پرکارترین درام نویس اسپانیایی لوپه فلیکس دِ وگا کارپیو نام دارد که آثارش همچون زندگی خصوصی او پرتلاطم ا ند. وی عضو نیروی دریایی اسپانیا (آرمادای اسپانیا)، منشی یک نجیب زاده، درگیر کسب و کار و عشق و عاشقی های گوناگون و سرانجام پس از 1614 یک روحانی تمام عیار بوده است.
به رغم مشغولیات فراوان، تالیف 483 کمدیا را به او نسبت داده اند. مجموع آثار او را 1800 نمایشنامه برآورد کرده اند که بیش از 450 نمایشنامه او به دست ما رسیده است. وی برخی از این نمایشنامه ها را در ظرف چند روز نوشته است و در اواخر عمر هفته ای دو نمایشنامه می نوشت.
به خاطر کثرت نمایشنامه های لوپه ارزیابی همه آثار او مشکل است، اما بررسی بسیار کلی آنها میسر است. روی هم رفته همه نمایشنامه های او حاوی حرکتی روشن و معین هستند، که هیجان و اوج داستان از دل همین حرکت می جوشد. بسیاری از آثار او در اطراف تضاد میان عشق و شرف دور می زنند و این الگو بعدها غالب آثار دراماتیک اسپانیایی را تحت تاثیر قرار داد.
لوپه پایان غم انگیز در نمایشنامه را دوست نمی داشت از این رو وسایلی می یافت تا تضادها را با خوشی برطرف کند. شخصیت های آثار او از میان همه طبقات و سنخ های انسانی برگزیده شده اند و لوپه با همه آنها رفتاری دلسوزانه دارد.
در نمایشنامه های او زنان مهم ترین نقش ها را دارند. نقش گراسیوسو یا ساده لوح از آثار او به وجود آمد زیرا این شخصیت از تیپ های استانده زمان او به شمار می رفت. دیالوگ های نمایشنامه های لوپه طبیعی، زنده و متناسبند و در زبان دیالوگ از اشکال گوناگون شعری استفاده می کند.
درام نویسان اسپانیایی هرگز نتوانستند اشعار سپید، یا بی قافیه به سبک انگلیسی را در آثار خود به کار گیرند. به رغم دستاوردهای قابل توجه لوپه دِ وگا نمی توان او را با شکسپیر برابر دانست هر چند غالباً این دو را با هم مقایسه می کنند. لوپه عمیقاً به درون انسان نفوذ نکرده است و جانب تاریک زندگی همواره در آثار او با پایان خوش تعدیل می یابد، نمایشنامه های لوپه سرشار از عوامل غافلگیر کننده است اما بینش نو در آنها بسیار اندک است. در نمایشنامه های لوپه زندگی همواره متنوع و رنگارنگ است بی آنکه مقصود و اهمیت این تنوع باز شود.
بدون تردید لوپه د وگا محبوب ترین نویسنده زمان خود بود و بهترین اثر او از نظر تماشاگران امروزی فوئنته اوه خونا (گودال گوسفندان) است. در این نمایشنامه مالکی خونخوار به دست روستاییان کشته می شود زیرا حتی زیر شکنجه نیز به گناهان خود اعتراف نمیکند. در پایان کار شاه روستاییان را از کیفر می رهاند. بسیاری از منتقدان در این نمایشنامه احساسات انقلابی یافته اند، هر چند که نمایشنامه بیشتر در تجلیل شاه نوشته شده که دستگاه ملوک الطوایفی را برمیچیند.
در میان بهترین نمایشنامه های شنل و شمشیر لوپه د وگا می توان سگ باغبان، پولاد مادرید، و یقینی بر یک شک را نام برد. لوپه د وگا که مهم ترین درام نویس دوران خود محسوب می شد با نویسندگان کم ارجتری معاصر بوده است.
مهم ترین درام نویسان معاصر لوپه یکی گیلن د کاسترو است که از دوستان و پیروان لوپه بود و نمایشنامه های متعددی نوشت. کاسترو امروزی فقط به خاطر نمایشنامه ماجراهای جوانی سید در خاطر مانده است.
درام نویس مشهور دیگر تیرسو د مولینا است، راهبی که پس از توبیخ شدن از جانب شورای مذهبی کاستل درام نویسی را کنار گذاشت. گفته می شود مولینا 400 نمایشنامه نوشته که 80 نمایشنامه او به دست ما رسیده است. مهم ترین نمایشنامه او شیاد سویل نام دارد که پایه گذار شخصیت دون خوان به شمار می رود.
درام نویس دیگر، خوان روئیز د آلارکن متولد مکزیک و تحصیل کرده اسپانیا است. وی در اسپانیا برای دولت کار می کرد و 30نمایشنامه نوشته است. آلارکن در آثار خود برای رسیدن به کمال تلاش می کرد در حالی که معاصرانش گرایش به سادگی داشتند. زیباترین نمایشنامه های او درباره زندگی درباری است و بهترین آنها حقیقت مشکوک نام دارد. این نمایشنامه درباره دردسرهایی است که مردی جوان به خاطر عدم توانایی در گفتن حقیقت ایجاد می کند. آلارکن در آثار خود شخصیت پردازی و احساسات ظریف اخلاقی را بنای حرکت دراماتیک قرار می دهد.
بیشتر بخوانیم:
شکسپیر و معاصرانش و شباهت های نمایشنامه هایشان
درام های بومی – مذهبی در قرون وسطی