امروز: یکشنبه, ۲۲ مهر ۱۴۰۳ برابر با ۱۰ ربيع الآخر ۱۴۴۶ قمری و ۱۳ اکتبر ۲۰۲۴ میلادی
سه شنبه, ۰۵ آذر ۱۳۹۸ ۱۰:۴۵
۲
PNAZAR
نسخه چاپی

تاثیر فلسفه بر زندگی

تاثیر فلسفه بر زندگی
به گزارشتمیم نیوز

فلسفه به طرق متعددی با مسائل زندگی واقعی ارتباط دارد. فلسفه از مسائل ابهام زدایی می کند و وقتی که فرد در مواجهه با گزینش های زندگی واقعی است، ابهام زدایی مفید است.

فلسفه افکار پیچیده را تحلیل می کند و وضوح بخشیدن به افکار پیچیده اغلب مقدمه ای ضروری برای اتخاذ تصمیم های آگاهانه وعاقلانه است. فلسفه خود را وقف بررسی تبیین های ممکن درباره کثیری از امور انتزاعی می کند، مانند استدلال درست و نادرست، عدالت و ظلم و معنا و ارزش.

انسان با دست یابی به فهمی بهتر از این چنین مفاهیم انتزاعی می تواند فهم و دانش خود را از زندگی و امکانات زندگی افزایش دهد. فلسفه هم چنین پرسش های دیرینه ای را که فراموش شده اند پیش می کشد و پرسش های جدید مطرح می کند. ارتباط یا عدم ارتباط پرسش های فراموش شده و پرسش های تازه را با زندگی نمی توان پیش از مورد توجه قرار دادن آن پرسش ها تعیین نمود.

دیدگاه های وسیع و تنگ درباره فلسفه

فیلسوفان در برخی از دوره های تاریخ دیدگاه وسیعی نسبت به موضوع پژوهش شان اتخاذ کرده اند و در برخی از دوره ها دیدگاهی تنگ.

در طول نیمه های نخست قرن بیستن روی هم رفته فلاسفه نسبت به موضوع پژوهش شان بیشتر دیدگاه تنگ و محدودی را برگزیدند. همانطور که معمول است به نظر می رسد که نظریه های پوزیتیویسم حلقه وین، و روش های تحلیل زبانی یا به اصطلاح فلسفه آکسفورد، هر دو دیدگاه تنگ و محدودی را توصیه و تایید کرده اند.

شاید این امر تا حدی معلول رشد و پیشرفت علم در قرن بیستم باشد که چه بسا حاصل احساسات ناشناخته تهدید عقلانی در زوایای پنهان قلوب تنی چند از فلاسفه حرفه ای بوده است. بروز عدم رضایت نسبت به دیدگاه های تنگ و محدود درباره فلسفه گاه اجتناب ناپذیر است.

در سال 1959 نارضایی قابل توجهی نسبت به دیدگاه تنگ و محدود در کتاب منفی ارنست گلنر به نام کلمات و اشیا بیان شد. گلنر مدعی شد که فیلسوفان حرفه ای در آکسفورد و جاهای دیگر هرگز موضوع پژوهش شان را به عنوان چیزی طلقی نکرده اند که هیچ ارتباطی خواه با پرسش های اصلی مابعدالطبیعی و خواه با سوالات واقعی زندگی درباره اخلاقیات و سیاست ندارد. به نظر گلنر این اساتید دانشگاه تمام کوشش خود را وقف تحلیل پایان ناپذیر قضایای زبان عادی که اساساً فاقد جذابیت است، می کنند.

فلسفه کاربردی

ظاهراً در آن زمان انتقاد گلنر در گوش کسی فرو نرفت اما اخیرا فلاسفه تحلیل به سوالات مهم مابعدالطبیعی روی نمودند و کسانی که درباره مسائل واقعی زندگی اندیشیده و قلم می زنند کم نیستند.

پیتر سینگر استرالیایی در دهه 1970 اثری به نام آزادی حیوان منتشرکرد و در آن به دفاع از حقوق حیوانات پرداخت . شاید این اولین کتاب فلسفی در تاریخ جهان است که دارای تصاویری از کشتارگاه ها است، سوای تعدادی دستور پخن بدون گوشت.

