنده مراسمی است مربوط به شکار. وقتی به دوره های نزدیکتر می رسیم و می بینیم انسان آغاز به گسترش مهارت ها و عاداتی کرده است که راه به تمدن می برند تصاویر برای ما گویا تر می گردد.
قدیمی ترین محل استقرار دائمی انسان ها، حدود 8000 سال پیش از میلاد در بین النهرین بوده است. شواهد نشان میدهند که اجرای آیین حاصلخیزی زمین در این دوران معمول بود. از 3500 تا 300 سال پیش از میلاد در منطقه بین النهرین و مصر شهرهایی بنا شده بود و در 3000 سال پیش از حکومت مرکزی موثری در مصر برپا گردیده بود. تا 2500 سال پس از آن مصر و خاور نزدیک مراکز اصلی تمدن به شمار می رفتند. در این دوران بود که شکل های نوشتاری اختراع شدند و بناهای عظیم بر پا گردیدند.
با آنکه مصر و خاور نزدیک همزمان در کار برپا کردن تمدن بودند ما در اینجا تنها نگاهی گذرا به مصر خواهیم افکند. زیرا مصر از خاور نزدیک یکپارچه تر و پابرجاتر بوده است در حالی که خاور نزدیک امپراطوری های فراوانی مانند سومر، بابل، حتیها، آشور، کلده، کنعان و ایران درخشیده و خاموش شده اند.
غالب اطلاعات ما درباره مصر باستان بر اساس خطوط هیروگلیف، تزئینات دیواری و نقاشی هایی است که در اهرام عظیم مصر و یا در معابد خدایان مصری برجای مانده اند. بسیاری از این آثار به اساطیر مصری بر می گردند و مشخصه آنها موضوع تولد دوباره، بلوغ، مرگ و رستاخیز است. یعنی الگوی تغییر فصل ها و الگوی زندگی دوباره.
این الگو در داستانهایی از خدایان مجسم شده است که با یکدیگر می جنگند، کشته می شوند و دوباره قیام می کنند. لذا اگر چه فرعون می میرد اما فرعون دیگری جای او را می گیرد. در نتیجه اساطیر، حاکمیت نظم و تداوم زندگی را بر آشوب و فساد در جهان و در کشور نمایان می سازند.
اساطیر مصری چندین آیین را پایه گذاری کردند. مشکل می توان تعیین کرد که این آیین ها تا چه حد دراماتیک بوده اند زیرا محققان درباره محتوای بسیاری از متون ارائه شده توافق ندارند. مثلا هیروگلیف های بدست آمده بر دیوارهای بسیاری از اهرام دادگاهی را نمایش می دهندکه روح، قبل از آنکه به مکان شایسته خود برود، در آن دادگاه حضور می یابد.
بیش از پنجاه متن به دست آمده که به الواح اهرام موسومند تاریخی بین 2800 تا 2400 پیش از میلاد دارند. بسیاری از نکا ت این متن ها احتمالاً جزء سنت های آن زمان بوده و ممکن است قدمتی هزاران ساله داشته باشند. بعضی از محققان معتقدند که این صحنه ها نمایشی هستند و توسط روحانیان بازسازی می شدند تا سعادت فرعون مرده را تضمین کنند و تداوم زندگی و قدرت فرعون را نشان دهند. نظر گاهی که این صحنه ها را نمایشی می شناسد معتقد است برخی از سطرهای این متن ها دیالوگ و حرکت صحنه ای دارند اما نمایشی نیستند.
متن های دیگری نیز به دست آمده است که مربوط به تاجگذاری فراعنه است. یکی از چند پاره ای که ازمتن اصلی باقی مانده توسط چند محقق به عنواجریک سلسله صحنه های آیینی در مکان های مختلف ترجمه شده و مبنی بر آن است که امپراطور جدید به صورتی نمادین تاج و تخت فرعون را تصاحب می کند. در این متن فرعون یادآور هوروس است که در اساطیر تخت پدرش اوزیریس می نشیند.
آیین دیگری که گاه درام ممفیس خوانده می شود، ظاهراً همه ساله در اول بهار اجرا می شده است. تاریخ این متن 2500 پیش از میلاد را نشان می دهد و درباره مرگ و رستاخیر اوزیریس و تاجگذاری هوروس است. بعضی مورخان آن را چنین تفسیر کرده اند، که فرعون به طرز نمادینی نو شدن روح سال را نمایش می دهد.
اما مهمترین آیین های مصری آیین مصائب آپیدوس نام دارد که درباره مرگ و رستاخیز رب النوع اوزیریس است. بر اساس اساطیر مصری اوزیریس پرگب (زمین) و نات (آسمان) به جای پدرش به فرمانروایی رسید و با خواهرش ایزیس ازدواج کرد.
برادرش سِت بر اثر حسادت به قدرت اوزیریس او را کشت و اندام های مختلف او را در نقاط مختلفی در مصر مدفون ساخت. اما ایزیس توانست اندام های برادر را با یاری آنوبیس که بعدها رب النوع مومیایی شد، از نقاط مختلف جمع آوری و اوزیریس را احیا کند. اما اوزیریس که دیگر توان ماندن در زمین را نداشت پس از آنکه بدنش در آبیدوس دفت شد برای اقامت به زیرزمین فرو رفت و در آنجا قاضی ارواح گردید. بعد هوروس پسر اوزیریس با سِت جنگید و امپراطوری پدرش را از او بازستاند. این داستان معتبر ترین داستان در اساطیر مصری محسوب می شود.
