سریال «بریکینگ بد» (Breaking Bad) را باید یک شاهکار هنری در عرصه ی ساخت سریال های تلویزیونی دانست. این سریال که از داستان های شکسپیر الهام گرفته شده داستان یک معلم شیمی آرام و فروتن را روایت می کند که ابتلا به سرطان ریه باعث می شود که به یک تولید کننده ی بزرگ مواد مخدر تبدیل گردد. سیر روایی داستان این سریال طوری است که شما را مجذوب خود می کند هرچند داستان آن کمتر دچار فراز و نشیب شدید شده و معمولاً در یک سیر یکنواخت حرکت می کند. با این وجود چنان به جزییات داستان با دقت پرداخته شده است که این کمبود اوج و فرود به خصوص در فصل های اول چیزی از مهیج بوده و جذابیت آن نمی کاهد.
این سریال برای اولین بار در سال ۲۰۰۸ منتشر شد و به سرعت به عنوان پربیننده ترین سریال دوران خود تبدیل گردید. یکی از دلایل اصلی موفقیت سریال را باید بازی بی نقص و طبیعی برایان کرانستون در نقش اول سریال یعنی والتر وایت دانست. کرانستون و وینس گیلیگان در کنار دیگر بازیگران و عوامل سریال، شخصیتی را به وجود آوردند که بدون شک در تاریخ ساخت سریال های تلویزیونی جاودانه شده است و بدون اغراق والتر وایت یکی از به یاد ماندنی ترین ضد قهرمانان تاریخ تلویزیون و سینما باقی خواهد ماند.
هایزنبرگ در دنیای واقعی
بسیاری بر این نکته واقف هستند که لقب «هایزنبرگ» برای والتر وایت در این سریال از زندگی واقعی دانشمندی به نام ورنر هایزنبرگ الهام گرفته شده است اما این انتخاب نیز مانند بسیاری دیگر از مفاهیم و نکات مربوط به فیلم به صورت اتفاقی انتخاب نشده و این دو شخصیت اشتراکات بسیاری با هم دارند.
هایزنبرگ واقعی نیز مانند والتر وایت از سرطان رنج می برد البته نه سرطان ریه. علاوه بر این مسیر شغلی آن ها نیز کاملاً مشابه بود بدین معنی که آن ها کارشان را از یک حرفه ی بسیار مثبت و مفید و کوچک شروع کرده و سپس رفته رفته وارد دنیای کاری تاریکی شدند. ورنر هایزنبرگ در سال ۱۹۳۲ برنده جایزه نوبل شد اما بعدها به عضویت تیم تحقیقاتی بمب اتمی نازی ها درآمد.
اما شاید مهم ترین دلیل برای این که برای والتر وایت لقب «هایزنبرگ» انتخاب شد این بود که ورنر هایزنبرگ بیشتر به دلیل نظریه معروف «عدم قطعیت» (Uncertainty Principle) شناخته می شد. این نظریه ادعا می کند که تکانه ی ذرات و مکان دقیق آن ها را نمی توان با قطعیت کامل شناخت. همین موضوع به عنوان کنایه ای برای تبدیل شدن والتر وایت از یک معلم فروتن و نسبتاً ضعیف النفس به یک خلافکار سنگدل و سرسخت عمل می کند که با افزایش موفقیتش در دنیای خلافکاران (افزایش تکانه) تعیین کردن دیدگاه اخلاقی او رفته رفته سخت تر و سخت تر می شود.
چرا والتر وایت کلاه داشت؟
یکی از به یاد ماندنی ترین تصاویر این سریال را باید ظاهر جدید والتر وایت با کلاه مشکی و عینک دانست که وی را به یک خلافکار بالفطره تبدیل می کرد. اگر چه گیلیگان قصد داشت با تغییر در نحوه ی لباس پوشیدن و ظاهر والتر وایت ورود او به دنیای خلافکاران را نشان دهد اما دلیل دیگری نیز برای اضافه کردن کلاه وجود داشت.
به گفته ی کاتلین دتورو، طراح لباس این سریال، اصلی ترین دلیلی که باعث شد کلاه به ظاهر جدید کرانستون با موهای تراشیده اضافه شود کمک به او در جهت نسوختن پوست سرش بود زیرا بخش های زیادی از فیلم در زیر آفتاب سوزان نیومکزیکو فیلم برداری می شد.
