سون یکی از فیلمهای ماندگاری تاریخ سینماست که تاریخ انقضا ندارد! سون یا هفت محصول سال ۱۹۹۵ آمریکا است و در ژانر روانشناسانه-جنایی ساختهشده است. ازجمله بازیگران اصلی فیلم میتوان به برد پیت، مورگان فریمن، گوئیت پالترو و کوین اسپیسی اشاره کرد.
ویلیام سامرست (مورگان فریمن) کارآگاهی با تجربه که چیزی به بازنشستگی اش نمانده به همراه کارآگاهی جوان دیوید میلز (برد پیت) و تازه وارد به اداره پلیس به دنبال پیگیری پرونده قتل هستند. قاتل، مقتولانش را بر اساس هفت گناه کبیره (تکبر، طمع، شهوت، غضب، شکم پرستی، حسد و تنبلی) به قتل می رساند. دو کارآگاه از طریق یک سری سر نخ ها در محل جنایت و کشف رمز در چند کتاب به دنبال قاتل و انگیزه او هستند.
هفت گناه کبیره یا هفت گناه مهلک از روایاتی است که در الهیات مسیح به آن اشارهشده است، افرادی که به این گناهان مرتکب شوند به شدیدترین مجازات محکوم میشوند. در آغاز مسیحیت راهبی یونانی به نام اواگرو دپونتو فهرستی از هفت گناه کبیره ارائه داد تا افراد را از انجام این گناهان دور کند و به آنها هشدار دهد که اگر به این گناهان مرتکب شوند، به دوزخ میروند.
تهیه کنندگان قصد داشتند که نام اسپیسی را در فهرست ابتدایی فیلم جای دهند ولی خود او اصرار داشت که به منظور لو نرفتن هویت قاتل فیلم، نام وی تنها در تیتراژ پایانی قرار بگیرد. حتی در تریلرهای منتشر شده از هفت و در زمان بازاریابی فیلم نیز هیچ صحبتی از حضور اسپیسی در این اثر به میان نیامد. بدین ترتیب تماشاگران با تماشای اسپیسی در نیم ساعت پایانی فیلم، کاملا غافلگیر و شگفت زده شدند.
کمپانی نیولاین (New Line) به عنوان سازندهی هفت قصد داشت تا فیلمنامه را تغییر داده و پایانی کاملا اکشن و کلیشهای را جایگزین پایان تراژیک فیلم کند. ولی در ادامه، برد پیت تهدید کرد که در صورت هر گونه تغییری از پروژه کنار خواهد کشید. در فیلمنامهی واکر نیز قرار بود شخصیت سامرست به سر جان دو شلیک کند که مورگان فریمن از این قضیه بسیار خشنود بود ولی پیت اصرار داشت که خودش شلیک نهایی را انجام دهد.
آل پاچینو، نخستین انتخاب برای بازی در نقش شخصیت سامرست بود. با این وجود او ترجیح داد تا به جای این اثر در فیلم تالار شهر (City Hall) به ایفای نقش بپردازد. رابرت دووال، دیگر بازیگری بود که این نقش را رد کرد. جین هاکمن نیز به دلیل نارضایتی از این مساله که بسیاری از صحنهها در شب تصویربرداری میشد در نهایت، قید حضور در این فیلم را زد. به این فهرست، هریسون فورد را نیز اضافه کنید.
در ابتدا نقش دیوید میلز به دنزل واشنگتون پیشنهاد شده بود ولی او با بیان این نکته که فیلم بیش از حد سیاه و شیطانی است، آن را نپذیرفت. پس از نمایش فیلم، واشنگتون بابت این تصمیمش ابراز پشیمانی کرد. سیلوستر استالونه نیز پس از رد همین پیشنهاد به شدت پشیمان شد. کوین کاستنر و نیکلاس کیج نیز از دیگر گزینهها برای ایفای نقش میلز بودند.
گوئینت پالترو نخستین انتخاب دیوید فینچر برای ایفای نقش تریسی (همسر میلز) بود. فینچر پس از تماشای فیلم گوشت و خون (Flesh and Bone) تحت تأثیر بازی پالترو قرار گرفته و پیشنهاد این نقش را به وی ارائه داد ولی با جواب منفی او روبرو شد. در نهایت، با واسطه گری برد پیت، فینچر موفق به دیدار با پالترو شده و رضایت وی را برای حضور در فیلم جلب کرد.
وال کیلمر، پیشنهاد بازی در نقش جان دو را رد کرد. مایکل استایپ، خوانندهی گروه آر.ای.ام. (.R.E.M) نیز در مقطعی برای ایفای این نقش، مد نظر استودیو قرار گرفت و در نهایت کوین اسپیسی تنها دو روز پیش از آغاز تصویربرداری فیلم برای ایفای نقش شخصیت جان دو انتخاب شد.
در صحنهای از فیلم، شخصیت میلز و سامرست در حال بحث دربارهی اثر انگشت قاتلان هستند که در ادامه، میلز میگوید که باید انگشتان شست کسانی را که محکوم به جرایم خشونت آمیز شدهاند قطع کرد تا دیگر قادر به فشردن ماشه و شلیک گلوله نباشند. در ادامه این صحنه از فیلم حذف شد چرا که سازندگان کار میترسیدند که این روش پس از مطرح شدن، در آینده واقعا مورد استفاده قرار بگیرد.
دوید فینچر پیش از آغاز تصویربرداری فیلم به کوین اسپیسی گفت که در صورت تراشیدن سرش، او نیز سر خود را خواهد تراشید. بدین ترتیب در ادامه، هر دوی آنها با سری تراشیده در محل تصویربرداری حاضر شدند.ته!
در طی فیلم، اغلب اوقات، باران میبارد (باز هم سکانس آخر از این قائده مستثناست) که باعث میشود حتی وسط روز و در فضای باز، نورپردازی تاریک داشته باشیم! این استفاده دائمی از باران، به خوبی حس ناآرامی در شهر نیویورک را منتقل میکند:
و نکته آخر اینکه چرا هفت؟!!! دقیقا ۷ دقیقه از آغاز فیلم گذشته که با میلز تماس گرفته شده و خبر نخستین قتل جان دو را به اطلاع وی میرسانند و هفت دقیقه به پایان فیلم مانده که سامرست به میلز میگوید که جان دو در نهایت پیروز خواهد شد.
بیشتر بخوانیم:
روزی روزگاری در هالیوود؛ روایتی نیمه تخیلی از ماجرای قتل شارون تیت
حقایق جالب سریال جذاب برکینگ بد (breaking bad)
پابلوی دوست داشتنی (Loving Pablo)؛ روایتی تازه از نگاه معشوقه پابلو اسکوبار
شام من با هروه، واقعیتی که دنکلچ به آن گیرایی می دهد
نکاتی درباره سریال جذاب خانه کاغذی (La Casa De Papel) یا سرقت پول (Money Heist)
رستگاری در شائوشنک؛ بهترین فیلم IMDB
درخشش ابدی یک ذهن پاک؛ چگونه میتوان بیخاطرات و بیحافظه، عاشق ماند؟