در کنار میان پرده ها، سرگرمی های درباری دیگری از جمله مسابقات، لال بازی و بدل پوشی رشد کردند. در سده دهم مسابقات برای تربیت شوالیه ها و به خاطر مقاصد نظامی ترتیب داده می شدند. از آنجا که تعدادی از شرکت کنندگان در این مسابقات کشته می شدند، در سده سیزدهم در اجرای آنها تجدیدنظرهایی به عمل آمد و در سال 1300 عناصر دراماتیکی نیز به آنها افزوده شد.
از آن پس شوالیه ها به جای کشتن یکدیگر در رقابتی شدید برای به دست آوردن عمارت هایی تلاش می کردند که نام هایی تمثیلی، از جمله قصر عشق داشتند. در هر یک از این قصرها بانویی با همراهانش در لباس نمایشی می نشست و شوالیه ها برای به دست آوردن بانو یا نجات او می کوشیدند.
در مسابقات ایوان ها یا گالری هایی بر گرد میدان مسابقه تعبیه می شد و تماشاگران به دقت بر طبق جنس، طبقه و مقام خود از یکدیگر جدا می نشستند. در نقاط مختلف میدان، عمارت های مجللی که مفهوم تمثیلی مسابقه را در برداشت قرار داده می شد. در میان عناصری که در صحنه های عمارت قرار داده می شد، کوه و جنگل و قصر، چشمه، کشتی و عبادتگاه رایج تر بود. در این مسابقات غالباً همان تصویر نمادین رایج در نمایش های مذهبی به کار می رفت اما گاه عناصر غیرمذهبی نیز به آنها افزوده می شد.
مسابقات اساساً سرگرمی خاص نجبا و درباریان بودند. گاه نیز این مسابقات به عنوان واقعه ای بین المللی تلقی می شدند. در این حالت قاصدانی را به دربارهای بیگانه گسیل می داشتند و آنان را برای شرکت در رقابت دعوت می کردند. علاوه بر مسابقه راهپیمایی های باشکوهی نیز همراه آن برگزار می شد و در غروب روز مسابقه در داخل قصر، انوع دیگر سرگرمی ها از جمله میان پرده نیز اجرا می شد. بسیاری از این نمایش ها را لال بازی و بدل پوشی تشکیل می دادند.
هر چند در سال 1500 لال بازی و بدل پوشی در اصل نمایش هایی درباری بودند اما ریشه در مراسم شرک آمیز، از جمله رقص شمشیر و رقص موریس داشتند. احتمال دارد که رقص شمشیر در اصل نمایشی نظامی بوده باشد اما در سده چهاردهم، سرگرمی سازان این نمایش را در جشن های عروسی و جشن های دیگر اجرا می کردند.
رقض شمشیر، رقص دلقک ها نیز خوانده می شد زیرا گاهی اوقات از رقصگران کمدی نیزدر آنها استفاده می شد. در رقص موریس اجرا کنندگان لباس های زنگوله دار در بر می کردند و برخی چهره خود را سیاه می نمودند. یک گروه موریس شامل یک دلقک، یک لوده، یک اسب چوبی و یک مرد با لباس کلفت ها بود. در این نمایش گاه اژدهایی ظاهر می گشت و جورج قدیس به عنوان کشنده اژدها بر صحنه آمده، هیولا را معدوم می نمود.
نمایش های لال بازی که فرانسوی ها آن را گنگ بازی یا نمایش هایی با صورتک یا بدل پوشی می خواندند، از دل گروه های موریس رشد کردند. در این نمایش ها که در دوره جشن های کریسمس و با حضور پاپانوئل، به عنوان مدیر جشن یا ارائه کننده، برپا می شد، حداقل یکی از شخصیت ها در مبارزه کشته می شد، سپس طبیبی از راه می رسید و با وسایل عجیب و غریبی مرده را به زندگی باز می گرداند. در غالب این نمایش ها رقص و آواز نیز اجرا می شد و بازیگران گاه از خانه ای به خانه دیگر رفته و در آنجا قطعه کوتاهی بازی می کردند.
علاوه بر رقص های شمشیر، رقص های موریس و نمایش های لال بازی، اشکال دیگر بدل پوشی نیز وجود داشت. در نمایش های بدل پوشی در سراسر کریسمس همراه کارناوال های فصل که پیشاهنگ عید لنت بودند، بازیگرانی با لباس نمایش و صورتک برای خوشگذرانی به خیابان ها می ریختند. برخی خانه به خانه می رفتند و نمایش و پانتومیم اجرا می کردند. اکثر این افراد پول و هدایایی جمع می کردند و گاه تنها از مردم می خواستند که به جان شان و دیگر مقامات دعا کنند و قدرشان را بدانند.