این کتاب باعث شد شماری از خوانندگان آن به گیاه خواری روی آورند. فیلسوفان دیگری که درباره فلسفه کاربردی مطلب می نویسند عبارتند از آنسکام درباره جلوگیری از بارداری، سیسلا باک درباره دروغگویی و رازداری در زندگی اجتماعی و شخصی، استفن کلارک درباره حقوق حیوانات، فیلیپافوت درباره قتل ترحمی، جودیت جارویس تامسون درباره سقط جنین، ماری میدلی درباره حیوانات و شرارت و فیمینیسم و نظریه تطور، راجر اسکروتن درباره سیاست محافظه کارانه و رفتار جنسی، آمارتیا سن درباره فلسفه و علم اقتصاد، برنارد ویلیامز درباره ابتذال.

فلسفه در زندگی اجتماعی

هر از گاهی فلاسفه وسوسه می شوند مجموعه هایی برای قانون گذاران فراهم کنند تا مربوط به تدوین دستورالعمل ها در قلمروهایی باشند که شامل موضوعات اخلاقی هستند.

نمی توان مدعی شد که مشارکت فلسفی همیشه طراز اول بوده است، زیرا فیلسوفان هیچ گاه عاری از ابهام و غموض نیستند و گاهی اوقات پیش داوری های اجتماعی و نگرش های روان شناختی، به ویژه نگرش های شکاکانه فلسفی دارند که می توان به واسطه فهم عرفی به آنها پی برد.

هنوز بیشتر تفکر قرن متاثر از هیوم است و کم نیستند فیلسوفان معاصری که آگاهانه یا ناآگاهانه شکاکیت هیوم درباره علیت را پذیرفته اند. وقتی این فیلسوفان با موضوعات اجتماعی روبرو می شوند، ادا می کنند که هیچ کس نمی داند به عنوان مثال آیا تبلیغات فرد نژادپرست یا فرد قایل به تبعیض جنسی موجب آثار بدی می شود یا نه، زیرا آنها فرض را بر این می گذارند که هیچ کس نمی داند آیا چیزی که واقع علت چیزی دیگری می شود یا نه.

مهم تر از این که اغلب چنین بوده است که گروه های تاسیس شده توسط حکومت برای بررسی موضوعات اخلاقی با تکالیف و پرسش های محالی روبرو می شوند. مثلا چه بسا در عمل از آنها خواسته شود تا پی آمدهای تجدیدنظر بخش هایی از قوانینی را که اصول اخلاقی کهن را بیان می کنند برآورد و پیش بینی نمایند یا شاید انتظار رود که برای از میان برداشتن محرمان فوق العاده مهم دلایلی بیاورند.

فیلسوفان ضرورتاً در ارزیابی نتایج عملی شایسته تر نیستند، هم چنین ضرورتاً در حکم به این محرمات بنیادی ما چه چیزهایی باید باشد از هیچ کس دیگری بهتر نمی باشند.

فیلسوفان به رغم این  نقاط ضعف موردی می توانند در زندگی اجتماعی منشا خیر شوند. فلسفه کاربردی اجتماعی وقتی بتواند از برخی اصول محوری آغاز کند که کم و بیش مورد پذیرش هر جامعه متمدن است، مثل اصول منشور سازمان ملل متحد درباره حقوق بشر، بهترین وضع را دارد.

اگر برخی از چنین اصول اساسی در آغاز پذیرفته شود، کمیته یا هیاتی که نگرش فیلسوفانه دارد می تواند مشخص کند که کدام یک از مفاهیم مهم بوده و با مساله مورد بحث ارتباط دارند و هم چنین  احتمالاً می تواند اقدام به ارائه راه های عملی برای اجرای تصمیمات خود نماید.

یک نمونه خوب عبارت است از طرح مقدماتی مقاله ای درباره توافق آگاهانه در سال 1989 که توسط گروه تحقیق انجمن بهداشت زلاندنو انتشار یافت. این مقاله نمونه ای از زندگی واقعی است درباره این که چگونه می توان از فلسفه در تصمیم گیری های اجتماعی ای که بیشتر مردم را تحت تاثیر قرار می دهند به طور مفیدی استفاده کرد.

این گروه تحقیق تشکیل شده بود از پزشکان، پرستاران و حقوق دانان و تعدادی از افراد غیر حرفه ای که از میان بیماران و جامعه بومیان زلاندنو انتخاب شده بودند و بقیه از مردم عادی.

