امروز: یکشنبه, ۲۱ خرداد ۱۴۰۲ برابر با ۲۲ ذو القعدة ۱۴۴۴ قمری و ۱۱ ژوئن ۲۰۲۳ میلادی
دوشنبه, ۰۳ خرداد ۱۴۰۰ ۱۴:۰۴
۲
PNAZAR
نسخه چاپی

اهمیت اقتصاد در فلسفه مارکسیسم

اهمیت اقتصاد در فلسفه مارکسیسم
به گزارشتمیم نیوز

 

1- هگل

اهمیت اقتصاد در تاریخ انسانی در تفکر مارکس در واقع تحت تاثیر تحلیل نیرومند هگل از جامعه مدنی شکل گرفت که در آن هگل گفته بود که روابط اقتصادی جامعه مدنی، آوردگاهی است که در ان منافع افراد در تقابل با یکدیگر قرار می گیرند.

برای هگل جامعه مدنی در امور اقتصادی اش جنگ همه با همه، کشاکش مداوم تمایلات خودپرستانه است. تصویر هگل از شرور رقابت کننده جامعه مدنی، با قطبی شدن روزافزون آن، ثروتمند شدن معدودی و فقر و فلاکت توده های از خود بیگانه اکنون با توصیف هایی که سوسیالیست های فرانسوی از زندگی محنت بار کارگران مشغول در صنعت ارائه می دادند، تقویت می شد.

2- مساله یهود

مارکس تفکر خود را در زمینه زندگی  اقتصادی در جامعه مدنی در رساله ای تحت عنوان مساله یهود آغاز کرد که آن را پیش از عزیمت به پاریس تکمیل کرده بود. مارکس در این رساله از با خود بیگانگی اقتصادی، از موجوداتی انسانی سخن میگوید که در چهارچوب جهان بیگانه ای که در آنجا پول خداست به سر می برند.

مارکس میگوید جهان بازرگانی مدرن دین پرستش پول است و او این پول دوستی را با دین یهودی برابر می کند. او گوشزد می سازد که یهودیان  دیگر گروهی دینی یا نژادی نیستند. یهودیت پایه یک دین نیاز عملی، خودخواهی و خودپرستی است و یهودیان را قادر ساخته است که با قدرت پول، نفوذ سیاسی گسترده و حتی بالاترین درجه تکامل خود را در رقابت پذیری جامعه مدنی به چنگ آورند.

در نتیجه پول خداوند رشک ورز اسرائیل است که هیچ خداوند دیگری توانایی ایستادگی در برابرش را ندارد. پول تمام خدایان انسان را به پستی می کشاند و آنها را به کالا تبدیل می کند. پول ارزش جهان روا و مستقل از همه چیز است بنابراین همه جهان خواه جهان انسانی یا طبیعت را از ارزش های ویژه خود محروم کرده است. پول جوهر از خود بیگانه کار انسان و هستی است. این هستی بیگانه شده بر او فرمان می راند و او آن را پرستش می کند.

مارکس می گوید مسیحیت اکنون این پول پرستی، این بیگانگی از خود را در پرستش پول تحویل گرفته است. به نظر او یهودیت با کمال یافتن جامعه مدنی به نقطه اوج می رسد اما این تنها در جهان مسیحیت است که جامعه مدنی به کمال خود می رسد.

تنها تحت تسلط مسیحیت که تمامی روابط ملی، طبیعی، اخلاقی و نظری را نسبت به انسان بیگانه می کند، جامعه می تواند خود را بهطور کامل از حیات دولت جدا کند، تمام پیوندهای نوع بشری انسان را از هم بگسلد، نیازهای خودپرستانه را به جای این پیوندهای نوع بشری بنشاند و جهان انسانی را به جهان افراد جدا از هم تجزیه کند.

جامعه مدنی مسیحی، یهودی شده است. مسیحیت از یهودیت سرچشمه گرفت و دوباره خود را در یهودیت مستحیل کرد. یهودی مسیحی اهل عمل است و مسیحی اهل عمل، مسیحی دوباره یهودی شده است. یهودیت نه به خلاف تاریخ، بلکه به علت تاریخ به موجودیت خود ادامه می دهد.

جامعه مدنی یهودی را پیوسته از بطن خود می زاید. چه چیز در بطن خود پایه مذهب یهود بود؟ نیاز عملی خود پرستی. در یهودیت حضور یک عنصر ضد اجتماعی عمومی معاصر قابل تشخیص است. بنابراین آزادی یهودیان، آزادی بشریت از یهودیت،  از کاسب کاری و پول است: انقلابی اجتماعی که امکان کاسب کاری را ملغی خواهد کرد، امکانات را از یهودیان بازخواهد گرفت.

آنگاه مسیحیت نیز از پرستش پول و بدین گونه از با خود بیگانگی اقتصادی رهایی خواهد یافت اما مسیحیان اکنون در از خودبیگانگی اقتصادی به سر می برند، همچنان که انسان ها اشیایی تولید می کنند که شکل بیگانه شده پول به خود می گیرند و به قدرت بیگانه ای تبدیل می شوند که بر آنان تسلط دارد.

3- انگلس

عامل دیگری که در آن اهیمیت اقتصادی را برای مارکس روشن کرد رساله خطوط کلی انتقاد بر اقتصاد سیاسی بود که توسط انگلس برای سالنامه های آلمانی-فرانسوی در 1844 نوشته شد. این رساله انگلس بسیار تاثیر گذار بود و زمینه ساز ملاقات سرنوشت ساز آن دو در آگوست آینده شد.

 

بیشتر بخوانیم:

 پی یر گاسندی، زنده کننده فلسفه اتم گرایی

 اگزیستانسیالیسم؛ تقدم وجود بر ماهیت

 پیشگامان اگزیستانسیالیسم

 آیین نو افلاطونی چیست؟/ آشنایی با فلوطین، بنیانگذار مکتب نوافلاطونی و تاثیر حکمت ایرانی بر آن

 مکتب بقراط و شکل گیری آن در تاریخ

 سقوط خود

 نتیجه گرایی چیست؟ آشنایی با اصالت فایده و نظریه وظیفه شناختی



+ 2
مخالفم - 0

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به تمیم خبر می باشد.
هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.