از آنجا که این نمایش ها مورد سوءاستفاده هایی قرار می گرفتند و اشخاص ضرور در خانه ها دست به دزدی و جنایت می زدند. در سده های چهاردهم و پانزدهم اجرای آنها در انگلستان ممنوع ش و منحصر به نمایش های دربار گردید. اما مراسم بدل پوشی در اشکال مختلف در میان مردم به جا ماند حتی در بعضی نقاط و به ویژه در جشن های پیش از عید لنت، تا زمان حاضر نیز ادامه یافت.
لال بازی و بدل پوشی در تئاتر به مقامی رسیدند که سرگرمی های درباری نظیر بالماسکه انگلیسی، اینترمتسو یا اینترلود ایتالیایی و بله دوکور فرانسوی از بقایای با اهمیت آن به شمار می روند.
در دربار بدل پوشی در هر موقعیت ویژه ای اجرا می شد، مثلا پس از پایان مسابقات در میهمانی ها، هنگام بازدید از یک میهمان رسمی از کشور، در مراسم عروسی و موقعیتهای دیگر.
این نمایش های سرگرمی به تدریج بدل به نمایش های بزرگی شد. اولین گزارش از یک سرگرمی درباری که در آن از دکورهای مجلل و صحنه نیز استفاده شده است، متعلق به 1377 است. این نمایش هنگامی برپا شد که شارل پنجم پادشاه فرانسه برای خوشامد امپراتور شارل چهارم یک میهمانی ترتیب داد.
در انگلستان عصر هنری هفتم، و هنری هشتم بدل پوشی یکی از نمایش های محبوب درباری به شمار می آمد. در این دوران دکورهای بزرگی را بر روی چرخ نهاده و در فاصله بین برنامه های مختلف به وسط تالار می آوردند و نمایش اجرا می کردندو پس از پایان نمایش دکورها را خارج می کردند تا برنامه های رقص اجرا کنند.
این نمایش ها به واگن های نمایشی در مجموعه های مذهبی در انگلستان شباهت داشتند و غالباً به شکل پانتومیم اجرا می شدند و به عنوان بزرگداشت و تعارف به اشخاص بسیار محترم تقدیم می شدند.
این نمایش های سرگرمی معمولاً با یک رقص خاتمه می یافتند، در انگلستان ابتدا نمایش دهندگان از مردم جدا می ماندند اما از سال 1513 رقصگران از میان تماشاگران همپایانی انتخاب می کردند و با آنها می رقصیدند و چون این رسم از ایتالیایی ها اقتباس شده بود، پس از این دوره این نمایش ها را بالماسکه به سبک ایتالیایی نامیدند.
در بالماسکه های انگلیسی درباریان نیز همچون بازیگران و رقص گران در نمایش ها شرکت می کردند و نوازندگان حرفه ای برای این برنامه ها موسیقی و آواز می ساختند. این مراسم به لباس ها و دکورهای مفصلی نیاز داشت لذا هزینه آن از هزینه میان پرده ها بیشتر بود و مخارج تهیه آن مدام افزایش می یافت.
در 1495 هنری هفتم برای یک نمایش بدل پوشی تنها 13 پوند خر کرده بود اما در دوره الیزابت اول هزینه آن بالغ بر 400 پوند گردید. هنری هشتم به ویژه به نمایش های درباری علاقه وافری داشت و در 1527 یک شادی خانه ساخت که در آن نمایش نیز اجرا می شد.
همچنین وی در 1545 برای نظارت بر نمایش های درباری دفتری به نام دفتر نمایش ها و سرگرمی ها تاسیس کرد. در عصر الیزابت نفوذ این دفتر افزایش یافت و نظارت بر کلیه نمایش های حرفه ای را نیز برعهده گرفت.
نمایش های سرگرمی درباری در ایتالیا در سده شانزدهم و هفدهم و در انگلستان بین سال های 1603 و 1640 به اوج خود رسیدند. بازمانده های همین شکل های تئاتری قرون وسطی، پایه گذار تئاتر رنسانس گردیدند.
بیشتر بخوانیم:
آغاز تئاتر و درام در یونان باستان
درام نویسان جاکوبی و کارولاینی چه کسانی بودند؟
تراژدی در سده پنجم پیش از میلاد/ آشنایی با آشیل، سوفوکل و اوریپید