با توجه به این که بسیاری از صحنه های فصل دوم سریال که مربوط به هایزنبرگ بودند در فضای باز رخ می دادند این تصمیم گیری منطقی و بجا به نظر می رسد. شاید سازندگان سریال فکر نمی کردند که این کلاه به یکی از نمادهای اصلی شخصیت هایزنبرگ تبدیل شود اما همین کلاه نقش زیادی در موفقیت شخصیت هایزنبرگ ایفا کرد.
تاثیر برایان کرانستون در شکل گیری شخصیت والتر وایت و حضور رنگ ها در شخصیت ها
برایان کرانستون نه تنها مسئول زندگی بخشیدن به شخصیت والتر وایت بود بلکه در شکل دهی به داستان زندگی او و ظاهرش نیز سهم زیادی داشت. در سریال «بریکینگ بد» لباس پوشیدن افراد برای نشان دادن شخصیت آن ها مورد استفاده قرار می گیرد و از لباسی که والتر وایت در هر اپیزود می پوشد می توان مقدار غرق شدن او در دنیای خلافکاران را حدس زد. به همین دلیل در قسمت های اول باید والتر وایت به عنوان یک شخصیت ساده، آرام و گاهی خسته کننده به نمایش گذاشته می شد و کرانستون کمک بسیاری کرد که این چنین شخصیتی به نمایش درآید. وی حتی سعی کرد سبیل والتر وایت را طوری طراحی کند که به سبیل یک موش مرده شباهت داشته باشد.
این نکته قابل توجه است که بیننده به طور نامحسوسی تاثیر رنگ های لباس جسی و اسکایلر را در والتر مشاهده می کند. ما بیشتر اوقات جسی را با لباس هایی به رنگ زرد می بینیم و اسکایلر را در پوشش های آبی. ترکیب این دو سبز می شود که این رنگ را به طور خیلی نامشخص و باورنکردنی در لباس های والتر میبینیم.
هر روشی که کرانستون و گیلیگان برای شناساندن شخصیت والتر وایت استفاده کرده باشند باید اذعان کرد که نتیجه باورنکردنی و فوق العاده است. شخصیت والتر وایت در قسمت های اول سریال طوری طراحی شده که تبدیل شدن وی به یک انسان خلافکار و قصی القلب بسیار بعید به نظر می رسد.
والتر وایت واقعی دستگیر شد
هنر اغلب از زندگی واقعی الهام می گیرد اما برخی اوقات عکس این موضوع نیز صدق می کند. در دوران اوج محبوبیت سریال «بریکینگ بد» و آشنایی همه ی طرفداران با قاچاقچی مواد مخدری به نام والتر وایت در شهر آلبوکرکی ایالت نیومکزیکو، شاید بدترین اسم برای کسانی که در قاچاق مواد مخدر فعالیت می کردند والتر وایت بود.
اما در سال ۲۰۱۳ در آلاباما مردی توسط پلیس بازداشت شد که والتر وایت نام داشت و در قاچاق مواد مخدر فعال بود. جالب تر این که این مرد در زمینه ی قاچاق متامفتامین فعالیت می کرد که چنین تشابهی بسیار جالب به نظر می رسد. والتر وایت واقعی به ۱۲ سال زندان محکوم شد که شاید بتوان اسم والتر وایت و سریال «بریکینگ بد» و بخصوص بی اطلاعی او از چنین سریالی را در دستگیری او موثر دانست.
در واقعیت، والتر وایت آلابامایی کار خود را قبل از سال ۲۰۰۸ و شروع سریال «بریکینگ بد» آغاز کرده بود پس ممکن است که هنر همچنان از زندگی واقعی انسان ها الهام می گیرد و نه بالعکس.
آگهی فوت واقعی برای والتر وایت چاپ شد
سریال «بریکینگ بد» یکی از آن سریال های موفقی است که پایان بسیار جالب و مناسبی دارد اما این موضوع بدین معنا نیست که طرفدران سریال از نتیجه ی سریال و مرگ والتر شگفت زده و حتی اراحت نشده باشند.
برخی از این طرفداران با چاپ یک آگهی فوت در روزنامه ی محلی آلبوکرکی با عکسی از ارباب دنیای مواد مخدر نشان دادند که تا چه حد یک شخصیت می تواند در ذهن تماشاگر جای گرفته و باور پذیر شود. در این آگهی ترحیم نوشته شده بود:” وایت یک محقق علم شیمی بود که در دبیرستان شیمی تدریس می کرد و بعدها یک امپراطوری تولید متامفتامین را پایه ریزی کرد”. در ادامه آمده بود:” هدایای شما صرف امرو خیریه مربوط به مبارزه با مواد مخدر به انتخاب شما خواهد شد”.جالب تر از همه این که اگر کسی هم با این سریال آشنایی نداشت به راحتی باور می کرد که این آگهی ترحیم مربوط به یک شخصیت واقعی است. این موضوع پایان هوشمندانه سریال را نشان می داد.
