امروز: یکشنبه, ۱۹ آذر ۱۴۰۲ برابر با ۲۶ جمادى الأول ۱۴۴۵ قمری و ۱۰ دسامبر ۲۰۲۳ میلادی
پنج شنبه, ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۹:۴۷
۲
PNAZAR
نسخه چاپی

رفتار ناسازگارانه از منظر راتر

رفتار ناسازگارانه از منظر راتر
به گزارشتمیم نیوز

در نظریه یادگیری اجتماعی راتر، رفتار ناسازگارانه هرگونه رفتار پایداری است که به فرد اجازه نمی دهد به هدف مطلوب نزدیک تر شود. این رفتار اغلب اما نه لزوماً از ترکیب ارزش نیاز زیاد و آزادی حرکت کم ناشی می شود یعنی از هدف هایی ناشی می شود که در ارتباط با توانایی فرد برای رسیدن به آنها، به طرز نامعقول سطح بالا هستند.

برای مثال نیاز به عشق و محبت معقول است اما برخی افراد به طرز نامعقولی هدف دوست داشتنی بودن برای هرکس را تعیین می کنند. بنابراین ارزش نیاز آنها از آزادی حرکتشان فراتر می رود و به رفتار منجر می شود که احتمالاً دفاعی یا ناسازگارانه است.

زمانی که افراد هدف های خود را خیلی در سطح بالا تعیین می کنند، نمی توانند رفتارهای ثمربخش را یاد بگیرند زیرا هدف های آنها دست یافتنی نیستند. در عوض آنها یاد میگیرند چگونه از شکست اجناب نموده یا از خودشان در برابر عذابی که همراه شکست است دفاع کنند.

برای مثال خانمی که هدفش این است که همه او را دوست بدارند، به ناچار توسط یک نفر مورد بی مهری یا طرد قرار می گیرد. او برای کسب محبت از لحاظ اجتماعی پرخاشگر می شود (راهبردی بی ثمر و خودشکن) یا اینکه ممکن است از دیگران کناره گیری کند که در این صورت از صدمه دیدن او توسط دیگران جلوگیری میکند اما این نیز بی ثمر است.

تعیین کردن هدف های بسیار سطح بالا فقط یکی از چند عامل دخیل در رفتار ناسازگارانه است. علت دیگر آن، آزادی حرکت کم است. امکان دارد افراد به این دلیل انتظارات موفقیت پایینی داشته باشند که اطلاعات کافی ندارند یا از توانایی انجام دادن رفتارهایی که تقویت مثبت به دنبال دارند، برخوردار نیستند.

برای مثال کسی که برای محبت ارزش قائل است، شاید از مهارت های میان فردی لازم برای به دست آوردن آن برخوردار نباشد.

افراد می توانند به این دلیل نیز آزادی حرکت کم داشته باشند که وضعیت فعلی خود را غلط ارزیابی می کنند برای مثال گاهی افراد توانایی های عقلانی خود را دست کم می گیرند زیرا در گذشته به آنها گفته شده است که کودن هستند. با اینکه ارزش های نیاز آنها به طرز نامعقولی بالا نیستند اما چون به غلط تصور می کنند نالایق هستند انتظار موفقیت کمی دارند.

گاهی نیز افراد به این دلیل آزادی حرکت کم دارند که موقعیتی را که به طرز معقولی بی کفایت بوده اند به موقعیت های دیگری که واقعاً توانایی کافی برای موفق شدن دارند، تعمیم می دهند. برای مثال نوجوان ضعیفی که برای ورزشکار ماهر شدن مهارت های لازم را ندارد، به غلط تصور می کند که نمی تواند در نمایش مدرسه برای گرفتن یک نقش رقابت کند یا رهبر یک کلوب اجتماعی شود. او بی کفایتی خود را در ورزش ها به طرز نامناسبی به فقدان توانایی در زمینه های نامربوط، تعمیم می دهد.

به طور خلاصه افراد ناسازگار با هدف های نامعقول رفتارهای نامناسب، مهارت های ناکافی، یا انتظارات بسیار کم در رابطه با توانایی انجام دادن رفتارهای لازم برای کسب تقویت مثبت مشخص می شوند. با اینکه آنها روش های نامناسبی را برای حل کردن مشکلات در بستر اجتماعی یاد گرفته اند اما می توانند این رفتارها را یادگیری زدایی کنند و روش های مناسب تری را در محیط کنترل شده که روان درمانی تامین می کند، یاد بگیرند.

 

بیشتر بخوانیم:

 رفتار کژکار چیست؟

 بررسی روانی – تاریخی هیتلر طبق روانکاوی فروم

 تعارض های درون روانی

 روش درمانی ملانی کلین

 



+ 2
مخالفم - 0

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به تمیم خبر می باشد.
هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.