امروز: پنج شنبه, ۰۸ فروردين ۱۴۰۴ برابر با ۲۷ رمضان ۱۴۴۶ قمری و ۲۷ مارس ۲۰۲۵ میلادی
دوشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۳:۴۴
۲
PNAZAR
نسخه چاپی

نگاه هگل به تاریخ پیشرفت آگاهی به سمت آزادی

نگاه هگل به تاریخ پیشرفت آگاهی به سمت آزادی
به گزارشتمیم نیوز

پیشرفت از راه تاریخ - جهان آگاهی از آزادی شکل سه پایه دیالکتیک تاریخ به خود می گیرد که عقل حیله گر با استفاده از ملت - دولت ها به مثابه ساختارهای اجتماعی بزرگ تاریخ فراهم می آورد، شهوات اعضای منفرد خصوصی شان، که آنان را نگه می دارد، و شهوات شخصیت های جهان تاریخی که تغییر تاریخی را فراهم می آورد.

سه پایه دیالکتیکی بزرگ تاریخ از دنیای شرقی است که در آن آگاهی از این است که فقط یک آزاد وجود دارد با برابر تهاد (آنتی تز) این ،در جهان یونانی و رومی، که در آن روح انسانی در این زمان فهمید که برخی آزادند، و سرانجام با یک هم نهاد (سنتز) در جهان مسیحی –آلمانی مدرن که در آن سرانجام روح انسانی فهمیده است که همه آزادند و در پایان آگاهی از آزادی کامل شد.

در جهان شرقی، که نمونه عالی آن چین است، وجود فرد انسانی به ندرت از ماده فرق گذاشته می شود ، او فردیت روحانی ندارد ، او از دیگران به واسطه ساختار جامعه کاست متمایز می شود که در آن دین، رسوم و قانون هنوز جدا نیستند. مهم تر از هر چیز در دنیای شرقی فقط یک فرد آزاد است، پادشاه مستبد شرقی.

ملت چین با ایفای این نقش در آغاز پیشرفت آگاهی به سمت آزادی باقی ماند که زندگی خود را در رکود و کندی بگذراند و روح از راه مراحل واسطه هند و ایران به ظهور یونان باستان برسد.

آگاهی از گسترش نوین آزادی به آگاهی آتنیان که برخی آزادند یعنی شهروندان می رسد. ملت –دولت روم آگاهی آتنی را پیش می برد که برخی آزادند اما ناکاملی این آگاهی از آزادی را حفظ می کند و این از انکار آزادی برای بردگان و خلق های مغلوب از سوی آتنیان معلوم می شد.

سرانجام از راه مراحل واسطه فئودالیسم و روشنگری، روح به پیشرفت کامل آگاهی به سمت آزادی در جهان مسیحی-آلمانی مدرن روانه می گردد.

دولت مسیحی-آلمانی از برنهاده دولت شرقی اهمیت داشتن یک رئیس دولت، یک پادشاه را اخذ می کند و از برابر نهاده جهان های یونانی و رومی اهمیت قانونیت دادن به تمامی آزادی هایی که جهان یونانی و رومی داشتند و روشنگری آنها را به انگلستان و فرانسه گسترش داده بود.

اما این برای آلمان که چونان ملت دولت هنوز متحد نشده بود، باقی ماند که نقش تجسم کامل ترین پیشرفت به سمت آزادی را داشته باشد، زیرا برنهاده پادشاه شرقی را چونان خودکامه، با برابر نهاده آزادی قانونی عصر روشنگری در هم نهاده نوینی ارتقا داد و آنها را با حس مسیحی لوتری آزادی معنوی همه جان های انسانی ترکیب نمود.

این در پادشاهی مشروطه ملت مسیحی (پروتستان) آلمانی است که پیشرفت آگاهی به سمت آزادی به هم نهاده دیالکتیکی و کامل می رسد و بنابراین خلق های آلمانی چونان اوج پیشرفت آگاهی از آزادی و چونان منتهای جهان تاریخ به پیدایی می آیند.

 

بیشتر بخوانیم:

 تحلیل خودخواهی و دگرخواهی

 هگلیان جوان چه کسانی بودند و چه رویکرد فلسفی داشتند؟

 تبارشناسی و قدرت حیاتی

 آشنایی توماس آکویناس قدیس، راهب دومینیکن، بنیان گذار مکتب تومایی

 جهان بینی های پیش از فلسفه

 احیای اومانیسم کلاسیک و پیدایی علم مدرن در رنسانس

 رنه دکارت، پدر فلسفه مدرن



+ 2
مخالفم - 0

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به تمیم خبر می باشد.
هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.