راننده پرونده های ایکس باعث انتخاب برایان شد
اگر چه وینس گیلیگان از همان ابتدا برایان کرانستون را برای ایفای نقش والتر وایت در نظر گرفته بود اما مسئولان شبکه ی اَی ام سی کسان دیگری را برای این نقش پیشنهاد کردند. از آن جایی که کرانستون بیشتر به خاطر نقش کمدی اش در سریال «مالکوم در میانه» (Malcolm in the Middle) شناخته می شد مسئولان شبکه استدلال می کردند که وی نخواهد توانست یک نقش جدی به عنوان خلافکار را بر عهده بگیرد.
خوشبختانه در آن دوران دیگر گزینه های مسئولین شبکه اَی ام سی در دسترس نبودند و این موضوع به گیلیگان فرصت دیگری داد که کرانستون را برای نقش والتر وایت در نظر بگیرد. او با نشان دادن یکی از اپیزودهای سریال «پرونده های ایکس» (The X-Files) با عنوان «Drive» به مسئولین شبکه که کرانستون در آن نقش یک شخصیت شرور و دیوانه ضد یهودی را بازی می کرد آن ها را متقاعد نمود که کرانستون قابلیت ظاهر شدن در نقش والتر وایت را دارد.
بازی فوق العاده و دراماتیک کرانستون در این اپیزود از قبل گیلیگان را قانع کرده بود که نقش والتر وایت را به کرانستون بسپارد و مسئولین شبکه ی اَی ام سی نیز با دیدن حرکات کرانستون در این اپیزود به خواسته ی گیلیگان رضایت دادند. این تصمیم مهم در نهایت به موفقیت سریال «بریکینگ بد» و شخصیت والتر وایت منجر شد.
گزینه های نقش والتر وایت قبل از انتخاب برایان کرانستون
قبل از آن که مسئولین شبکه ی اَی ام سی بپذیرند که کرانستون قابلیت بازی در نقش والتر وایت را دارد، چندین بازیگر دیگر به طور جدی برای بازی در این نقش مورد توجه قرار داشتند از جمله جان کیوزاک و متیو برودریک. اگر چه از برخی لحاظ در نظر گرفتن این بازیگران برای نقش والتر وایت کمی عجیب به نظر می رسد اما باید گفت که این دو نیز به دلیل استعداد فوق العاده ی خود قابلیت ایفای این نقش به بهترین نحو ممکن را داشتند. کیوزاک در طول دوران حرفه ای بازیگری خود نشان داده است که قابلیت ایفای نقش در قالب شخصیت های منفی و مثبت را دارد.
اما روی هم رفته با توجه به داستان سریال نمی توان کسی مناسب تر از کرانستون را برای این نقش تصور کرد و وینس گیلیگان نیز از قبل اعلام کرده بود که نمی خواهد یک بازیگر بزرگ را برای ایفای نقش والتر وایت استخدام کند زیرا این موضوع به مقبولیت سریال لطمه خواهد زد. موفقیت سریال «بریکینگ بد» نشان داد که گیلیگان دقیقاً می دانست دارد چکار می کند.
والتر وایت میانساله باورپذیرتر از والتر جوان
اگرچه ابتلای والتر وایت به سرطان چیزی بود که باعث شد وی به سمت تبدیل شدن به یک مغز متفکر دنیای قاچاق مواد مخدر سوق داده شود اما مشکل میانسالی نیز در این موضوع نقش داشت به ویژه زمانی که وی علی رغم بهبود یافتن از سرطان بار دیگر به ساختن امپراطوری قاچاق مواد مخدر خود ادامه می دهد و از بین رفتن نشانه های سرطان باعث نمی شود که وی از نقش یک تولید کننده ی متامفتامین خارج شود.