یکی از اعضای غیر حرفه ای فیلسوف دانشگاهی بازنشسته ای بود که خارج از زلاندنو هیچ شهرت خاصی نداشت ولی سرش به تنش می ارزید. طرح مقدماتی مقاله به سادگی و ناآگاهانه از تحلیل و ابهام زدایی فلسفی آغاز کرده، به را های عملی و ابزارها می رسد و دوباره باز می گردد. این طرح چهار حوزه پژوهش عمده را شامل می شود:

1-مقاله نخست توضیح می دهد که چرا این موضوع اهمیت دارد. می گوید: «توافق آگاهانه مسائل اخلاقی و قانونی اساسی است. این توافق مربوط می شود به استقلال افراد، حق افراد برای تصمیم گیری درباره اعمالی که آنها را تحت تاثیر قرار می دهد، به طرقی که با اهداف و ارزش های خاص آنها هم سو باشند، حق آنها برای آزادی و مصونیت از مداخله بی جای دیگران. تاکیدات جدید بر توافق آگاهانه از نظام نامه 1947 نورمبرگ که خود حاصل محاکمات نازی ها بعد از جنگ جهانی دوم بود و توافق 1964 هلسینکی آشکار گشت. این ها آشکارا لزوم کسب توافق شخص برای مشارکت در پژوهش درمانی و غیر درمانی را به رسمیت شناختند. اصل بنیادی این است که باید از شخصیت و تمامیت وجودی فرد در مقابل برخورد یا تجاوز غیرقانونی محافظت کرد.»

2- مقاله پس از تعیین اصول بنیادی به فهرست کردن و طبقه بندی راه های مختلفی می پردازد که بر طبق آنها توافق آگاهانه موجب افزایش نظارت و اشراف مردم بر زندگانی شان می شود. توافق آگاهانه اعتماد میان حرفه پزشکی و مشتریانش را افزایش می دهد، مردم را از معالجه غیرضروری و تشریفات پزشکی زاید رها می سازد، با بالا بردن امکان اینکه بیمارات بر موفقیت آمیز بودن نتیجه معالجه تاثیر می گذارد و تضمین می دهد که بیماران با زور و دوز و کلک وادار به مشارکت در پروژه های آزمایشگاهی سودآور تجاری نمی شوند. توافق آگاهانه هم چنین تضمین می کند که ارزش های متخصصان سلامتی، انسانی باقی مانده و با خواست های بیماران و ارزش های کل جامعه، از جمله ارزش های اقلیت ها هم سو می ماند و بالاخره اگر اشتباهاتی در کار باشد توافق آگاهانه، متخصص پزشکی را از آنها حفظ می کند.

3- طرح مقدماتی مقاله سپس به تحلیل تعداد زیادی از آرای فرعی مرتبط با موضوع می پردازد و در انجام این کار از فلسفه یاری می گیرد تا آگاهی از موضوعات عملی با اهمیت را افزایش دهد. شاید آرایی که در این جا مورد توجه قرار می دهد خسته کننده و یکنواخت بنماید ولی اگر آنها به پیش گاه آگاهی عرضه نشده و وضوح نیابند، نمی توان اصول اصلی مورد قبول را به مرحله اجرا در آورد. این مفاهیم مهم و مربوط به موضوع عبارتند از: توافق صریح، توافق ضمنی، توافق عام، توافق خاص، توافق کتبی، توافق شفاهی، وضع اضطراری، خطر، پرخطر، اثر فرعی، شایستگی برای تصمیم، مسئولیت، اطلاع، تفاوت زبانی، تفاوت فرهنگی.

4- نهایتاً مقاله راه ها و ابزارهای مورد نیاز برای به اجرا گذاشتن یافته هایش را بررسی می کند. به سوالاتی از این دست پاسخ می دهد که چگونه در عمل و واقعاً مطمئن شویم که بیماران (یعنی کسانی که از نظر زبان، سن، آگاهی و غیره اختلاف دارند) همیشه آگاهی درستی درباره معالجات، منجمله از آثار ثانوی و خطرهای احتمالی آنها دارند. از این قسمت از مقاله روشن می شود که گروه تحقیق چرخش ذهنی عملی و متواضعانه ای داشته اند که از لحاظ فلسفی زیرکانه است.

آثار فلسفه

آراء فلسفی اغلب آثار دراز مدت ژرفی بر جوامع انسانی داشته است، اعم از اینکه جوامع از آن آگاهی داشته باشند یا نه.

نمونه هایی از دوران باستان : عبریان و یونانیان

کل تمدن غربی بر اخلاقیات عبرانیان باستان و علم مابعدالطبیعه یونانیان باستان مبتنی است. اساساً نمی توان درباره تاثیر گسترده قوانین اخلاقی بنیادی بیان شده در عهد عتیق تردید داشت و هم چنین نمی توان درباره نفوذ چشم گیر شخصیت و تعلیمات عیسی، که آن قوانین اخلاقی را اغلب به وسیله حکایات تفسیر کرده و توضیح داده تردید کرد.