آیین مربوط به اوزیریس (مصائب آبیدوس) همه ساله در آبیدوس، مقدس ترین مکان مصر، بین 2500 تا 550 پیش از میلاد برگزار می شده است. به رغم وجود این داستان بلند هیچ یک از قسمت های اصلی متن به جا نمانده است. آنچه از این آیین می دانیم استنباطی است که از شرحی که ایخرنوفرت، یکی از شرکت کنندگان در یکی از این مراسم در سالهای 1887 و 1849 پیش از میلاد نوشته است.
وی شرح می دهد که در این مراسم خود او چه می کرده است اما به هر حال مورخان در تفسیر شرخ ایخرنوفرت توافق ندارند. بعضی معتقدند که حوادث اصلی زندگی اوزیریس با آب و تاب بیشتری اجرا می شده (شامل جنگ ها، راهپیمایی ها و مراسم تدفین) و نقش های اصلی را روحانیان بر عهده داشتند و از مردم به عنوان سیاهی لشکر استفاده می کردند.
دیگر آنکه قسمت های مختلف نمایش در محل های متفاوتی اجرا می شد وا حتمالاً کل مراسم یا آیین، هفته ها بلکه ماه ها به طول می انجامید. بر اساس گفته این محققان، این آیین یکی از بزرگترین نمایش های دراماتیک بوده که تاکنون اجرا شده است.
بر عکس آن گروه مورخان دیگر منکر آنند که این نمایش، نمایش مصائب بوده است و اصولاً این فرض را که زندگی و مرگ اوزیریس به نمایش درآمده باشد رد می کنند.
این گروه اخیر این آیین را یادواره مرگ همه فرعون ها تلقی می کنند و معتقدند در این آیین نقش همه فرعون ها به صورتی نمادین توسط یک فرعون اجرا شده است و اصرار دارند که انگیزه اصل اجرای این آیین مرگ اوزیریس نبوده و این مراسم خاصیت ویژه مراسم تدفین شاهانه را دارا بوده است.
علاوه بر آیین های مصری آیین های دیگری در خاور نزدیک شامل سومر، بابل، سرزمین حتی ها، کنعان و ... از 2500 سال پیش از میلاد وجود داشته که نشان دهنده تنوع فراوان خدایان مورد پرستش در آن مناطق است. آیین های خاور نزدیک عموماً مربوط به تغییر فصل و بر اساس الگوی تولد، رشد، بلوغ، مرگ و تولد دوباره بنا شده اند.
هنوز نمی دانیم این آیین ها چگونه اجرا می شده اند. در مصر و خاور نزدیک معبد به عنوان اقامتگاه خصوصی خدا شناخته می شد و تنها روحانیان آن هم به دستور امپراطور اجازه ورود به معبد را برای خدمت کردن به خدا داشتند. این روحانیان هر روز مجسمه خدا را که در معبد بود لباس می پوشاندند، به او غذا می دادند و با او چنان رفتاری مبذول می داشتند که تنها امپراطور شایسته آن می بود. عقیده آنها بر این بود که امراطور نماینده خدا بر زمین است.
در طول سال مردم عادی تنها در مراسم اصلی شرکت داده می شدند و آن هم مراسم دست دومی بود که توسط فرمانروا و با یاری روحانیان اجرا می شد.در موقع خاصی در سال مجسمه خدا از معبد بیرون آورده می شد و مراسم با حضور مردم در مسیرهای تعیین شده ای که مخصوص راهپیمایی بود برپا می گردید. لذا مردم عادی تنها گاهی، آن هم یک نظر حق داشتند فرمانروای زمینی و آسمانی را ببینند.
چنین به نظر می رسد که آیین ها چه آنها که در معبد و چه آنهایی که در بیرون اجرا می شدند، بسیار با شکوه و جلال و دقیق انجام می گرفتند زیرا تصور بر آن بود که چیزی عظیم تر و با شکوه تر از این مراسم وجود ندارد، حتی خود امپراطور.
عده ای بر آنند که تئاتر یونان تحت تاثیر آیین های مصرو خاور نزدیک بوده است. مهم ترین مدرکی که برای اثبات این مدعا وجود دارد نوشته های هرودوت مورخ یونانی است. وی پس از دیداری که در سال 450 از مصر به عمل آورد به دو مراسم اشاره می کند و می نویسد، مراسم دیونوسوس، خدایی که مراسم بزرگداشت آن در یونان اجرا می شود، روایت دیگری از مراسم اوزیریس است.
اگر چه هرودوت به نکات مشابه جالبی اشاره می کند اما تا کنون هیچ ارتباط مستقیمی بین سنت تئاتری یونان و مصر پیدا نشده است. حتی اگر بتوان تاثیر مستقیمی را پیدا کرد، همچنان تمایز آشاری بین تئاتر یونان و مصر وجود دارد. مصری ها تمدن پیشرفته ای را حدود سه هزار سال حفظ کردند (زمانی طولانی تر از فاصله ما با آغاز تئاتر یونان است) اما هیچ گاه از آیین فراتر نرفتند و تئاتری بوجود نیاوردند.
جامعه مصر باستان جامعه ای کم وبیش ایستایی بود که در مقابل هر نوع تغییری که آیین آنها را به تئاتری مستقل هدایت کند مقاومت می کرد. یونانی ها از طرف دیگر چندان پیش رفتند که تئاتر را به عنوان نهادی مستقل تاسیس کردند. لذا خاستگاه تئاتر و درام اروپایی امروز را باید در یونان جستجو کرد.
بیشتر بخوانیم:
کارگردان و کارگردانی در قرون وسطی
درام یونان پس از سده پنجم پیش از میلاد
نمایش اخلاقی چیست و در چه دوره اجرا می شد؟
نورپردازی صحنه نمایش های ایتالیایی
کالدرون بهترین نویسنده درباری اسپانیا و معاصرانش