وینس گیلیگان در سناریوهای اولیه ی سریال «بریکینگ بد» شخصیت والتر وایت را یک مرد چهل ساله ترسیم کرده بود و نه یک مرد پنجاه ساله. اما در نهایت تصمیم گرفته شده که والتر وایت مسن تر باشد تا بحران میانسالی باورپذیرتر بوده و این که وقتی والتر میراث خود در زندگی را به چالش می کشد طبیعی تر و منطقی تر به نظر برسد. در غیر این صورت دلیلی برای ادامه دادن تولید مواد مخدر بعد از بهبود از بیماری سرطان باقی نمی ماند یا دستکم کمتر باورپذیر می بود.
برای برخی از تماشاگران جوان سریال شاید فرقی نمی کرد که والتر وایت ۴۰ ساله یا ۵۰ ساله باشد اما این تصمیم باعث شد که بسیاری از طرفداران میانسال سریال با شخصیت والتر وایت همزادپنداری بهتری داشته و تبدیل شدن او به هایزنبرگ را بهتر باور کنند.
قرار بود والتر وایت قاتل جین باشد
یکی از نفرت انگیز ترین و وحشتناک ترین کارهایی که شخصیت والتر وایت در سریال «بریکینگ بد» انجام می دهد این است که اجازه می دهد جین، نامزد جسی پینکمن، در اثر زیاده روی در مصرف مواد مخدر در فصل دوم بمیرد در صورتی که می توانست جان او را نجات دهد یا دستکم تلاشی برای نجات او بکند. اگر چه این صحنه از فیلم خود خیلی دردناک و فراموش نشدنی است اما قرار بود این موضوع بسیار خشن تر و غیرانسانی تر ارائه شود.
وینس گیلیگان در ابتدا طوری برنامه ریزی کرده بود که والتر وایت خود مستقیماً جین را به قتل برساند چه از طریق تزریق کردن مقدار زیادی مواد به او و یا خفه کردن او. اما دیگر اعضای نویسندگان فیلمنامه با این ایده مخالفت کرده و بر این باور بودند که چنین کاری باعث خواهد شد تماشاگران تنفر بسیار بیشتری را نسبت به آن چه که لازم بود نسبت به والتر وایت پیدا می کردند.
در نهایت گیلیگان نیز به همین ایده رسید و والت بدون این که حرکتی بکند شاهد مرگ جین شد بدون این که خود مستقیماً در مرگش دخالتی داشته باشد.
والتر وایت شخصیتی سیاه تر از تمامی شخصیت های بازی تاج و تخت دارد
سریال «بریکینگ بد» هوادارن پرشوری داشت و آنتونی هاپکینز بعد از اتمام این سریال نامه ای پر از تبریک و تحسین را به عنوان یک هوادار برای برایان کرانستون ارسال کرد. جورج آر آر مارتین، نویسنده ی مجموعه داستان های «نغمه ی یخ و آتش» که سریال پربیننده ی «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) از روی آن ساخته شده نیز از طرفداران سریال «بریکینگ بد» بوده و اعتقاد دارد که شخصیت والتر وایت از تمامی شخصیت های سریال «بازی تاج و تخت» شرورتر و منفی تر است.
اگر چه شخصیت والتر وایت بعد از تبدیل شدن به هایزنبرگ بسیار پست ونابکار است اما می توان او را با شخصیت هایی در سریال «بازی تاج و تخت» مانند جافری برثیون که دیگران را برای لذت شخصی می کشد یا رمزی بولتون که بسیار قصی القلب است مقایسه نمود.
ماجرای پیتزای جنجالی با یک برداشت
یکی از به یاد ماندنی ترین و جالب ترین صحنه های فیلم سکانسی است که والتر وایت عصبانی و درمانده پیتزایی را به هوا پرتاب می کند و پیتزا روی سقف گاراژ فرود می آید. اگر چه تیم تولید انتظار داشتند که این سکانس چندین برداشت خواهد داشت اما بعدها کرانستون در یکی از مصاحبه های خود اعلام کرد که در کمال ناباوری این سکانس تنها با یک برداشت گرفته شده است. حتی تعجب کرانستون از این موضوع در سکانس مورد نظر نیز دیده می شود.
جالب این که طرفداران سریال بارها سعی کرده بودند در خانه ای که برای فیلم برداری استفاده شده بود و به یک زوج بازنشسته تعلق داشت این صحنه را بازسازی کنند تا جایی که وینس گیلیگان مجبور شد به طور رسمی از طرفداران سریال بخواهد که از اذیت کردن صاحبان خانه ی مورد نظر با این کار خود خودداری کنند.
بیشتر بخوانیم:
Taxi Driver (راننده تاکسی)، روایت تعفن یک شهر
کولت Colette، واقعیتی فمینیستی در قرن 20