تعالیم یهودی و مسیحی، که عمدتاً صبغه فلسفی دارند شالوده قوانین ملی و بین المللی و به طور کلی تفکر اخلاقی تمدن غربی را تشکیل می دهند. این که مردم و حکومت های آنها بیشتر اوقات از این معیارها منحرف می شوند بدین معنی نیست که درستی خود معیارها از لحاظ نظری مورد قبول نمی باشد.

اما درباره یونانیان عموماً اقرار می کنند که فلسفه و علم یونان پایه گذار روش شناسی عقلی است که نه تنها به فلسفه و علم، بلکه به بیشتر شاخه های تحقیقی دیگر نیز قابل اعمال است. یونانیان اولین و از بعضی جهات، اساسی ترین آراء و تصورات ما را فراهم کردند. یعنی این که چگونه نظام فلسفی بسازیم، چچگونه به تحقیق درباره طبیعت و جامعه بپردازیم، چگونه علم تاسیس کنیم و خلاصه چگونه بیندیشیم.

در این جا بیش از هرکسی دیگر می توانیم به ارسطو بپردازیم، زیرا او بی چون و چرا تاثیر گذارترین معلم حرفه ای فلسفه در تاریخ است. او همچنین یکی از پرنفوذترین اندیشمندانی است که جهان به خود دیده، به جهت وسعت و تنوع موضوع، به دست دادن چیزی از قبیل نظر کلی و اجمالی درباره آراء و افکار ارسطو محال است ولی شاید بتوانیم طرحی از این وسعت و تنوع ارائه دهیم.

همان طور که پیش تر دیدیم ارسطو نه تنها قواعد منطق را تدوین کرد بلکه آثار بزرگی درباره مابعدالطبیعه، اخلاق و شعبه های زیادی از آنچه امروزه علم نامیده می شود از جمله مکانیک، زیست شناسی و روان شناسی به رشته تحریر درآورد و رساله های مهمی درباره سیاست، دین و ادبیات نوشت.

در قرن 13 توماس آکوئیناس اقدام به تطبیق آثار مفقوده تازه کشف شده ارسطو با الاهیات مسیحی کرد. او با اقناع مراجع کلیسای آن زمان از عهده این کار برآمد و بدین ترتیب، ارسطوگرایی فلسفه رسمی مسیحیت شد. به همین جهت، تاثیر افکار ارسطو بر آراء و ایدئولوژی های اروپا تا به امروز ادامه داشته است.

جان استورات میل

کسانی که در کشورهای انگلیسی از اصول آزادی مطبوعات و آزادی بیان دفاع می کنند، غالباً دیر یا زود به آزاء جان استوارت میل اشاره می کنند. فمینیست ها نیز برخی از بهترین دلایل خود را میدون میل و همسرش هریت هستند.

پوزیتیویسم منطقی

در سال 1920 حلقه وین یا پوزیتیویسم منطقی، از علم به عنوان فعالیتی که برتر از همه فعالیت های دیگر انسانی است دفاع و طرف داری کرد. دولتهای معاصر نیز می پذیرند که علم نقش مهم فوق العاده ای در زندگی جدید ایفا می کند، نه صرفاً به این جهت که تصور می شود ثروت می آورد.

پوزیتیویسم طرف داران حرفه ای و دولتی از ایده آل علمی را به درجه ای از توجیه نظری درباره موضع خودشان مجهز می کند، به طوری که گاهی اوقات می توان اقوال تحریف شده یا تحریف نشده از اصول پوزیتیویستی را در مباحث عمومی راجع به علم و تامین بودجه علم شنید.

منطق و صنعت رایانه

مخترعان رایانه ریاضی دانانی بودند که به مطالعه منطق صوری جدید اشتغال داشته اند. نظام دوتایی موجود در رایانه در اصل همان نظام دوتایی صادق/کاذب است که کارکردش را در جدول های ارزشی منطق محمول ها دیدیم. صنعت عظیم رایانه به واسطه آراء ریاضی دانان و مهندسان و فلاسفه امکان ظهور یافته است.

 

بیشتر بخوانیم:

 جهان بینی های پیش از فلسفه

 پدیدار شناسی ادموند هوسرل

 علیت چیست؟

فلسفه رواقی

 برهان وجود خدا

محدودیت های شناخت انسانی در تجربه گرایی لاک

 فلسفه تاریخ هگل

پی یر گاسندی، زنده کننده فلسفه اتم گرایی



+ 2
مخالفم - 0

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به تمیم خبر می باشد.
هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.